شورای راهبردی آنلاین – رصد: از زمان تشدید بحران مهاجران در مرز لهستان و بلاروس، مسکو مواضعی اتخاذ کرده که به صراحت اقدامات دولت الکساندر لوکاشنکو را توجیه میکنند.
وبسایت مرکز مطالعات شرقی لهستان (OSW) در یادداشتی نوشت: در اول نوامبر، سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه اظهار داشت؛ شواهدی وجود ندارد که نشان دهد دولت مینسک تعهدات خود را در قبال قوانین بینالمللی نقض کرده باشد. وی تاکید کرد هرگونه فشار بر لوکاشنکو برای توقف موج مهاجرت به اتحادیه اروپا بی اساس است.
وی همچنین گفت تلاش لهستان و لیتوانی برای بازگرداندن مهاجران به بلاروس، نشانهای از ناتوانی و عدم اراده این دو کشور در پایبندی به اصول حقوق بشردوستانه است. لاوروف همچنین اضافه کرد مسکو در هیچ مذاکرهای که قصد تغییر رفتار مینسک را داشته باشد، میانجیگری نخواهد کرد. به گفته لاوروف، علت اصلی بحران مهاجران «سیاستهای مداخله گرایانه آمریکا» در قبال کشورهای خاورمیانه از جمله سوریه و افغانستان است.
مسئله مهاجرت در جریان گفتگوهای تلفنی لوکاشنکو با ولادیمیر پوتین در روزهای 4 و 9 نوامبر نیز مطرح شد. علاوه بر این، در 8 نوامبر، دیمیتری پسکوف، سخنگوی کرملین تایید کرد که روسیه از نزدیک وقایع را دنبال میکند. وی همچنین گفت وضعیت کنونی بار سنگینی بر دوش مینسک است و تردیدی وجود ندارد که بلاروس تمام تلاش خود برای حفظ وضعیت در چارچوب قانون را انجام میدهد. پسکوف همچنین افزود کرملین از خطر نفوذ مهاجران به خاک فدراسیون روسیه آگاه است. در همان روز ماریا زاخارووا، سخنگوی وزارت امور خارجه روسیه نیز اعلام کرد سیاستمداران لهستانی به جای انتقاد از لوکاشنکو باید به یاد بیاورند که بیش از 2000 سرباز لهستانی در جنگ عراق شرکت کردند و در موج مهاجرت از آن کشور نقش داشتهاند. در 9 نوامبر نیز، لاوروف از اتحادیه اروپا خواست تا مسئولیت حل بحران را بپذیرد و به بلاروس کمک مالی کند.
اظهارات نمایندگان رسمی دولت روسیه نشان میدهد مسکو قصد ندارد حمایت سیاسی خود از دولت لوکاشنکو را پس بگیرد. از همین رو اقدامات او را توجیه کرده و مدعی شده است که این اقدامات، مطابق با قوانین بینالمللی است. با این حال، موضعگیری روسیه به شکلی بوده است که دیگر کشورها نتوانند کرملین را در تشدید بحران مهاجران و سازماندهی حوادث در مرز لهستان متهم کنند، چرا که مسکو نگران است طرفداری بیش از حد آنها از بلاروس ممکن است منجر به اختلال در روابط اقتصادی روسیه با اتحادیه اروپا شود و بر سر راه گفتگوهای این کشور با ایالات متحده نیز خلل ایجاد کند.
در مجموع مسکو درصدد کنترل این بحران تشدید شده برآمده است تا از آن به عنوان اهرم فشار سیاسی علیه کشورهای غربی استفاده کند، بدون آنکه رسماً مسئولیتی در قبال آن داشته باشد. درواقع، ادامه اقدامات فعلی لوکاشنکو به نفع کرملین است، زیرا این امر به مناقشه سیاسی در لهستان بر سر چگونگی واکنش به بحران مهاجران دامن میزند، بحران را در مرزهای اتحادیه اروپا تشدید میکند، بحثهایی را در داخل اتحادیه اروپا در مورد نحوه برخورد با این چالش بشردوستانه ایجاد میکند و تابآوری سیستم امنیتی و نظامی لهستان و همچنین ناتو را در معرض آزمایش قرار میدهد.
با این حال، استمرار وضعیت کنونی، انزوای لوکاشنکو در جامعه بینالملل را عمیقتر میکند، او را به طور دائم به روسیه وابسته میکند و زمینه دیگری را برای غرب ایجاد میکند تا گفتگوهای بالقوه با کرملین را آغاز کند. اگر چنین گفتوگویی آغاز شود، بعید است مسکو فهرست مشخصی از خواستههای خود را ارائه دهد، بلکه تلاش خواهد کرد تا توپ را در زمین غرب بیندازد.
در عین حال، ممکن است وضعیت در مرزها به شکلی ناگهانی بدتر شود، به عنوان مثال، اگر لوکاشنکو دست به اقدام نظامی در مرزها بزند، مسکو از اقدامات رادیکال لوکاشنکو فاصله خواهد گرفت. خارج شدن بحران از کنترل بویژه آغاز درگیریهای مسلحانه محلی بین لهستان و بلاروس برای روسها به چند دلیل خطرناک خواهد بود. نخست، روسیه بیش از همه نگران است که ترانزیت کالا در مرز اتحادیه اروپا و بلاروس مسدود شود (کریدور اصلی روسیه از خاک بلاروس میگذرد). دوم، تشدید قابل توجه تحریمها علیه مینسک پیامدهای منفی برای روسیه خواهد داشت، چرا که حمایت اقتصادی مسکو از بلاروس هزینه بر خواهد بود. ضمن آنکه ممکن است منافع شرکتهای روسی نیز آسیب ببیند. سوم، احتمالا تاثیرات سیاسی منفی برای راه اندازی خط لوله گاز نورد استریم 2 وجود خواهد داشت که در حال حاضر اولویت اصلی کرملین است. چهارم، این امر میتواند مانع از گفتگوهای سیاسی و امنیتی آغاز شده بین دولت بایدن و روسیه شود، در شرایطی که به نظر میرسد مسکو امیدوار است از این گفتگوها سود ببرد.
بنابراین حمایت کرملین از لوکاشنکو بیقید و شرط نیست. مسکو خواهان سناریویی نیست که در آن، بحران مهاجران در بلاروس تهدیدی فوری برای امنیت این کشور داشته باشد، به ویژه سناریویی که سبب شود مهاجران برای بازگشت به کشورهای مبدأ از طریق خاک روسیه تلاش کنند، زیرا این امر میتواند باعث تنشهای اجتماعی در روسیه شود. بنابراین، مسکو انتظار دارد بلاروس مانع از حرکت احتمالی مهاجران به سمت روسیه شود. همچنانکه ممکن است گروهی از نیروهای نظامی روسی در مرزهای بین روسیه و لهستان و کشورهای بالتیک مستقر شده تا مانع از برهم خوردن اوضاع شوند.
جنگ روانی جزو سیاستهای اصلی روسیه در قبال بحران مهاجران در مرزهای بلاروس و لهستان قرار دارد. مسکو علاوه بر بی اعتبار کردن اقدامات دولت لهستان، این اتهام را تکرار میکند که غرب مسئول بحران مهاجران است؛ زیرا از اقدامات ایالات متحده در خاورمیانه حمایت میکند. همچنین به طور غیرمستقیم تهدید کرده است که شاید بلاروس کانال مهاجرت از افغانستان به سمت اتحادیه اروپا را باز کند. فعالیت رسانههای روسی نیز یکی دیگر از ابزارهای این جنگ روانی است. انتشار گزارشهای هشداردهنده و دستکاری شده با هدف ایجاد وحشت در کشورهای اتحادیه اروپا و تضعیف منطق اتخاذ هر گونه اقدام قاطع برای مسدود کردن مرزها است. به این ترتیب مسکو تلاش میکند به غرب پیشنهاد دهد که مهاجران را بپذیرد و با مینسک گفت و گو کند تا بتواند به طور موثر با این بحران مقابله نماید.
0 Comments