جدیدترین مطالب
أحدث المقالات
وضعیت کنونی اتحادیه اروپا و ایران
مرتضی مکی – کارشناس مسائل اروپا
یکی از چالشهای پیشروی اتحادیه اروپا که پروژه همگرایی در اروپا را با مشکلات جدی روبرو کرده، ظهور جریان راستگرای افراطی در این اتحادیه و به قدرت رسیدن برخی احزاب راست افراطی در کشورهایی اروپایی چون ایتالیا و اتریش است. همچنین در کشورهایی مثل آلمان، احزاب راستگرا به بزرگترین جریان مخالف دولت در این کشور تبدیل شدهاند.
ظهور راستگرایی افراطی و سیاستهای ملیگرایانهای که آنها در اروپا دنبال میکنند پروژه اروپای واحد را با مشکلاتی مواجه کرده که مهمترین آن این است که جریان همگرایی اروپایی شعارها و انگارههایی دارد که در تضاد کامل با شعارها، مواضع و دیدگاههای جناح راست افراطی است.
این در شرایطی است که جریانهای راست افراطی در اروپا، همگرایی اروپایی را با چالشهای جدی در حوزههای پولی، مهاجرت و سیاستهای مالی نهادهای مرکزی اتحادیه اروپا برای نظارت بر کشورهای اروپایی مواجه میکند. هم اکنون جریان راست افراطی بحث سیاست مشترک مهاجرتی اروپا را عملا با بن بست مواجه کرده و بحث سیاست مهاجرتی به عنوان یکی از اختلافات اساسی میان کشورهای اروپایی مطرح است. در بحث سیاستهای مالی میتوان به مخالفت حزب لگا ایتالیا، یکی از احزاب مشارکت کننده در دولت با سیاستهای پولی و مالی امانوئل مکرون، رئیس جمهور فرانسه و آنگلا مرکل صدر اعظم آلمان باهدف جلوگیری از تکرار بحرانهای پولی و مالی در اتحادیه اروپا اشاره کرد.
فرانسه و آلمان در طرح اصلاحات در نهادها و سیاستهای اتحادیه اروپا میکوشند از بحران مالی سال 2008 در یونان، اسپانیا و پرتغال و… جلوگیری کنند. در طرحهای اصلاحات در نهادها و سیاستهای اتحادیه اروپا نظارتهای مالی بر کشورهای عضو اتحادیه اروپا به خصوص بر بودجه سالانه دولتهای اروپایی افزایش پیدا خواهد کرد. این نظارتها در تضاد کامل با شعارها و رویکردهای جریانات ملیگرا و افراطی است. این تضاد و اختلاف نگاه دولتهایی مثل ایتالیا یکی از بنیانگذاران اتحادیه اروپا با فرانسه و آلمان که تا پیش از این یکی از همگراترین کشورها در پیشبرد پروژه اروپا بود میتواند باعث کند شدن و حتی اخلال در همگرایی در اتحادیه اروپا شود.
امروز اتحادیه اروپا به صورت جدی با خطر تضعیف همگرایی و قوت گرفتن جریان واگرایی مواجه است. قدرت گرفتن احزاب راست افراطی ملیگرا در اکثر کشورهای اروپایی غیر قابل کتمان است. آنها به صراحت از سلطه و برتری آلمان و فرانسه در اتحادیه ابراز ناخشنودی میکنند. تا حدی که سالوینی، وزیر کشور ایتالیا و رهبر حزب راست افراطی لگا از نخست وزیر انگلیس میخواهد در مذاکرات برگزیت ایستادگی کند و در برابر خواستههای اتحادیه اروپا عقبنشینی نکند؛ یا اینکه در جریان سفر نخست وزیر ایتالیا به واشنگتن ترامپ از دیدگاههای مهاجرستیزانه او در جلوگیری از ورود پناهجویان به خاک ایتالیا ستایش کرد. برخی رسانههای اروپا در پی این موضعگیری ترامپ از تکمیل محور رم-واشنگتن در مقابل محور برلین-پاریس نوشتند ترامپ یکی از طرفداران تضعیف اتحادیه اروپا است و از احزاب راست افراطی اروپاستیز و همچنین برگزیت حمایت میکند. پس از همهپرسی خروج انگلیس از اتحادیه اروپا موسوم به برگزیت برخی این گمانهزنی را مطرح کردند که اتحادیه اروپایی دیگر آن همگرایی سابق را نخواهد داشت. روند تحولات در اروپا و مواضع ضد اتحادیهای ترامپ، نشان از کند شدن روند همگرایی در مواردی مثل سیاستهای مشترک مهاجرتی و اصلاحات در نهادهای اتحادیه اروپا دارد و در این موارد شاهد یک واگرایی هستیم.
با توجه به وضعیتی که اتحادیه اروپا دارد این پرسش مطرح میشود که آیا یک اتحادیه اروپای منسجم برای ایران بهتر است یا اتحادیه اروپایی ضعیف؟
اگر بخواهیم شرایط امروز را در نظر بگیریم با آمریکای ترامپ مواجه هستیم که قائل به هیچ یک از قوانین و حقوق بینالملل و حتی قواعد همکاری و همگرایی با متحدان سنتی خود در اروپا نیست. در چنین شرایطی یک اتحادیه اروپای قوی بیشتر میتواند در جهت تامین منافع و خواستههای جمهوری اسلامی ایران عمل کند. مقامات مختلف اروپایی به خصوص آلمان در واکنش به سخنان ترامپ اعلام کردهاند که آمریکا دیگر شریک قابلاطمینان و قابل اتکایی نیست و حرکت به سمت خوداتکایی امنیتی را آغاز کردهاند. تلاش آنها برای حفظ برجام را نیز باید در همین چارچوب نگریست، زیرا از دید آنها برجام توافقنامهای در چارچوب منع اشاعه سلاحهای هستهای است که با استفاده از قدرت نرم به دست آمده است. به همین دلیل چنین توافقی برای آنها دستاوردی بزرگ است. در چنین شرایطی یک اتحادیه اروپای قوی و منسجم با قدرت بیشتری میتواند در برابر آمریکا ایستادگی کند تا یک اروپای متفرق و ضعیف شده.
اگر اتحادیه اروپا بتواند در روند سیاستهای یکجانبهگرایانهای که ترامپ در حوزههای مختلف سیاسی، اقتصادی و امنیتی در پیش گرفته ایستادگی کند، بیشتر میتواند فشارهای آمریکا به جمهوری اسلامی ایران را کمرنگتر و تلطیف کند.
امروز در شرایطی که اروپا انگیزه و اراده زیادی برای ایستادن در برابر رئیسجمهور آمریکا و مواضع و سیاستهای یکجانبه وی دارد، بدون شک اتحادیه اروپای منسجم و قوی برای منافع و خواستههای ایران کارآمدتر خواهد بود.
همچنین این گزینه نیز مطرح است که اگر اتحادیه اروپا از هم فروبپاشد آیا ایران خواهد توانست به صورت مطلوبتری با هر یک از کشورهای اروپایی و به صورت جداگانه مناسباتش را پیش ببرد و منافعش را تامین کند. در این رابطه باید گفت در حال حاضر با جهانی مواجه هستیم که کشورها به شدت از نظر اقتصادی به هم وابسته هستند لذا اگر روند همگرایی و پیوستگی این کشورها کمتر شود، قدرت مانور و ایستادگی شان در برابر آمریکا نیز کمتر خواهد شد. آمریکایی که با 18 هزار میلیارد دلار تولید ناخالص داخلی، یک چهارم تولید ناخالص داخلی جهان را دارد و چین با تولید ناخالص 14 هزار میلیارد دلاری در جایگاه دوم قرار میگیرد.
در چنین وضعیتی یک اتحادیه اروپای تجزیه شده قطعا از قدرت مانور کمتری برای ایستادن در مقابل سیاستهای ترامپ برخوردار است.
نباید از نظر دور داشت که آمریکا نیز امروز به دنبال یک اروپای ضعیف شده است؛ زیرا یک اروپای ضعیف برای پیشبرد سیاستهای ترامپ خیلی مناسبتر است. درنتیجه ایران نیز در شرایط کنونی در همکاری با اتحادیه اروپای منسجم بهتر میتواند منافعش را تأمین کند و هزینههای ناشی از تحریمهای یک جانبه آمریکا را کاهش دهد.
0 Comments