شورای راهبردی آنلاین – رصد: در انتخابات 1992 آمریکا، بیل کلینتون با شعار تبلیغاتی «این اقتصاد احمقانه است» پیروز شد. این شعار در مورد فرآیند شورای امنیت ملی دولت ترامپ نیز صادق است و فقط بهجای اقتصاد باید گفت؛ «این فرآیند احمقانه است»، یا آن را برعکس کرد و گفت «این حماقت یک فرآیند است».
هارلان اولمان در یادداشتی که وبسایت شورای آتلانتیک آمریکا آن را منتشر کرد، نوشت: آغاز کار رئیسجمهور دونالد ترامپ با چهارمین مشاور امنیت ملی خود نشانهای نگرانکننده است. همچنین، وابستگی ترامپ به توییتر برای اعلام تصمیمات خود، نشانه خوبی نیست و ظاهراً از ناتوانی فرآیند بین ساختار سازمانی در ارائه سیاست هماهنگ و منسجم حکایت میکند. شکست راهبرد ملی در مقابله با کرونا ویروس و احیای اقتصادی آمریکا، غیرقابل توضیح و دلیلی دیگر بر شکست این فرآیند است.
گزارش نیویورکتایمز درباره کمک 100 هزار دلاری سرویس اطلاعات نظامی روسیه به طالبان افغانستان برای کشتن نیروهای آمریکا و انگلیس جدیدترین سندی است که شکست فرآیند شورای امنیت ملی را تائید میکند. به نظر میرسد که روسیه نزدیک به یک دهه در حال عملیات در افغانستان بوده است تا احتمالاً در اقدامات آمریکا برای پایان دادن به حضور طولانی خود در این کشور اختلال ایجاد و حتی آن را نقش بر آب کند.
ازنظر روسیه، حمایت تسلیحاتی و اطلاعاتی آمریکا از مجاهدین افغان در جنگ شوروی در سالهای 89-1980 درنهایت باعث سرشکستگی مسکو شد. اگرچه این موضوع به سی سال قبل بازمیگردد، اما مسکو، بهویژه پس از اعمال تحریم علیه مسکو در پی اشغال کریمه در سال 2014، احتمالاً تمایلی برای کمک به آمریکا ندارد.
از سوی دیگر، میتوان تصور کرد که ترامپ و ولادیمیر پوتین احتمالاً در مورد افغانستان نوعی «توافق» دارند که میخواهند سری بماند، اما کاخ سفید و یا مقامات ارشد نظامی آمریکا تابهحال در مورد سؤالات مربوط به کمک روسیه به طالبان یا مداخله این کشور توضیحی ندادهاند. در 8 ژوئیه، فرانک مک کنزی، ژنرال نیروی دریایی و فرمانده ستاد مرکزی، به پرسشی درباره کمک سرویس اطلاعات نظامی روسیه به طالبان پاسخ داد و اظهار کرد که وی «تردید» دارد و به مقامات اطلاعاتی گفته است تا در مورد این ادعا تحقیق کرده و گزارش دهند.
در 9 ژوئیه در جلسه کاخ سفید، مارک اسپر، وزیر دفاع و ژنرال مارک میلی، رئیس ستاد مشترک، اذعان کردند که در جریان این گزارش قرار گرفتهاند؛ اما استفاده اسپر از واژه «پرداختها» بهجای «کمکها» در خصوص آنچه طالبان دریافت کرده، گمراهکننده است.
بااینحال، شهادت ژنرال میلی شوکآور بود؛ «اگر کمکهایی برای کشتن سربازان آمریکایی صورت گرفته باشد، معامله بزرگی بوده و واقعاً یک توافق بزرگ بوده است».
افشاگریهای میلی سؤالات اساسی مطرح میکند. آیا گزارش این کمکها واقعیت دارد یا نه؟ و چرا پنتاگون در پاسخ به آن تعلل میورزد؟ گذشته از این کمکها، عملیات روسیه در افغانستان تا چه حد گسترده است و این امر چقدر بر آمریکا و شرکای آن تأثیر میگذارد؟
اگر فرآیند شورای امنیت ملی درست عمل میکرد، بهمحض اینکه گزارش احتمال این کمکها در اواخر فوریه به اطلاع روزانه رئیسجمهور رسید، باید زنگ هشدار به صدا درآمده و برای جلوگیری از افشای احتمالی این اطلاعات، برخی اقدامات انجام میشد. هنگامیکه داستان چهار ماه بعد لو رفت، واکنش قاطعانه و فوری برای کاهش پیامدهای آن ضروری بود. اکنونکه ظاهراً معلوم شده حضور روسیه در افغانستان چشمگیر بوده است، کاخ سفید دیگر نمیتواند با پیامدهای افشای گسترده این خبر مقابله کند.
از سوی دیگر، بسیاری هنوز در مورد اعتبار اطلاعات آمریکا تردید دارند و مهمتر از آن، باگذشت چند هفته، هنوز سردرگمی در مورد صحت این ماجرا ادامه داشته و به گمانهزنیها در مورد نادانی یا انفعال رئیسجمهور آمریکا دامن میزند. با توجه به بدبینی شدیدی که امروز سیاست را فراگرفته است، برخی به این نتیجه رسیدهاند که مقامات کاخ سفید از ارائه گزارش اخبار بد در مورد روسیه به رئیسجمهور واهمه دارند. آیا رهبران پنتاگون این امر را موضوعی مربوط به کاخ سفید قلمداد کرده و نخواستند در آن مداخله کنند؟
بررسی صحتوسقم کمک سرویس اطلاعات نظامی روسیه و نقش مخرب روسیه در اقدامات آمریکا در افغانستان ضروری است. در سال انتخاباتی، چنین تصوری ازنظر سیاسی سرنوشتساز است که رئیسجمهور اقدام لازم برای حفاظت از نیروهای آمریکا را انجام نداده است.
اگر حق با ژنرالهاست و این گزارشها اغراقآمیز هستند، پس چرا قبلاً چنین گزارشهایی منتشر نشده بود؟ آیا این داستان مایه عبرت خواهد بود؟ بههرحال فرآیند شورای امنیت ملی دولت ترامپ احمقانه و شکستخورده است.
0 Comments