شورای راهبردی آنلاین – گفتگو: یک استاد روابط بینالملل با تشریح دلایل اختلاف اروپا و آمریکا در خصوص مسئله «افول غرب» گفت: اروپا معتقد است خروج انگلیس از اتحادیه افزون بر اینکه نقش اروپا را تضعیف میکند به وزن فرا آتلانتیک اضافه میکند. آنها نگراناند که آمریکا و انگلیس بیشازپیش اروپا را رها کنند؛ بنابراین اتفاقاتی که اروپاییها با عنوان افول غرب پیشبینی میکنند چندان بیراه و غیرمنطقی هم تلقی نمیشود.
دکتر جهانبخش ایزدی در گفتگو با سایت شورای راهبردی روابط خارجی با اشاره به اختلاف مواضع میان آمریکا و کشورهای اروپایی در خصوص موضوع «افول غرب» در نشست امنیتی مونیخ، خاطرنشان کرد: واقعیت این است که میان آمریکا و اروپا اختلافاتی وجود دارد، اما سطح و نوع این اختلافات و منشأ آن موضوعاتی هستند که باید جداگانه بررسی شوند.
منشأ برخی اختلافات اروپا با آمریکا
وی در توضیح منشأ اختلافات میان آمریکا و اروپا که به درک متفاوت از موضوع افول غرب منجر میشود، گفت: منشأ این اختلاف به دو اتفاق برمیگردد. یکی حاکمیت جمهوری خواهان بر کاخ سفید و دیگری روی کار آمدن ترامپ بهعنوان یک شخصیت، از هر دو وجه بروز این اختلافات قابل پیشبینی بود.
این استاد دانشگاه افزود: جناح «بازها» در آمریکا چندان اهل تعامل با نهادهای بینالمللی نیستند، اما حزب مقابل آنها که دموکراتها هستند نام دیگرشان «نهادگراها» است. یعنی دموکراتها بیش از جمهوریخواهان با نهادهای بینالمللی کار میکنند و تعامل دارند. میتوانیم اوباما و کلینتون را بهعنوان دو مصداق در نظر بگیریم که معمولاً با کمیسیونهای تخصصی، سازمان ملل و کارگزاریهای وابسته اهل تعامل بودند، به مقررات آنها احترام میگذاشتند و این گستره تعامل را به تعامل با کشورهای اروپایی و همپیمان خود هم گسترش میدادند.
این تحلیلگر مسائل بینالملل با بیان اینکه دموکراتها بیشتر با اروپا و سازمانهای بینالدولیشان مرتبط بودند، ادامه داد: حتی فراتر از این آقای اوباما بهعنوان یک نهادگرا، در سفر به عربستان گفت شما صلح سرد را بپذیرید و قانون رقابت را در مورد ایران در منطقه رعایت کنید؛ یعنی نفوذ و حضور ایران در منطقه را محترم بشمارید. تا اینجا این تفکر قابل تسری بود.
وی با تأکید بر اینکه جمهوری خواهان این مقدار تعامل را نه برمیتابند و نه اعمال میکنند، اظهار کرد: بخشی از اقداماتی که شخص ترامپ دنبال میکند به نمایندگی از تفکر حزبیاش است اما بخش دیگر آنکه به نحوه گفتمان و رفتار ترامپ برمیگردد، مسئلهای شخصی است؛ مثلاً اگر پیشازاین جمهوری خواهان بهظاهر، ناتو را تضعیف نمیکردند یا به آن فشار نمیآوردند ترامپ این مسئله را آشکارا بیان میکند و مثلاً میگوید بودجهتان را افزایش دهید تا ما در کنارتان باشیم و یا رفتارتان را متناسب خواست ما اصلاح کنید تا ما را در کنار خود داشته باشید! صراحت بیان این شخصیت، نوع بیانش و رفتارهای دون شان و قاعده حاکم بر کاخ سفید مسئلهای مربوط به ترامپ است.
عامل نگاه متفاوت به «افول غرب»
این استاد روابط بینالملل با بیان اینکه عنوان Westlessness که بر نشست امنیتی مونیخ نامگذاری شده بود، به معنای نوعی بیاهمیت شدن نظم مستقر غربی، هم ازنظر نظری و هم به لحاظ ساختاری است، به اظهارات وزیر خارجه آمریکا اشاره کرد که گفته بود غرب تضعیف نشده و با همان سرعت به سمت پیروزی حرکت میکند و افزود: بخشی از اختلافات میان دو طرف مربوط به «رویکردها» و بخشی مربوط به «منابع تأمین» است.
ایزدی توضیح داد: مثلاً موضوعات «بودجه» و «سوءاستفاده» ازجمله اختلافات میان دو طرف هستند. حتی در زمان اوباما هم شاهد بودیم که او میگفت پارهای از متحدان عرب ما و پارهای از متحدان اروپایی ما به دنبال سوءاستفاده از قدرت آمریکا هستند؛ یعنی حتی این گفتمان هم جدید نیست.
نگاه متفاوت آمریکا و اروپا به چین و روسیه
این استاد روابط بینالملل میزان حساسیت موضوع روسیه را میان اروپا و آمریکا متفاوت دانست و گفت: به میزانی که اروپاییها بر روسیه حساس هستند آمریکاییها حساسیت ندارند، به این دلیل که روسیه هم به اروپا نزدیکتر است و هم با آنها تجارت گستردهتری دارد. آمریکاییها هیچکدام از این دو ملاحظه را ندارند. پس طبیعی است که اولویتها متفاوت باشد؛ اما باور آمریکاییها این است که چینیها دارند بازارهای جهانی را به نیابت از آمریکا تسخیر میکنند، موضوعی که باعث نگرانی اروپاییها نیست و آنها این حساسیت را ندارند که بخواهند نگران چین باشند. البته اینها نمادهای این اختلافات هستند.
وی موضوع برجام را از دیگر نمادهای اختلافات میان اروپا و آمریکا برشمرد و اضافه کرد: اروپاییها معتقدند برجام برای اروپا امنیت میآورد؛ اما آمریکاییها مسئله برجام را حیثیتی و حاکمیتی میدیدند؛ بنابراین نگاهشان نسبت به این مسئله متفاوت است. اگر اروپاییها نگران یک جنگ در منطقه خاورمیانه هستند به دلیل حجم مهاجران و به خطر افتادن امنیت اروپا و اینکه انتقال انرژی به اروپا مشکل پیدا میکند، است. آمریکاییها هیچکدام از این ملاحظات را ندارند؛ بنابراین نوع اختلافات کاملاً مشهود است و قابلانکار نیست.
ایزدی با بیان اینکه خواستگاه نظم بینالمللی موجود غربی است، گفت: نهادهایی که تأسیس شدهاند، امنیتی که تعریف میشود، چه امنیت نرم و چه امنیت سخت، غربی است. در واقع غرب سازمان مللی ساخته و ارزشهای لیبرالی یا دموکراتیکی به جهان عرضه کرده و حالا احساس میکند رقبایی دارد که ممکن است اینها را از غرب بگیرد. این مسائل تنها در حوزه امنیت هم نیست در حوزه اقتصاد، فرهنگ و تکثر منابع هم وجود دارد.
آمریکا اروپا را سوءاستفاده گر میداند
وی با بیان اینکه موضوع Westlessness پیشازاین توسط مکرون با عنوان مرگ مغزی ناتو مطرح شده بود، گفت: آمریکاییها به این دلیل نسبت به طرح این موضوعات واکنش منفی نشان میدهند که از دیدگاهشان اروپاییها میخواهند بگویند که روی کار آمدن ترامپ این وضعیت را ایجاد کرده است و جریان حاکم بر کاخ سفید هم نمیخواهد این اتهام را بپذیرد. آنها میخواهند به اروپاییها بگویند اتفاقاً ما چون متوجه شدهایم شما سوءاستفاده گر هستید میخواهیم قاعدهها را سر جای خود بیاوریم و با این تصمیم ما بهاصطلاح فولکلور شما دردتان آمده است! بنابراین غرب تضعیف نشده و ما همان قدرتی هستیم که قبلاً بودیم، اما شما باید منابع بیشتری صرف کنید و پارهای از ملاحظاتتان را با آمریکا هماهنگ کنید!
ایزدی گفت: اما در اینکه چرا آمریکاییها خواهان این هماهنگیها هستند باید این موضوع را هم در نظر داشت که تضعیف ارزشهای غربی تضعیف آمریکا هم هست. میخواهند بگویند ما بر پایه منافعمان تصمیمگیری میکنیم و شما باید به این احترام بگذارید. ضمن اینکه آمریکاییها معتقدند اروپاییها مقداری بزرگنمایی میکنند.
اروپا نگران کاهش وزن اتحادیه
این استاد دانشگاه با تأکید بر اینکه برگزیت از وزن اتحادیه اروپا کم میکند، ادامه داد: بههرحال معروف بود اگر فرانسه رکن سیاسی و آلمان رکن اقتصادی اتحادیه اروپا است انگلیس رکن امنیتی آن است. آنها معتقدند خروج انگلیس از اتحادیه افزون بر اینکه نقش اروپا را تضعیف میکند به وزن فرا آتلانتیک اضافه میکند؛ یعنی از این به بعد انگلیسیها آن تقید سابق را به معیارهای اروپا ندارند و بلکه بیشتر با آمریکا جمع میشوند. اروپاییها نگراناند که این دو کشور بیشازپیش اروپا را رها کنند؛ بنابراین اتفاقاتی که اروپاییها پیشبینی میکنند چندان بیراه و غیرمنطقی هم تلقی نمیشود.
وی همچنین در خصوص اظهارات رئیسجمهور فرانسه مبنی بر شکست سیاست دفاعی اروپا نسبت به روسیه و تمایل برای نزدیکی به این کشور، گفت: علیرغم این اظهارات، نزدیک شدن اروپا به روسیه و چین اصلاً بهسادگی نیست. میان اروپا و روسیه و چین تفاوتهای جدی زیادی وجود دارد، ازجمله تفاوت در جغرافیا، تاریخ، ایدئولوژی و رویکرد.
ایزدی با بیان اینکه قابلانکار نیست که روسیه و چین قدرتهای نوظهوری هستند اما در اینکه بتوانند بهآسانی نقشی را که آمریکا در جهان بازی میکند را ایفا کنند فعلاً ابهامات زیادی وجود دارد، افزود: اتحادیه اروپا نسبت به روسها، همیشه تحفظ داشته است. علاوه بر آن اروپاییها از یکسو نگران تکتازی آمریکاییها هستند و از سوی دیگر نگران ظهور دو قدرتی هستند که بتوانند آمریکا را تضعیف کنند و اروپا در خلأ این قدرت قرار بگیرد؛ بنابراین از هر دو ناحیه در فشار است.
این استاد دانشگاه با تأکید بر اینکه اتحادیه اروپا با اتحادیه بودنش قدرت است و نه بدون آن، یادآور شد: صرف کشور فرانسه و آلمان بودن ولو اینکه سلاح هستهای دارند و عضو دائم شورای امنیت و با GDP بالا هستند آن وزن و یا قطب لازم را برای نقشآفرینی در نظام بینالملل فراهم نمیکند؛ بنابراین به باور آنها این نظم سنتی که در قالب وضع موجود قابلتداوم است مستظهر به پشتیبانیهای آمریکا، میتواند در مقابل روسیه و چین نقشآفرین باشد و اگر این قطب تضعیف شود به قدرت گرفتن آنها و نقشآفرینیشان بیشتر کمک میکند.
0 Comments