شورای راهبردی آنلاین – گفتگو: یک تحلیلگر مسائل اروپا، فضاسازیهای تند مرتبط با مهاجرت و تبعات آن را از عمدهترین علل رشد احزاب افراطی در اروپا برشمرد، تاکید کرد: افزایش توجه به راست افراطی در اروپا، ناشی از افزایش نارضایتیها نسبت به احزاب اصلی در کشورها نیز میباشد.
سید نادر نوربخش در گفتگو با سایت شورای راهبردی روابط خارجی، با اشاره به علل رشد احزاب راست افراطی در اروپا، این احزاب را به دو جناح قابل تقسیم دانست و خاطرنشان کرد: یک جناح، احزاب رادیکال و پوپولیست هستند که معمولا وقتی صحبت از موفقیت آنها میشود، رشد این جناح موردتوجه قرارمیگیرد. مانند حزب اجتماع ملی در فرانسه و «آ.اف.د» در آلمان یا حزب «آزادی» در اتریش. جناح دیگر، احزاب یا گروه هایی هستند که بیشتر گرایشات نئوفاشیستی و نژادپرستانه دارند، این جناح رشدی نداشتهاند و معمولا هم از ورود به پارلمان در کشورهایشان نیز بازمیمانند.
وی با بیان اینکه احزاب رادیکال پوپولیستی از دسته اول، نژادپرستی بیولوژیک را که به طور سنتی در راست افراطی وجودداشته، کنارگذاشتهاند، و با جایگزینی آن با دغدغههای فرهنگی، حول ضدیت با مهاجران بحث میکنند،گفت: احزاب رادیکال پوپولیست،اسلامهراسی را نیز مورد توجه و پیگیری قراردادهاند، درحالیکه دسته دوم یعنی جناح نئوفاشیست و سنتی راست افراطی، بیشتر یهودستیز است تا اسلامهراس و فعالیتهایش نیز معمولا در چارچوب نظام دموکراتیک و لیبرال دموکراسی جای نمیگیرد و معمولا خواهان سرنگونی نظام در کشورهای متبوع خودهستند.
این تحلیلگرمسائل اروپا، فضاسازیهای تند مرتبط با مهاجرت و تبعات آن را از عمدهترین علل رشد احزاب افراطی در اروپا برشمرد و ادامه داد: خصوصا از سال2015 که بحران پناهجویی در اروپا ایجاد شد، این مساله به اوج خودرسید و بسیاری از شهروندان کشورهای اروپایی، نسبت به ورود مهاجران غیرقانونی و پناهجویان از مبدا کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا، احساس نگرانی دارند. این نگرانی دو بعد اقتصادی و فرهنگی دارد و اتفاقا بعد فرهنگی آن قویتر است.آنها نگران هستند که مهاجران باعث از بینرفتن بهاصطلاح هویت، زبان و فرهنگ ملی کشورهایشان شود.
نوربخش با بیان اینکه تعدادی از حامیان و رایدهندگانی به احزاب راست افراطی هم هستند که لزوما دغدغه و انگیزههای ایدئولوژیک ندارند و صرفا به دلیل نارضایتی از احزاب سابقه دار و مشهور به آنها رای میدهند، گفت: آنها معتقدند در کشورهایشان احزاب رسات میانه و چپ میانه، که سالها به صورت دورهای قدرت را در اختیار داشتهاند، نتوانستهاند خواستههایشان را براورده کنند. برای نمونه؛ در فرانسه بخشی از کسانی که به خانم لوپن رای میدهند،صرفا برای بیان اعتراض و نارضایتیشان به مکرون و احزاب سابقه دار و مشهور است.
وی درعین حال، با بیان اینکه کشورها به لحاظ بعد جغرافیایی و تعداد پناهجویان و مهاجران، وضعیت متفاوتی دارند، توضیح داد: بعضی کشورها مانند ایتالیا، یونان و مجارستان، در مسیر ورود مهاجران هستند و درسالهای اخیر تاثیر زیادی گرفتهاند. اما درهمه کشورهای اروپایی، به استثنای جمهوری ایرلند، شاهد حضور احزاب راست افراطی هستیم.در برخی از این کشورها، به دلیل نوع ساختار انتخاباتی، آنها نمیتوانند به راحتی رشد کنند؛مثلا در نظام دوحزبی بریتانیا، احزاب کوچکتر و حاشیهای، امکان رشد و تاثیرگذاری چندانی ندارند، اما در کشورهایی با احزاب سیاسی متعدد، آنها رشد میکنند.
نوربخش، رویکرد احزاب دیگر در بایکوت کردن احزاب راست افراطی یا همکاری با آنها را موضوع تاثیرگذار دیگری دانست و اضافهکرد: در اتریش و ایتالیا، رویکرد ائتلاف و همکاری با راست افراطی توسط برخی احزاب دیگر دنبال میشود، بنابراین آنها در این کشورها، راحتتر به قدرت میرسند. در برخی کشورها مانند آلمان و فرانسه، رویکرد بایکوت وجود دارد و احزاب دیگر، در همه سطوح محلی، ملی و حتی فراملی از همکاری با آنها خودداری میکنند.
این کارشناس مسائل اروپا با اشاره به دردستگرفتن قدرت توسط راست افراطی در ایتالیا و همچنین اتخاذ سیاستهای مشابه راست افراطی در لهستان و مجارستان، اضافه کرد: در فرانسه و آلمان، راست افراطی، در دولت حضور ندارد، اما اپوزوسیون قدرتمندی را شکل داده است. در آلمان اکنون، حزب «آ.اف.د» طبق نظرسنجیها، دومین حزب بزرگ کشور است؛ تاجایی که براساس نظرسنجیها محبوبیت احزاب حاکم، در آلمان، کمتر از محبوبیت حزب «آ.اف.د» است و این حزب، بعد از حزب راست میانه، یعنی حزب دموکرات مسیحی، جایگاه دوم را دراختیاردارد.
وی به سطح بالاتر محبوبیت مارین لوپن در مقایسه با امانوئل مکرون اشارهکرد و با بیان اینکه اگر لوپن بتواند این میزان محبوبیت را حفظ کند، میتواند در آینده حتی به جایگاه اجرایی هم دست یابد، اظهارداشت: در آینده نزدیک در اسلواکی و لهستان انتخابات برگزارخواهدشد که اهمیت بسیار زیادی دارد و سال آینده، انتخابات پارلمان اروپا را شاهد خواهیم بود، اگر آنها قدرت بیشتری به دست آورند، خصوصا در کشورهایی مانند اتریش، آلمان و فرانسه، با توجه به رابطه نزدیکی که راست افراطی با روسیه دارد، حامیان اوکراین در اروپا تضعیف خواهندشد.
نوربخش ضمن بررسی پایگاه اجتماعی راستهای افراطی، حامیان آنها را در روستاها، شهرهای کوچک و طبقات آسیب پذیر مانند طبقات کارگری و بیکاران و افراد با تحصیلات کمتر، قویتر عنوانکرد و ادامه داد: در نواحی دورافتاده، افراد، احساس کنارگذاشتهشدن دارند و احساس میکنند سیاستمداران صدای آنها را نمیشنوند. در این نواحی، راست افراطی بسیار قوی عمل میکند. در آلمان نیز مردم شهرهای کوچک در شرق این کشور این ویژگی را دارند و در آن مناطق حزب آ.اف.د. بسیار قدرتمند است.
این کارشناس مسائل اروپا، ضمن تشریح دیگر پیامدهای قدرتگرفتن راست افراطی در اروپا، یکی از تاثیرات احتمالی قدرتیابی راست افراطی در اروپا را، برجستهشدن مفهوم مرز و تضعیف عبور و مرورآزاد و افول جایگاه نهادهای فراملی برشمرد و قدرتیابی این احزاب را به منزله ضعیفترشدن اتحادیه اروپا عنوان کرد.
نوربخش در عین حال با یادآوری اینکه احزاب راست افراطی نشان دادهاند به موازات نزدیکشدن و دستیافتن به جایگاه اجرایی، مقداری از شعارهای ایدهآلی خود که در جایگاه اپوزیسیون مطرح میکردند فاصله میگیرند و رویکرد عملگرایانه و واقع گرایانهای را در زمانی که به قدرت میرسند پیش میگیرند، گفت: نگاه آنها در سیاست خارجی، رو به شرق است و در عین انتقاد به ناتو، رویکردهای دوستانه ای نسبت به روسیه دنبال میکنند.
وی با بیان اینکه با قدرتگرفتن راست افراطی در اروپا، ممکن است سختگیریها بر اقلیت مهاجر و پناهجو بیشتر شود و تبعیضها افزایش یابند، افزود: نباید نگاه اغراق آمیزی به این احزاب داشت. رسانههای دست چپی، گاه عنوان میکنند قدرتگرفتن احزاب راست افراطی به معنای ظهور هیتلرهای جدید و سربرآوردن فاشیسم و نازیسم در اروپا است که برداشتی اغراقآمیز به نظر میرسد.
0 Comments