جدیدترین مطالب
أحدث المقالات
ریشهیابی تنشهای مرزی میان چین و هند
تقریباً یک ماه است که تنش شدید مرزی میان هند و چین، در منطقه لداخ در کوههای هیمالیا در شمال ایالت جامو و کشمیر هند آغاز شده است. رسانههای هند به نقل از مقامهای این کشور گزارش دادند که هزاران سرباز چینی با توسل بهزور وارد دره گلوان در لداخ شدهاند. بنابراین گزارشها نیروهای چینی در این منطقه چادر زدند، سنگر کندند و تجهیزات سنگین نظامی خود را در چند کیلومتری عمق زمینهایی که هند خاک خود میداند، مستقر کردند. در سوی دیگر چین میگوید این هند است که درواقع معادلات مرزی را تغییر داده است. هند بهتازگی جادهای چند صد کیلومتری در منطقه لداخ ساخته که ارتباط زمینی با یک پایگاه هوایی در ارتفاع بالا را برقرار میکند. این پایگاه در سال ۲۰۰۸ بازگشایی شده است.
برای بررسی تنش اخیر پکن و دهلی بهتر است که به تاریخچه اختلافات بین دو کشور نگاهی بیندازیم؛ سال 1962 جنگی بین هند و چین بر سر مسائل مرزی شکل گرفت که بهانه آغاز جنگ، مناقشههای مرزی درباره منطقه اقصی در هیمالیا بود، ولی موارد دیگری در این موضوع نقش داشتند. درنهایت هندیها از منطقه شمال هند یعنی منطقه کشمیر و هممرز با کشمیر تحت کنترل پاکستان عقبنشینی کردند. در جنگ 1962 باریکهای از کشمیر به تصرف چین درآمد که بعدتر طبق توافقی با پاکستان در ظاهر بهصورت رسمی به چین واگذار شد، ولی هند این توافق را مردود اعلام کرد.
اختلافات مرزی چین و هند بعد از طرح یک جاده یک کمربند و واگذاری بندر گوادر در ایالت بلوچستان و نزدیکی چابهار ایران به چین افزایش چشمگیری یافت؛ علت این امر هم آن است که جاده قرهقروم که چین را به گوادر وصل میکند، از کوههای کشمیر و محل مورد منازعه هند و پاکستان عبور میکند. هند در پاسخ به همین پروژه در شمال لداخ در حال احداث پایگاه هوایی است ضمن اینکه میخواهد جاده نظامی نیز بسازد؛ امری که با مخالفت چین و پاکستان روبرو شده و برخوردهای مرزی نیز نتیجه اینگونه تحرکات نظامی طرفین است. ازآنجاکه این منطقه کوهستانی و غیرمسکونی است و صرفا کاربرد نظامی دارد، چین و پاکستان نگران حفظ امنیت بزرگراه کاشغر به گوادر هستند و تحرکات نظامی هند را زیرنظر گرفتهاند. هند نیز مراقب تحرکات چین و پاکستان است. البته باید توجه داشت که همین حالت آمادگی نظامی در کارگیل در سال 1998 نزدیک بود به جنگی تمامعیار منتهی شود. در آن مقطع ژنرال پرویز مشرف، هند را تهدید به استفاده از سلاح هستهای کرد.
از سوی دیگر از آن زمان همچنان دو مسئله بین چین و هند حلنشده باقیمانده است؛ نخست آنکه هندیها مدعی بودند که تبت به دلیل مذهب بودایی متعلق به هند است. همچنین چین مدعی است که حدود 90 هزار کیلومترمربع از مناطق مرزی متعلق به این کشور است. این اختلاف از آن زمان تا به امروز همچنان لاینحل باقی مانده است. درواقع از زمانی که راجیو گاندی، نخستوزیر هند بود و به چین رفت و پذیرفت که تبت متعلق به چین است روابط دو کشور بهتدریج رو به بهبود رفت و به مرحلهای رسید که مذاکرات جدی برای حلوفصل مسائل مرزی آغاز شد. در پی این مذاکرات یک هیئت نظامی از سوی هندیها و یک هیئت نظامی از سوی چینیها تعیین شد و طرفین مذاکرات مستقیمی را در ارتباط با اختلافات مرزی آغاز کردند.
تا زمانی که حزب کنگره ملی در هند روی کار بود کموبیش این روند پیشرفت خوبی داشت اما از زمانی که حزب بیجیپی روی کار آمد شرایط تغییر کرد؛ زیرا این حزب مناسبات بسیار نزدیکی را با اسرائیل و آمریکا ایجاد کرد و درنتیجه چینیها در قبال مواضع هند دچار تردیدهایی شدند. بعدتر نیز مشخص شد که در ارتباط با شبهقاره هند، انتخاب آمریکاییها، هندوستان است؛ انتخابی که به زیان پاکستان و چین بود. لذا بهتدریج پکن در ارتباط با مسائلی که هند به همراه آمریکا و اسرائیل پیگیری میکردند حساسیتهایی پیدا کرد؛ بنابراین جدا ازآنچه در مناسبات چین، هند و پاکستان میگذرد، تغییر معادله قدرت جهانی یعنی نزدیکی هند به آمریکا و پاکستان به چین نیز در تشدید بحران مرزی چین و هندوستان بیتأثیر نیست.
بر همین اساس نیز دو تفکر به وجود آمد؛ نخست تفکری که تحت عنوان آسیا پاسیفیک مطرح است و چینیها به دنبال آن هستند و دیگری تفکر ایندیا پاسیفیک که آمریکا و هندوستان آن را دنبال میکنند. بر اساس این تفکر هند به سمت کشورهایی چون ویتنام، تایلند و کشورهایی که در حوزه امنیتی چین تصور میشوند حرکت کرد؛ بنابراین تردید چینیها نسبت به اینکه هند با آمریکاییها به تفاهمی رسیده و این تفاهم به زیان پکن است باعث شده که اکنون این تنش ها شکل بگیرد.
بهخصوص بعدازآنکه آمریکا تمایلش به هندوستان را آشکار کرد پاکستان نیز به سمت چین متمایل شد و از آمریکا فاصله گرفت.
مجموعه این تحولات چه در سطح بینالملل و چه در سطح منطقه عامل مهمی در تشدید بحران در مناسبات هند و چین محسوب میشود.
در خصوص آینده تحولات به نظر نمیرسد که تنش ها ادامه داشته باشد زیرا هم هند و هم چین در شرایط موجود به یکدیگر نیاز دارند و مایل نیستند تنش ها به درگیری بیانجامد؛ زیرا برخی از شرکتهای چینی در بخشی از سرمایهگذاریهایی که در هندوستان توسط شرکتهای چندملیتی صورت میگیرد حضور دارند و به همین دلیل به نفع هیچکدام از طرفین نیست که با هم درگیر شوند.
0 Comments