بازاندیشی در نگاه کلاسیک به استراتژی کلان
از زمان ورود به عرصه انتخابات در آوریل سال گذشته، کندی عمدتا توانسته ۱۰ تا ۲۰ درصد آرا را در نظرسنجیها به خود اختصاص دهد. نظرسنجی انجام شده در هفته اخیر در ایالتهای سرنوشت ساز نشان داد که حضور وی سبب شده تا فاصله ترامپ با بایدن یک درصد بیشتر شود. ترامپ در شبکه اجتماعی خود در واکنش به حضور کندی نوشت: «او رقیب سیاسی جو بایدن قلابی است نه من. خیلی دوست دارم که او هم در انتخابات حضور دارد.»
وبسایت موسسه «سیاست راهبردی استرالیا» (آسپی استراتژیست) در یادداشتی نوشت: نخست آنکه، روسیه هیچ نشانهای مبنی بر ترس از سیاست آمریکا بروز نداده است، همچنان که ماجراجویی روسیه در کریمه، اوکراین، سوریه و عملیات ضداطلاعات این کشور علیه غرب این موضوع را اثبات میکند.
دوم آنکه کرملین هیچ نفعی در تنشزدایی بلندمدت با آمریکا ندارد. چراکه مسکو به دنبال گسترش نفوذ خود در کشورهای پساشوروی است اما این موضوع چیزی نیست که ایالاتمتحده یا متحدان ناتو با آن موافقت کنند.
سوم، قوانینی که به پایداری جنگ سرد کمک کرده بودند امروز دیگر کارآیی ندارند. حتی اگر نظام بینالملل تغییر هم کند، چین بازیگر اصلی آن خواهد بود نه روسیه. ضمن آنکه در سطح جهانی، سیاستهای هستهای دیگر تحت سلطه ایالاتمتحده و شوروی نیستند. چندقطبی هستهای باعث فعلوانفعالات پیچیدهتری نسبت به دوران بازدارندگی جنگ سرد شده است و انقلاب فناوری نیز یک مزیت قابلاعتنا برای بازیگران متخاصمی است که به دنبال سوءاستفاده از اطلاعات، تشدید اختلافات و کاهش اعتماد عمومی به نهادهای دموکراتیک هستند.
واقعیت این است که رقابت ایالاتمتحده و روسیه احتمالاً در آینده ادامه خواهد یافت. در چنین شرایطی، آمریکا نیازمند یک برنامه استراتژیک جامع در روابط خود با روسیه است که به واقعیتهای جدید استراتژیک، اقتصادی و فراملی پاسخ دهد؛ اما این استراتژی چگونه باید باشد؟
لایه اول استراتژی آمریکا باید پنهان باشد. آمریکا باید تلاش کند مانع از توسعهطلبی سرزمینی روسها شود. این به معنای تعهد آمریکا به دفاع از کشورهای منطقه بالتیک از طریق استقرار نیروهای نظامی و خنثی کردن تلاشهای روسیه برای پیشبرد برنامههای هستهای خود در این منطقه است. ازنظر اقتصادی، استراتژی پنهان به معنای مقابله با سرمایهگذاریهای تجاری روسیه بهویژه در فروش انرژی و اسلحه است. در داخل کشور نیز، آمریکا باید زیرساختهای مهم خود در برابر حملات سایبری را مقاوم کند، امنیت انتخابات را ارتقا دهد و مجازات سختتری را برای گروههای داخلی مرتبط با روسیه وضع کند.
لایه دوم استراتژی ایالاتمتحده در قبال روسیه باید بر اساس اختلال باشد. در حوزه ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک، این استراتژی شامل پیشنهاد گزینههای سرمایهگذاری واقعبینانه در آسیای مرکزی و مشارکت با کشورهای شمال اروپا و حتی چین در مسیرهای تجارت آزاد و قطب شمال است. در حوزههای سایبری و اطلاعاتی نیز این استراتژی باید بر شبکههای اجتماعی روسیه متمرکز باشد.
لایه سوم استراتژی ایالاتمتحده باید تلاش برای کاهش نفوذ روسیه در حوزههایی باشد که مسکو در آنها دارای منافع است، همچون ارائه پیشنهادهای بهتر از خط لوله انتقال گاز نورد استریم 2.
ازقضا، چین نیز در راستای شکلدهی به نظم جدید اوراسیایی انگیزههای زیادی برای تعدیل رفتار روسها در منطقه دارد؛ بنابراین ایالاتمتحده و چین بهتر میتوانند منافع خود را در رابطه با روسیه همگرا کنند.
درمجموع، آمریکا بهناچار باید از سیاستی تبعیت کند که بر اساس آن، برخی تصوراتی که در مورد روسیه دارد را کنار بگذارد. این استراتژی شامل این پیشفرض است که روسیه را میتوان مدیریت کرد.
یک تصور هم این است که روابط ایالاتمتحده و روسیه پس از کنار رفتن ولادیمیر پوتین از قدرت، به سمت بهتر شدن حرکت خواهد کرد، اما احتمالاً بعد از پوتین وضعیت بدتر هم خواهد شد. درحالیکه پوتین به ایدئولوژی اهمیت چندانی نمیدهد، او بر نسلی از سیاستمداران ریاست کرده که نسبت به آمریکا بیاعتماد هستند. اگرچه نخبگان روسی نگران نزدیک شدن مسکو به پکن هستند، اما از مدتها پیش نیز به این نتیجه رسیدهاند که نظم غربی در حال از بین رفتن است و روسیه در مسیر یک پیروزی تاریخی است.
این نگرش برای استراتژی ایالاتمتحده چه معنایی دارد؟ انتخاب مجدد دونالد ترامپ به ریاست جمهوری به ضرر روابط آمریکا و روسیه است. برای اینکه یک استراتژی مؤثر ایجاد شود، واشنگتن باید با متحدان خود تعامل نزدیکتر داشته باشد و مجدداً به ناتو متعهد شود و این تضمین را بدهد که شرکای خود را تهدید نخواهد کرد. همچنین آمریکا باید بیش از دیگر کشورها مقابل بلندپروازیهای روسیه بایستد. این اقدام به نفع آمریکا بوده و در راستای بازسازی جایگاه آسیبدیده ایالاتمتحده خواهد بود و این نکته را یادآوری میکند که اقناع کردن دیگران و انگیزه دادن به آنها کلید حفاظت از منافع ملی است. این اقدام نشان میدهد واشنگتن همچنان به استانداردهای عدالت و نظم پای بند است و در نهایت میتواند ایالاتمتحده را مقاومتر، متحدتر و با شکنندگی کمتر نسبت به چهار سال پر هرجومرج گذشته نماید.
0 Comments