جدیدترین مطالب
أحدث المقالات
رویکرد هند در قبال تحولات منطقه
در روزهایی که پاندمی کووید – 19 مسافرتهای دیپلماتیک را نیز تحتالشعاع قرار داده است، طی سه روز، دو وزیر ارشد کابینه هند به تهران سفر کردند. صبح سه شنبه، 19 شهریور، هواپیمای «سوبرامانیام جی شانکر»، وزیر خارجه هند، در تهران به زمین نشست تا وی بتواند سر راه سفر به مسکو، توقفی برای مذاکره با مقامات ایرانی داشته باشد.
سفر وزیر خارجه هند به تهران تنها سه روز پس از سفر «راجنات سینگ»، وزیر دفاع آن کشور صورت میگرفت؛ چرا که او هم در بازگشت از مسکو ترجیح داد توقفی در تهران داشته باشد و با همتایان خود در مورد تحولات منطقه و روابط دوجانبه به تبادل نظر بپردازد.
این دو سفر در زمانی صورت گرفت که منطقه شاهد رخدادهای متعددی بود:
1-توافق دولت امارات و پس از آن بحرین برای عادیسازی روابطشان با رژیم صهیونیستی
2-آمادگی طالبان برای مذاکره با دولت افغانستان
3-انتشار خبر آمادگی ایران و چین برای انعقاد موافقتنامه همکاریهای راهبردی بلند مدت
هر سه این رخدادها گرچه ماهیتهای دو جانبه دارند و در عین حال در جغرافیای خاورمیانه رخ میدهند، اما دولت هند با شامهای قوی، آثار هر سه رخداد را بر منافع خود مورد ارزیابی قرار داده و اینک در تلاش است از تاثیرات منفی آن بر منافع خود بکاهد.
اول: بیش از سه دهه از آغاز مناسبات هند با رژیم اسرائیل میگذرد. در این مدت اسرائیل توانسته خود را در ردیف شرکای مهم هند در حوزههای امنیتی، سیاسی و اقتصادی جای دهد. امروز اسرائیل یکی از تامینکنندگان اصلی جنگافزارهای دانش بنیان به هند است.
در این سالها هند با ملحوظ داشتن حساسیتهای دنیای اسلام و کشورهای اسلامی مناسبات خود را با رژیم صهیونیستی نیز حفظ کرد. تاریخ اخیر هند حاکی است که این کشور بنا به دلایل تاریخی، فرهنگی و اقتصادی همواره به حفظ ارتباط دوستانه با کشورهای اسلامی، به ویژه خاورمیانه، کوشیده است. به همین دلیل رابطه با اسرائیل تا اواخر سده بیستم در سیاست خارجی هند تعریف نشده بود، اما تحولات جهان در اواخر سده بیستم، به خصوص بعد از پیمان کمپ دیوید، هند را به برقراری رابطه با رژیم اسرائیل ترغیب کرد و رابطه سیاسی آنها در سال 1992برقرار شد.
افزون بر این، آنچه که هند را به مدارا در قبال حساسیتهای جهان اسلام وامیداشت، موقعیت پاکستان در این مجموعه بود. پاکستان همواره از نفوذ خود در بین کشورهای اسلامی و سازمان کنفرانس اسلامی استفاده میکرد تا سیاستهای ضد هندی خود را به اجرا درآورد. اختلافات و خصومت دیرینه این دو کشور موضوع روشنی است.
دولت مستقر امروز هند که با تهییج احساسات هندوئیزم روی کار آمده، در این سالها قوانینی را وضع یا لغو کرده که میدان را روز به روز بر مسلمانان از جمله مردم کشمیر تنگتر کرده است. دولت حزب BJP با برخورداری از حمایت آمریکا نوعا اقدامات خود را به گونهای بی سروصدا سامان میدهد تا با بهرهمندی از سکوت یا اغماض این کشور و حتی کشورهای عرب به اهداف حزب رادیکال خود دست پیدا کند و اختلافات موجود امروز در دنیای اسلام را نیز به کمک میگیرد.
تلاش هند برای ارائه تصویر کشوری مستقل
در سیاستهای داخلی هند اگر امروز مشابهتهایی با رفتار رژیم اسرائیل دیده شود، جای تعجب ندارد. با این حال سیاستگذاران و سیاستمداران هند به اندازهای از مهارت رسیدهاند که تعادل را در مناسبات خود با کشورهای رقیب در منطقه حفظ کنند. در سال 2017 «نارندرا مودی»، اولین نخست وزیر هند بود که به تلآویو سفر کرد. در یک دوره تقریبا یکساله، وی هم به تهران، هم به ریاض، هم به تلآویو و هم به ابوظبی سفر کرد. او در فوریه 2018 در ابوظبی عالیترین نشان ملی آن کشور را نیز دریافت کرد. در همه این سفرها نخست وزیر مودی بر تحکیم و پایداری مناسبات کشورش با کشورهای میزبان تاکید داشت.
هند در اتخاذ این روش میخواهد تصویری از خود ارائه دهد که یک کشور کاملا مستقل است که بر اساس نیازها و خواستههای خود در نظام بینالملل عمل میکند. امروز بر اثر توافق رژیم صهیونیستی با کشورهای امارات و بحرین، هند خاورمیانه تقسیم شدهای را در دو طیف مخالفان و موافقان این تفاهمات میبیند.
هند نگران از آینده تحولات افغانستان
دوم: آغاز دور جدید مذاکرات طالبان با دولت افغانستان، البته با مداخله و فشار آمریکا، چشمانداز نامطمئنی را برای هند ترسیم میکند. در فرآیند صلح در افغانستان مولفههای متعددی از ارادههای دولتهای منطقهای چون پاکستان، ایران، عربستان و قطر همراه با تصمیمات آمریکا کارکرد داشتند. گرچه خط مشی هند با این دولتها، به جز پاکستان، زاویه چندانی ندارد، اما وجود عنصر پاکستان در نقشدهی به معادله سیاسی در افغانستان مطلوب هند نیست. به ویژه آنکه اگر در این فرآیند صلح طالبان در ساختار سیاسی افغانستان صاحب نقش برجستهتری شود هند خاطره سالهای حاکمیت طالبان بر کابل را فراموش نمیکند.
هند با توجه به سوابق تاریخی کوشیده است تا ارتباط خود با افغانستان را از منظر توازنبخشی به مناسبات خود در جنوب آسیا سامان دهد. روشن است که در تعارض منافع هند با پاکستان، افغانستان گاهی به عنوان وزنه توازن نقش قابل توجهی دارد. از این روست که در سالهای استقرار دولتهای پس از طالبان، هند با صرف هزینههای نسبتا بالایی به توسعه زیرساختها و منابع انسانی افغانستان دست زده است. تربیت نیروهای انسانی آموزش دیده در مراکز عالی آموزشی هند محصول برنامهریزی بلندمدت هند برای نفوذ در ساختار سیاسی و اداری افغانستان است. بنابراین قابل درک است که طالبان به هند روی خوشی نشان ندهد و سرمایهگذاریهایش را مقرون به صرفه نکند.
در این تلاقی دیدگاه است که دولت هند سعی دارد از مدخل و منظر جمهوری اسلامی ارزیابی دقیقتری از فرآیند صلح و پیکربندی ساختار سیاسی آینده افغانستان به دست آورد. سیاستمداران هند هم مثل بسیاری از سیاستمداران دیگر میدانند که چگونه در میان شکافها و فواصل دیدگاههای حکومتها جایی برای خود باز کنند.
علت سفر شتابزده وزیران دفاع و امور خارجه هند به ایران
سوم: اطلاع از توافق جمهوری اسلامی ایران با چین برای همکاریهای راهبردی بلند مدت موضوع دیگر مورد علاقه و در عین حال نگرانی هند است.
سالهاست که هند برای عبور از راهگذر ایران به سرزمینهای آسیای مرکزی و روسیه در صدد ایجاد میدانهای همکاری با ایران است. کریدور بینالمللی شمال – جنوب و کریدور چابهار – افغانستان از این جملهاند. در دوران جنگ سرد، هند دارای مناسبات راهبردی با شوروی بود. صنایع نظامی هند عمدتا ساختار و ماهیت آن کشور را داشتند. گرچه هند از نظر سیاسی ماهیت سوسیالیستی نداشت ولی از بنیانگذاران جنبش عدم تعهد بود و نزدیکی مواضعش با شوروی سوسیالیستی قابل درک بود.
در تحولات دهه آخر قرن بیستم و فروپاشی شوروی، هند نیز تدریجا به سمت اردوگاه سرمایه داری کشیده شد و سیاست اقتصاد باز را اتخاذ کرد. توسعه اقتصادی هند موجب تولیدات و فرآوردههای بیشتر و تلاش برای یافتن بازار فروش شد. در ازای آن صنایع این کشور نیازمند انرژی و مواد اولیهای سرشار در منطقه آسیای مرکزی است. بندر چابهار و امتداد آن به افغانستان و آن سوتر، در راستای همین نگاه برای هند جذابیت دارد.
علاوه بر این همسایگی چابهار با بندر «گوادر» پاکستان و برنامهها برای سرمایه گذاری هنگفت چین که منجر به تقویت اقتصادی پاکستان میشود، ثمره تلخی را برای هند به ارمغان میآورد. هند اینک به این واقعیت پی برده که سستی در ایفای تعهدات خود میدان را برای بازیگری رقبا باز میکند.
در این هندسه ترسیم شده، اگر چین بتواند حضور قوی در تقویت اقتصاد ایران داشته باشد و پیوندی از این رهگذر با سرمایهگذاریاش در پاکستان برقرار کند، حلقه جنوب آسیایی طرح «یک جاده – یک کمر بند» چین مفهومی فراتر از جنوب آسیا پیدا میکند و همگرایی جدیدی را به بار مینشاند که فضای حضور هند را در حوزه حمل و نقل جمهوری اسلامی تنگتر میکند.
پیداست که از دست دادن یک راهگذر راهبردی از مسیر ایران به سمت آسیای مرکزی و بهرهمندی دو رقیب هند از این مسیر تا چه حد برای این کشور سنگین خواهد شد. بنابراین وزیران دفاع و امور خارجه هند شتابزده به ایران آمدند تا در تبادل نظر با مقامات کشورمان بر پایبندی خود به تعهدات انجام شده در گذشته تاکید ورزند و بنا به گفته تحلیلگران هند، عذری از کندکاریهای گذشته خود ابراز دارند.
0 Comments