شورای راهبردی آنلاین- یادداشت: برای تحلیل آثار مثبت و منفی بیماری کووید19 بر ملتهای مختلف جوامع را باید به دودسته جوامع مرفه و غیر مرفه و همزمان چگونگی رویکرد سران کشورها تقسیم کرد.
قاسم محبعلی - مدیرکل پیشین خاورمیانه وزارت خارجه
چگونگی و میزان تأثیر مثبت و منفی ویروس کرونا برجهان غرب و شرق طبق حکمرانی خوب، بد، بدتر و شکستخورده قابل دستهبندی و ارزیابی است. هرچند که اظهارنظر دقیق دراینباره با توجه به اینکه این بیماری پاندمیک در هیچ جای دنیا به پایان نرسیده، زود است اما تاکنون شواهد نشان داده اثرگذاری آن بر کشورهای مختلف، متناسب با ساختارهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی هر حکومت بوده است.
میزان اعتماد مردمی بهنظام حکمرانی، موجودی ذخایر اقتصادی و نحوه سیاستگذاری هر حاکمیتی موجب شده تا آثار متفاوتی از همهگیری ویروس کرونا در جهان به ثبت برسد. درواقع، در آن دسته از کشورها که سیاستها، تصمیمها و ایدههای سران ممالک غیرمعقولانه و اشتباه بوده یا تصمیمات درست آنها با مقاومت و عدم پذیرش از سوی مقامهای ارشد کشورها در ماههای نخست این پاندمیک مواجه شده است سلامت و معیشت مردم نیز به خطر افتاده است. بهعنوانمثال در آمریکا، دونالد ترامپ رفتار نادرستی را از ابتدا در پیش گرفت و تا همین چند روز اخیر حاضر به ماسک زدن نشد یا آن را به مردم توصیه نمیکرد و دقیقاً برعکس، جامعه را به کارهایی غیرمعقولانه ازجمله خوردن مواد شوینده ترغیب کرد. نتیجه چنین نگاه و عملکردی این شد که حالا ایالاتمتحده با افزایش روزافزون تعداد مبتلایان و مرگومیر ناشی از این ویروس روبرو شود. وقتی صرفاً نگاه اقتصادی ترامپی در جامعه حاکم باشد که بهعنوان نمونه، سواحل فلوریدا را باوجود همهگیری ویروس کرونا، باز میگذارد، طبیعی است که میزان ابتلا در این ایالات رشد چشمگیری پیدا کند. درحالیکه در آمریکا حتی اگر یک جمهوریخواه عاقل بر سر کار بود نتایج بهتری از سیاستگذاری برای این وضعیت بحرانی حاصل میشد.
نمونه دیگر چنین رفتاری را میتوان در برزیل مشاهده کرد که رئیسجمهوری شبه ترامپی دارد. آثار این ویروس در این کشور نیز همچون ایالاتمتحده بوده باعث تشدید بحران شده است.
از طرفی، چگونگی عملکرد چین در مواجهه با این بیماری نیز قابلبررسی است. به این معنا که این کشور از ابتدا با پیادهسازی سیاست اقتدارگرایانه و سختگیرانه وارد میدان شد. چین نیز با برخورداری از اقتصاد مطلوب توانست مایحتاج مردم را تأمین کند و حتی با زور و اسلحه همهگیری ویروس کرونا را به کنترل خود درآورد.
در سوی مقابل، برخی کشورهای پیشرفته نیز هستند که ساختارهای قدرتمند سیاسی، اقتصادی و اجتماعی آنها موجب شده تا با شکلگیری اعتماد مردمی، بتوانند تا حدود زیادی این بیماری را مهار کنند. نمونه چنین رویکردی را میتوان در کشورهای شمال اروپا دید و همچنین در برخی کشورها مانند اردن، مراکش، قطر، عمان و عربستان بعضا با بهرهمندی از قدرت اقتصادی، تأمین نیازهای مردم و یا اتخاذ سیاستهای متناسب توانستند در مبارزه با این پاندمی جهانی، موفقتر از سایر حکومتها عمل کنند.
بنابراین بین رابطه ساختارهای حکومتی و مردم در هر کشور رابطه معناداری وجود دارد. به عبارتی، برای تحلیل آثار مثبت و منفی بیماری کووید19 بر ملتهای مختلف جوامع را باید به دودسته جوامع مرفه و غیر مرفه و همزمان چگونگی رویکرد سران کشورها تقسیم کرد. دریافت صحیح و دقیق از این مؤلفهها میتواند برای بررسی این موضوع نگاه دقیق و جامعتری را پیشروی ما بگذارد. از طرفی، تعدیل آمارها نیز اهمیت ویژهای دارد؛ اینکه حکومتی بخواهد بر اساس مصلحت میزان ابتلا به ویروس کرونا و فوتیها را اعلام کند کار را برای تحلیلگران سخت میکند. رویهای که در کشورهای دموکراتیک معمولا قابلمشاهده نیست ازاینرو، همهچیز شفاف و قابل بررسی است. با همین نگاه است که حالا کشورهایی مانند نیوزلند، تایوان و تا حدودی آلمان در مهار ویروس کرونا موفقتر از سایر کشورها عمل کردهاند.
با همه اینها، ارزیابی تأثیر کرونا برجهان غرب و شرق در حال حاضر کمی زود است. باید منتظر ماند و دید کشورها تا زمان بازگشت شرایط عادی، چه سرنوشتی پیدا میکنند؛ زمانی که حتی برای آن دو سال تخمین زده میشود.
0 Comments