محمدعلی دستمالی*
در حال حاضر نیز، اگرچه در چهارچوب قانون اساسی عراق، اقلیم کردستان به عوان یک جزء فدرالی تعریف شده است، اما در عمل و در شرایط عینی میتوان گفت تقریبا چیزی از استقلال کم ندارد و حالا میخواهند میخهای آخر را بزنند و به طور رسمی، استقلال کسب کنند.
تردیدی نیست که استقلال، خواست تمام جریانات سیاسی، حزبی و اجتماعی اقلیم کردستان است، اما از این حقیقت بزرگ نیز نمیتوان چشم پوشید که مسعود بارزانی، رئیس اقلیم، خواست و انگیزه شخصی نیز دارد. او فرزند ملا مصطفی بارزانی، یعنی همان رهبری است که 50 سال در این مسیر فعالیت کرد و حالا فرزندش مسعود به دنبال آن است تا افتخار کسب استقلال، حتما به نام این خاندان، ثبت شود.
در مدل حکومتی آقای بارزانی نیز شاهدیم که به راحتی دستور تعطیلی پارلمان اقلیم را صادر کرد. یعنی همان پارلمانی که تجلی اراده و رای مردم است. او همچنین در موضوع نفت و بودجه به شکلی عمل کرده که هیچ کسی از حساب و کتاب آن خبر ندارد و جالب اینجاست که صدای کسی در نمی آید. بنابراین، اصرار به برگزاری همهپرسی، بر مساله فساد مالی و ناکارآمدیهای حکومت اقلیم، دستکم برای مدتی کوتاه، سایه میاندازد.
از دیگر سو، دو حزب مهم اقلیم یعنی اتحادیه میهنی به رهبری مام جلال طالبانی و جنبش تغییر (گوران) که به تازگی رهبر خود نوشیروان مصطفی را از دست داده، هر دو در مقام رقبای آقای بارزانی، در موقعیت ضعیفی هستند و برگزاری همهپرسی، قدرتی به بارزانی میبخشد که بتواند رقبا را بیش از این، به حاشیه براند.
بارزانی و کردهای اقلیم عزمشان را جزم کردهاند تا همهپرسی حتما برگزار شود، زیرا با توجه به تبلیغ عظیمی که در این مدت صورت گرفته، اگر همهپرسی انجام نشود، همین مقدار مشروعیت اقلیم کردستان نیز نزد مردم زیر سوال خواهد رفت.
پیش بینی نگارنده این است که این همهپرسی بالای 85 درصد رای موافق کسب خواهد کرد، اما چند نکته مبهم نیز درباره همهپرسی وجود دارد؛ اول اینکه آیا در مناطق محل اختلاف مانند کرکوک که از لحاظ سیاسی و اجرایی عملا تحت سیطره حکومت مرکزی عراق هستند نیز همهپرسی برگزار خواهد شد یا خیر؟ اگر نهادهای بینالمللی بر روند اجرای همهپرسی نظارت نکنند، قطعا هم دولت مرکزی بغداد و هم مخالفان بارزانی از این قضیه به عنوان یک کارت استفاده میکنند و همواره اصل نتیجه همهپرسی را زیر سوال خواهند برد.
با برگزاری همهپرسی، استقلال در منطقه کردی عراق اتفاق نمیافتد، بلکه همهپرسی یک اهرم فشار در دست بارزانی است و میخواهد این اهرم فشار را در محلهای خاص به کار بگیرد. نخست اینکه بارزانی میخواهد در مجامع بینالمللی از این کارت به این عنوان استفاده کند که مسئله تلاش برای رسیدن به استقلال یک مسئله سیاسی نیست و به یک مطالبه اجتماعی و قومی تبدیل شده است.
دومین استفاده بارزانی از این کارت در مقابل دولت بغداد است و اگر بارزانی همهپرسی را با این وضعیت برگزار کند، احتمالا شاهد اختلافات پابرجایی میان جریانهای داخلی عراق خواهیم بود. در این صورت احتمال میرود که جریانات سنی نیز به همین سمت حرکت کنند و در حوزههای دفاعی و نظامی نیز جریانات شیعی چون حشد الشعبی دیگر انگیزهای جهت دفاع از مناطق سنی نشین نخواهند داشت. استفاده سوم از کارت همه پرسی این است که بارزانی میتواند در برابر جریانات منتقد از آن استفاده کند.
در نهایت اینکه از منظر روابط بینالملل و تعریف قدرتها، دولت مرکزی عراق توان سیاسی، دفاعی، اجتماعی برای حمله به اقلیم کردستان را ندارد. آنگونه که از برخوردها و واکنشهای جریانات شیعی عراق برمیآید، بغداد قصد ندارد به مسئله جدایی اقلیم کردستان واکنش نظامی نشان دهد، زیرا دولت بغداد آگاه است که اقلیم کردستان در تنها موردی که موفق عمل کرده، حوزه دفاعی است. لذا تصور نمیکنم که مسئله کردستان به موضوعی برای خونریزی تبدیل شود، اما به هر حال برگزاری این همهپرسی، روابط درونی عراق را به سمت و سوی مه آلود و نامعلومی خواهد برد و ما شاهد تقابلها و اختلافات پایدار خواهیم بود.
*کارشناس مسائل خاورمیانه
* دیدگاههای مطرح شده در این یادداشت، متعلق به نویسنده است و انتشار آن از سوی سایت شورا به معنای تایید آن نیست.
0 Comments