جدیدترین مطالب
أحدث المقالات
چشمانداز انتخابات ریاست جمهوری افغانستان
پیرمحمد ملازهی – کارشناس مسائل شبهقاره
یک تفکر این است که ساختار قدرت باید تغییر کند یعنی از مدل ریاستی به پارلمانی تبدیل شود. نامزد اصلی این تفکر عبدالله عبدالله، رئیس اجرایی فعلی افغانستان است. ایشان زمان ثبتنام در انتخابات رسماً اعلام کرد که به دنبال تغییر قانون اساسی و جایگزینی نظام پارلمانی به جای ریاستی هستند. همچنین از نظر این دیدگاه، صدراعظمی و نخستوزیری باید در افغانستان احیا شود و قدرت بهجای رئیسجمهور در اختیار نخستوزیر قرار بگیرد.
اینیک خط فکری است که بهصورت خیلی جدی در افغانستان پیگیری میشود.
خط فکری دوم حفظ نظام موجود است که از اجلاس بُن حاصل شد و اشرف غنی نماینده این تفکر است. این گروه بیشتر شامل فنسالارهایی هستند که از غرب آمدهاند و حاکمیت اغلب در اختیار آنها است. اینها معتقد هستند که با توجه به وضعیت خاص افغانستان، بهترین ساختار قدرت همین ساختار کنونی است که باید حفظ شود؛ شعار آنها «ادامه وضع موجود» است. اشرف غنی نیز در زمان ثبتنام انتخاباتی اعلام کرد که کارهایی را انجام دادهاند، اما بعضا ناتمام مانده است؛ لذا برای صلح، رفاه و توسعه افغانستان لازم است که همان خط و مسیر ادامه داده شود.
خط فکری سومی نیز وجود دارد که هیچ کدام از دو روش قبلی را قبول ندارد؛ این تفکر معتقد است که ساختار قدرت نه در شکل پارلمانی میتواند به طور کامل جوابگوی خواستههای مردم باشد و نه به شکل ریاستی؛ بنابراین کل نظام باید تغییر کند و یک نظام فدرالی شکل بگیرد. خط فکری اصلی این جریان توسط عبدالطیف پدرام که نامزد ریاست جمهوری است پیگیری میشود.
در این بین یک تفکر چهارمی هم در افغانستان وجود دارد که شانس زیادی برای پیروزی دارد و مربوط به محمدحنیف اتمر است؛ حنیف اتمر بهنوعی توزیع قدرت بین اقوام و مذاهب را پذیرفته و هرچند که وی در سطح آقای پدرام مسئله فدرالی را مطرح نمیکند ولی امیدوار است که این تفکر و خط مشی مدنظرش را برای ایجاد صلح و ثبات در افغانستان بتواند پیش ببرد. تفکر وی بین دو تفکر تمرکز قدرت و توزیع قدرت قرار دارد و شاید از این مسیر بتواند راه حلی را پیش ببرد.
اما قضاوت در این رابطه که کدام جریان از میان این چهار تفکر بتواند در موضع مسلط قرار بگیرد تا حدودی دشوار است؛ این مسئله بستگی به آن دارد که تا چه اندازه این جریانها بتوانند افکار عمومی را جذب کنند و مردم را پای صندوق رای بکشانند تا از طریق رأیگیری به اهدافشان دست پیدا کنند.
اما مسئله مهمتر این است که در صورتی که مردم پای صندوقهای رأیگیری حاضر شوند، زدوبندهای پشت پرده تا چه حد در تعیین سرنوشت انتخابات موثر خواهد بود و رای مردم چقدر محترم شمارده میشود.
با توجه به وضعیتی که اخیرا در انتخابات پارلمانی افغانستان پیش آمد، تردیدهای جدی در این رابطه وجود دارد؛ در انتخابات اخیر شاهد بودیم که در بسیاری از حوزهها تقلب صورت گرفت و یا نابسامانیهایی به وجود آمد. بهگونهای که کمیسیون انتخابات به شدت مورد انتقاد قرار گرفت و اکنون این مسئله مطرح است که این کمیسیون نمیتواند کارآیی داشته باشد و باید تغییر کند. فشار احزاب سیاسی که میخواهند در انتخابات شرکت کنند این است که رئیس کمیسیون انتخابات عوض شود.
در این فضا به نظر میرسد که انتخابات ریاست جمهوری پیشروی افغانستان بسیار مهمتر از انتخابات گذشته است و اگر در این انتخابات یکی از این سه تفکر بجز اشرف غنی پیروز شود، ساختار قدرت در افغانستان دچار تحولات اساسی خواهد شد. اگر اشرف غنی و طرفداران وی بتوانند مجدد قدرت را به دست بیاورند آنها ساختار قدرت را تغییر نخواهند داد. البته درخصوص اینکه جریان اشرف غنی یا عبدالله رای بیاورند تردیدهای جدی وجود دارد.
تابهحال ۱۶ نامزد برای انتخابات ریاست جمهوری در افغانستان اعلام حضور کردهاند اما بهجز این چهار نفر روی بقیه نباید خیلی جدی حساب باز کرد. علت اینکه گفته میشود این افراد شانس بیشتری دارند این است که هم پایگاه اجتماعی قویتری دارند و هم با احزاب سیاسی هماهنگتر هستند.
0 Comments