شورای راهبردی آنلاین – یادداشت: اتحادیه اروپا در زمانی که شاهد بازگشت جنگ در اروپا است، برنامهای را تحت عنوان "قطبنمای استراتژیک برای امنیت و دفاع"
«A Strategic Compass for Security and Defence» به شکل رسمی تایید کرده است که یک اقدام بلندپروازانه برای تقویت سیاست امنیتی و دفاعی اتحادیه اروپا تا سال 2030 ارائه میدهد.
پوریا نبیپور - دکترای علوم سیاسی و روابط بینالملل
تهاجم روسیه به اوکراین که از فوریه ۲۰۲۲ آغاز شد علاوه بر پیامدهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی، سوالات عمدهای درباره نظم امنیتی و ژئوپلیتیکی جهان پدید آورده است. این جنگ نه تنها میزان وابستگی امنیتی- نظامی اروپا به آمریکا، بلکه همچنین اختلافات بین کشورهای اروپایی در زمینه میزان و نوع وابستگی نظامی به آمریکا را بیش از پیش آشکار ساخته است.
وضعیت نظامی کنونی اروپا
اروپا با وجود اینکه تقریبا 30 سال پیش یک اتحادیه سیاسی تشکیل داد، کماکان در دفاع به عنوان یک واحد موفق عمل نمی کند. در حالیکه ایالات متحده خود را در نقش نگهبان دموکراسی و امنیت نظم جهانی غرب (غالبا لیبرال-دموکرات) معرفی میکند، وابستگی اروپا به ایالات متحده برای امنیت خود به این معنی است که ایالات متحده عملاً راهبرد دفاعی و نظامی اروپا را تحت مدیریت خود نگه داشته است. ایالات متحده از طرفی از حق وتوی مؤثر خود برای جلوگیری از جاهطلبیهای نظامی اتحادیه اروپا استفاده کرده است، و از طرف دیگر نیز اصرار بر تلاش بیشتر اروپا در جهت خودکفایی و کاهش وابستگی خود به ایالات متحده میکند؛ رویکردی که ائتلاف فراآتلانتیک را تحت فشار قرار داده و به کاهش نسبی نفوذ جهانی اروپا کمک کرده است. در نتیجه، یکی از نزدیکترین شرکا و متحدان آمریکا به اندازهای که شاید میتوانست از نظر نظامی قدرتمند و مستقل باشد، نیست. بسیاری از ارتشهای اروپایی با ارسال تسلیحات به اوکراین با چالش کمبود ادوات مواجه شدهاند. از طرفی نیز جنگ اوکراین حکایت از ناکافی بودن کیفیت و کمیت تسلیحات و نیروهای رزمی این اتحادیه دارد؛ به طوری که در صورت رویارویی نظامی گسترده، بسیاری از نیروهای اروپایی آماده نبرد طولانی مدت و گسترده نیستند. پاسخ آمریکا به ضعف اروپا این بوده است که کشورهای عضو ناتو را وادار به هزینه بیشتر برای دفاع کند. در نتیجه، هزینههای دفاعی به موضوع تعیین کننده روابط فراآتلانتیک در روابط بین ایالات متحده و اروپا تبدیل شده است.
سناریوهای احتمالی پیشرو
جنگ اوکراین در حالی بزرگترین چالش امنیتی اروپا پس از جنگ سرد محسوب میشود، که موضوع ایجاد سیستم دفاع یکپارچه و مستقل نظامی اروپا، اختلافات داخلی اروپا را بیش از گذشته نشان میدهد و بیانگر اتکای هرچه بیشتر کشورهای اروپایی به توان نظامی و سیاسی به رهبری آمریکا میباشد. افزون بر این، استمرار جنگ اوکراین و پیامدهای آن از قبیل ایجاد بحران انرژی در کشورهای اروپایی، کمبود مواد اولیه و مواد غذایی از جمله روغن و گندم زمینه را برای بروز برخی ناآرامیها و آشوبهای اجتماعی و همچنین شکاف سیاسی در سطح مقامات و سران اروپا را ایجاد ویا تشدید کرده است.
با وضعیت موجود، علاوه بر روسیه، چین نیز تهدید بزرگی برای اروپا به شمار میآید، و اتحاد روسیه و چین- در خصوص ارسال تسلیحات چینی به روسیه در جنگ اوکراین- میتواند عملا به یک دغدغه امنیتی بزرگ و به معنای واقعی کلمه کابوسی برای اروپا تبدیل شود. در شرایطی که اروپا توانایی ابتکار عمل و رهبری از خود ندارد، تقابل با روسیه و چین و حفظ یک نظام بازدارنده معتبر، بدون مشارکت وپشتیبانی ایالات متحده غیر قابل تصور است.
آنچه اما اروپا را بیشتر نگران میکند، عدم اجماع درونی اتحادیه اروپا، مثل اختلاف نظر آنان در نوع برخورد و روابط با روسیه و یا سناریوهای موجود برای هر نوع استراتژی سازش و به عبارتی «معامله» بین ایالات متحده با روسیه برای مقابله با چین است. بر اساس این سناریو ایالات متحده ممکن است چتر اتمی آمریکا را که برای بازدارندگی روسیه برای اروپا حیاتی است کم کند و یا نوع حمایت خود را تا تغییر دهد که در نتیجه آن اروپا را قربانی منافع خود کند، سناریویی که اگر دونالد ترامپ دوباره وارد کاخ سفید شود، محتملتر از پیش خواهد بود.
اینکه اروپا نیاز به نوعی استقلال راهبردی دارد تا بتواند از خود و بدون اتکا به ایالات متحده دفاع کند و این سوال که در آینده، اروپا چگونه میتواند این توان بازدارندگی معتبر و استقلال راهبردی را بدون واشنگتن ایجاد و حفظ کند، میتواند برای اروپا به موضوع بقا تبدیل شود. انتظار میرود که سیاست خرید مشترک تسلیحات، مذاکره با شرکتهای تسلیحاتی اروپایی در مورد افزایش تولید و مذاکره با کشورها برای خرید تجهیزات و مهمات از راهکاری فوری این اتحادیه باشد.
0 Comments