شورای راهبردی آنلاین – رصد: امروز اروپا در دوره حساسی از تاریخ دفاعی خود قرار دارد که از سال 1998 با اعلامیه سنت - مالو شروع شد و در سال 2009 با پیمان لیسبون نهادینه شد؛ اما ظاهرا از سال 2016 یک سری طرحها در داخل و خارج از اتحادیه اروپا در پاسخ به شوکهای خارجی (که با تصرف کریمه توسط روسیه در سال 2014 آغاز شد) جایگزین این پیمان شده است.
فردریک مائورو در یادداشتی که وب سایت اندیشکده روابط بینالملل و راهبردی فرانسه (ایریس) آن را منتشر کرد، نوشت: بعید است با چنین طرح هایی، یک دفاع معتبر اروپایی ایجاد شود و اروپا در این مسیر باید چالشهای مهمی را از پیش رو بردارد.
از اعلامیه تا اجرا
طرح همکاری ساختاری دائمی در زمینه دفاع (پسکو) یکی از ویژگیهای منحصربهفرد در مفهوم دفاع اروپایی است که در پیمان لیسبون تصریح شده بود. دفاع اروپایی باید دارای یک سازوکار توانمند برای ایجاد «ظرفیت عملیاتی» کشورهای عضو متمایل و پیشرو برای انجام ماموریتهای مدیریت بحران در خارج از این اتحادیه باشد که اساس سیاست امنیت و دفاع مشترک محسوب میشود. اگر طرح پسکو (که در دسامبر 2017 توسط 25 عضو آن ارائه شده است) واقعا به دنبال دست یابی به سیاست دفاع اروپایی است، در این صورت برای اتخاذ یک تصمیم باید پنجاه سال منتظر ماند، زیرا پسکو بیشتر توافقی برای طرحهای همکاری است تا فرایندی مناسب برای ادغام بودجه دفاعی، برنامه ها، تجهیزات و صنایع و تشکیل یک ظرفیت مستقل. از سوی دیگر، پسکو پیوند چندانی با سیاست دفاع و امنیت مشترک ندارد.
برخلاف طرح پسکو که احتمالا در پایان دهه پیش رو به ثمر خواهد نشست، صندوق دفاع اروپا امیدوارکنندهترین طرح در حوزه برنامه دفاعی اروپاست؛ زیرا در این طرح، کمیسیون اروپا برای اولین بار بودجه دفاعی را روی میز گذاشته است. با این حال، تحقق اهداف این صندوق، مستلزم شرایطی است. نخست آنکه، بودجه نیازمند رﺃی اعضای اروپا است. دوم آنکه، کمیسیون اروپا برای مدیریت صندوقی با این حجم باید ساختار مناسبی ایجاد کند. و در نهایت، موفقیت این صندوق مستلزم فرایند برنامه ریزی دفاعی کارآمد است.
برنامه ریزی دفاعی حلقهای است که همه طرحها را به هم وصل کرده و به یک ساختار پیچیده به هم ریخته انسجام میبخشد. متاسفانه، برخلاف حسن نیت و تلاش همه بخشهای دخیل (از ستاد نظامی اتحادیه اروپا گرفته تا آژانس دفاعی اروپا)، فرایند برنامه ریزی دفاعی جدید اروپا اصلا رضایت بخش نیست. مهمترین دلیل این مساله آن است که همه کشورهای عضو، حامی برنامه ریزی دفاع کارآمد اروپا نیستند. بهطوریکه کشورهای بزرگ فرایند خاص خود را داشته و دیگران هم فرایند برنامه ریزی دفاعی ناتو را دنبال میکنند.
خارج از اتحادیه: یاس و امید
در حال حاضر، طرحهای همکاری صنعتی فرانسه-آلمان، جزء امیدوارکنندهترین طرحهای دفاعی اروپاست. همکاریها در حوزه هوا – فضا باید به تولید هواپیماها و سامانههای جنگی بسیار پیشرفته تر از همکاریهای قبلی بپردازد. به همین ترتیب، همکاریها در زمینه سامانههای زمینی نیز باید در را به روی تولید تانکهای جنگی و تجهیزات جنگی سواره نظام و پیاده نظام بگشاید. در نهایت، این برنامههای صنعتی باید در زمینه کنترل صادرات سلاح به توافق پایدار بین این دو کشور منجر شود که در سالهای اخیر موضوعی تنش زا بوده است.
طرح مداخله اروپا (E2I که توسط رئیس جمهور مکرون در سال 2017 ارائه شد) نیز امید جدیدی برای برنامه دفاع اروپایی ایجاد کرده است. هدف این طرح ایجاد همگرایی در فرهنگ راهبردی کشورهای اروپایی است که از تعریف تهدیدها و خطرات مشترک (هم جغرافیایی و هم موضوعاتی مانند تهدید سایبری) آغاز میشود. فرهنگ یکی از قدرتمندترین موتورهای راهبرد به شمار میرود و فرهنگهای راهبردی میتوانند تکامل یابند. با این حال، این طرح نیازمند زمان بوده و در آینده دور به نتیجه میرسد.
به طور کلی، همه این طرحها در بهترین حالت بعد از 15 سال اجرایی خواهند شد و در آینده نزدیک ظرفیت مستقلی در اختیار اتحادیه اروپا قرار نمیدهند.
از همکاری تا اتحاد
کشورهای اروپایی باید درباره ساخت و تولید انواع جنگ افزارهای نظامی در بلندمدت، توانایی اعضاء برای برآورده کردن مطالبات و نقش هر یک از آنها در ناتو با یکدیگر بحث و گفتگو کنند. کشورهای اروپایی باید به این پرسش مهم پاسخ دهند که آیا آنها به دنبال یک راهبرد و ظرفیت خارج از ناتو هستند که بدون رقابت با ناتو، اروپا را برای مدیریت مستقل بحران توانمند میسازد؟ یا میخواهند ستون اروپایی ناتو ایجاد کرده و یا به هردو بپردازند؟ پرسش مهم دیگر این است که آیا «ظرفیت مستقل» اروپا باید در چهارچوب قوانین اتحادیه اروپا ایجاد شود یا خارج از آن؟
اگر پسکو به بن بست برسد، اساسا میتوان دو گزینه ی ارتقای همکاریها در قالب پیمانهای موجود یا خارج از این پیمانها را مطرح کرد که در صورت دوم، همه جنبهها نیازمند مذاکره و گفتگو خواهد بود. اگر کشورهای اروپایی برای چنین گفتگوهایی آمادگی ندارند، بهتر است به ارتقای پیمانها و قالبهای موجود بپردازند.
برخلاف طرحهای مختلف و نامهای متفاوت، مفهوم دفاع اروپا همچنان یکی است: اروپا نیازمند ظرفیت مستقلی است که حداقل بحرانهای اطراف خود (که بهطور مستقیم یا غیر مستقیم بر اروپا تاثیر دارند) را حل و فصل کرده و تا جای ممکن در برابر تهدیدهای جدید و قدیم نقش فعالی در دفاع از خود ایفا کند.
برای ایجاد چنین ظرفیتی، کشورهای اروپایی باید در مورد خواستههای خود و چگونگی انجام آنها به توافق برسند. یک ضربالمثل قدیمی میگوید: برای کسی که جهت مسیر را نمیداند، هیچ بادی موافق نخواهد بود.
0 Comments