جدیدترین مطالب

تردید عربستان درباره توافق تجارت آزاد شورای همکاری خلیج فارس با چین

شورای راهبردی آنلاین – گفتگو: دیپلمات پیشین کشورمان درباره تردید عربستان برای تعامل با چین در چارچوب توافق تجارت آزاد چین و کشورهای شورای همکاری خلیج فارس گفت: این موضوع صرفا دلیل اقتصادی یا سیاسی ندارد، ضمن آنکه دلایل این تعلل و تاخیر با توجه به تحولات منطقه و بین‌الملل به‌طور لحظه‌ای تغییر کرده و قطعا در راستای منافع هر یک از کشورهای طرف توافق است.

تحلیلی بر قطعنامه مجمع عمومی سازمان ملل برای عضویت کامل فلسطین

شورای راهبردی آنلاین – گفتگو: یک کارشناس مسائل بین‌الملل گفت: پاره کردن منشور سازمان ملل از سوی نماینده رژیم اسرائیل در واکنش به قطعنامه عضویت کامل فلسطین به‌معنای پذیرش پایان دادن به دولتی به اسم اسرائیل توسط نماینده این رژیم است.

نقش آمریکا در عملیات نظامی رژیم‌ صهیونیستی در رفح

شورای راهبردی آنلاین – یادداشت: از ابتدای تأسیس رژیم ‌صهیونیستی تاکنون، آمریکا همواره بخش مهمی از «سیاست‌های جنگ‌طلبانه» این رژیم‌ در منطقه بوده است. جنگ غزه و حمله به رفح نیز از این قاعده مستثنا نیست.

راهبرد تحریمی آمریکا در حوزه هوش مصنوعی و الزامات مقابله با آن

شورای راهبردی آنلاین – گفتگو: مدیرکل نظام فنی، اجرایی و ارزشیابی وزارت نفت گفت: هوش مصنوعی این قابلیت را دارد که فاصله کشورهای کمتر توسعه یافته با کشورهای توسعه یافته را به‌سرعت در حوزه علم و فناوری کاهش دهد، از این ‌رو، آمریکا به‌دنبال اعمال تحریم بر هوش مصنوعی در کشورهای رقیب خود ازجمله ایران است.

Loading

أحدث المقالات

Loading

چشم‌انداز انتخابات ریاست جمهوری افغانستان

۱۳۹۷/۱۱/۰۳ | سیاسی, یادداشت

شورای راهبردی آنلاین – یادداشت: انتخابات ریاست جمهوری افغانستان که قرار است تیرماه سال آینده برگزار شود ازاین‌جهت حائز اهمیت است که چهار تفکر و جریان اصلی در این انتخابات رقابت می‌کنند و اتفاقاً اهمیت این انتخابات نیز در همین واقعیت نهفته است.

پیرمحمد ملازهی – کارشناس مسائل شبه‌قاره

یک تفکر این است که ساختار قدرت باید تغییر کند یعنی از مدل ریاستی به پارلمانی تبدیل شود. نامزد اصلی این تفکر عبدالله عبدالله، رئیس اجرایی فعلی افغانستان است. ایشان زمان ثبت‌نام در انتخابات رسماً اعلام کرد که به دنبال تغییر قانون اساسی و جایگزینی نظام پارلمانی به جای ریاستی هستند. همچنین از نظر این دیدگاه، صدراعظمی و نخست‌وزیری باید در افغانستان احیا شود و قدرت به‌جای رئیس‌جمهور در اختیار نخست‌وزیر قرار بگیرد.

این‌یک خط فکری است که به‌صورت خیلی جدی در افغانستان پیگیری می‌شود.

خط فکری دوم حفظ نظام موجود است که از اجلاس بُن حاصل شد و اشرف غنی نماینده این تفکر است. این گروه بیشتر شامل فن‌سالارهایی هستند که از غرب آمده‌اند و حاکمیت اغلب در اختیار آن‌ها است. اینها معتقد هستند که با توجه به وضعیت خاص افغانستان، بهترین ساختار قدرت همین ساختار کنونی است که باید حفظ شود؛ شعار آن‌ها «ادامه وضع موجود» است. اشرف غنی نیز در زمان ثبت‌نام انتخاباتی اعلام کرد که کارهایی را انجام داده‌اند، اما بعضا ناتمام مانده است؛‌ لذا برای صلح‌، رفاه و توسعه افغانستان لازم است که همان خط و مسیر ادامه داده شود.

خط فکری سومی نیز وجود دارد که هیچ کدام از دو روش قبلی را قبول ندارد؛ این تفکر معتقد است که ساختار قدرت نه در شکل پارلمانی می‌تواند به طور کامل جوابگوی خواسته‌های مردم باشد و نه به شکل ریاستی؛ بنابراین کل نظام باید تغییر کند و یک نظام فدرالی شکل بگیرد. خط فکری اصلی این جریان توسط عبدالطیف پدرام که نامزد ریاست جمهوری است پیگیری می‌شود.

در این بین یک تفکر چهارمی هم در افغانستان وجود دارد که شانس زیادی برای پیروزی دارد و مربوط به محمدحنیف اتمر است؛ حنیف اتمر به‌نوعی توزیع قدرت بین اقوام و مذاهب را پذیرفته و هرچند که وی در سطح آقای پدرام مسئله فدرالی را مطرح نمی‌کند ولی امیدوار است که این تفکر و خط مشی مدنظرش را برای ایجاد صلح و ثبات در افغانستان بتواند پیش ببرد. تفکر وی بین دو تفکر تمرکز قدرت و توزیع قدرت قرار دارد و شاید از این مسیر بتواند راه حلی را پیش ببرد.

اما قضاوت در این رابطه که کدام جریان از میان این چهار تفکر بتواند در موضع مسلط قرار بگیرد تا حدودی دشوار است؛ این مسئله بستگی به آن دارد که تا چه اندازه این جریان‌ها بتوانند افکار عمومی را جذب کنند و مردم را پای صندوق رای بکشانند تا از طریق رأی‌گیری به اهداف‌شان دست پیدا کنند.

اما مسئله مهمتر این است که در صورتی که مردم پای صندوق‌های رأی‌گیری حاضر شوند، زدوبندهای پشت پرده تا چه حد در تعیین سرنوشت انتخابات موثر خواهد بود و رای مردم چقدر محترم شمارده می‌شود.

با توجه به وضعیتی که اخیرا در انتخابات پارلمانی افغانستان پیش آمد، تردیدهای جدی در این رابطه وجود دارد؛ در انتخابات اخیر شاهد بودیم که در بسیاری از حوزه‌ها تقلب صورت گرفت و یا نابسامانی‌هایی به وجود آمد. به‌گونه‌ای که کمیسیون انتخابات به شدت مورد انتقاد قرار گرفت و اکنون این مسئله مطرح است که این کمیسیون نمی‌تواند کارآیی داشته باشد و باید تغییر کند. فشار احزاب سیاسی که می‌خواهند در انتخابات شرکت کنند این است که رئیس کمیسیون انتخابات عوض شود.

در این فضا به نظر می‌رسد که انتخابات ریاست جمهوری پیش‌روی افغانستان بسیار مهمتر از انتخابات گذشته است و اگر در این انتخابات یکی از این سه تفکر بجز اشرف غنی پیروز شود، ساختار قدرت در افغانستان دچار تحولات اساسی خواهد شد. اگر اشرف غنی و طرفداران وی بتوانند مجدد قدرت را به دست بیاورند آن‌ها ساختار قدرت را تغییر نخواهند داد. البته درخصوص اینکه جریان اشرف غنی یا عبدالله رای بیاورند تردیدهای جدی وجود دارد.

تابه‌حال ۱۶ نامزد برای انتخابات ریاست جمهوری در افغانستان اعلام حضور کرده‌اند اما به‌جز این چهار نفر روی بقیه نباید خیلی جدی حساب باز کرد. علت اینکه گفته می‌شود این افراد شانس بیشتری دارند این است که هم پایگاه اجتماعی قوی‌تری دارند و هم با احزاب سیاسی هماهنگ‌تر هستند.

0 Comments

یک دیدگاه بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *