جدیدترین مطالب
تحلیلی بر اندیشههای گسترش یا زیادهطلبانه رژیم صهیونیستی در منطقه
شورای راهبردی آنلاین- گفتگو: یک کارشناس مسائل غرب آسیا گفت: اسموتریچ، وزیر دارایی رژیم صهیونیستی در مصاحبهای، ادعای قدیمی صهیونیستها مبنی بر ایجاد سرزمینی از نیل تا فرات را بهعنوان برنامه آینده رژیم اسرائیل اعلام کرده و گفته است: «من به صراحت میگویم که ما خواهان یک کشور یهودی هستیم که شامل اردن، عربستان سعودی، مصر، عراق، سوریه و لبنان است!».
تحلیلی بر موضعگیری مکرون درباره توقف ارسال تسلیحات به سرزمینهای اشغالی
شورای راهبردی آنلاین – گفتگو: یک کارشناس مسائل بینالملل گفت: موضع اخیر مکرون درباره توقف ارسال تسلیحات از فرانسه به رژیم صهیونیستی که بلافاصله از ترس فشار لابی صهیونیستها قدری تعدیل شد، با هدف بهرهبرداریهای داخلی برای امانوئل مکرون و توازن مواضع دولت فرانسه بین یهودیان و مسلمانان داخل این کشور و نیز مسیحیان لبنان است.
أحدث المقالات
تحلیلی بر اندیشههای گسترش یا زیادهطلبانه رژیم صهیونیستی در منطقه
شورای راهبردی آنلاین- گفتگو: یک کارشناس مسائل غرب آسیا گفت: اسموتریچ، وزیر دارایی رژیم صهیونیستی در مصاحبهای، ادعای قدیمی صهیونیستها مبنی بر ایجاد سرزمینی از نیل تا فرات را بهعنوان برنامه آینده رژیم اسرائیل اعلام کرده و گفته است: «من به صراحت میگویم که ما خواهان یک کشور یهودی هستیم که شامل اردن، عربستان سعودی، مصر، عراق، سوریه و لبنان است!».
تحلیلی بر موضعگیری مکرون درباره توقف ارسال تسلیحات به سرزمینهای اشغالی
شورای راهبردی آنلاین – گفتگو: یک کارشناس مسائل بینالملل گفت: موضع اخیر مکرون درباره توقف ارسال تسلیحات از فرانسه به رژیم صهیونیستی که بلافاصله از ترس فشار لابی صهیونیستها قدری تعدیل شد، با هدف بهرهبرداریهای داخلی برای امانوئل مکرون و توازن مواضع دولت فرانسه بین یهودیان و مسلمانان داخل این کشور و نیز مسیحیان لبنان است.
برخی اشکالات طرح صلح خاورمیانه ترامپ
سلام فیاض در یادداشتی که وبسایت اندیشکده بروکینگز آن را منتشر کرد؛ نوشت: در مقدمه این طرح، سخنرانی اسحاق رابین، نخستوزیر [اسبق اسرائیل]، در اکتبر 1995 در کنست (پارلمان اسرائیل) ذکر شده است که در آن، وی با ترسیم تصویری از تشکیلات فلسطین بهعنوان «دولت کوچک»، به دنبال تصویب توافق موقت اسلو 2 بود.
این طرح تأکید میکند که رهبران فلسطین در آن زمان دیدگاه رابین را رد نکردند! تدوینکنندگان این طرح تأکید کردهاند که دیدگاه رابین آشکارا تصریح کرده است که «اورشلیم جزئی از اسرائیل باشد؛ بخشی از کرانه باختری با جمعیت عمدتاً یهودی و دره اردن در اسرائیل ادغام شوند و باقی کرانه باختری به همراه غزه تحت حکمرانی خودگردان فلسطین، دولت کوچک، قرار بگیرد». با در نظر گرفتن استقبال ترامپ از این دیدگاه رابین، تهیهکنندگان طرح ترامپ بهوضوح معتقدند که عدم پذیرش این طرح توسط فلسطین قابل توجیه نیست.
بااینحال، عدم رد دیدگاه رابین توسط رهبران فلسطین به معنای پذیرش آن نیست. بهطور حتم، آنچه رهبران فلسطین تحت توافق اسلو امضاء کردند، صرفاً یک خودمختاری و تنها در بخشهایی از سرزمین فلسطین بود که اسرائیل در سال 1967 اشغال کرده بود؛ اما آنچه آنها به دنبال دستیابی به آن پس از یک دوره موقت پنجساله بودند، یک دولت فلسطینی بود که بتوانند آن را وطن بنامند. البته آنها در این تفکر تنها نبودند بهطوریکه در آن زمان یک اجماع کلی بینالمللی، ازجمله در خود اسرائیل، در مورد دیدگاه دو- دولت اسرائیل و فلسطین وجود داشت. این امر بهطور خلاصه هدف تلاشهای میانجیگرانه به رهبری آمریکا نیز بود، اما از زمان توافق اسلو به سرانجام نرسیده است.
نویسندگان طرح ترامپ معتقدند که اقدامات میانجیگرانه گذشته به خاطر عدمجامعیت، فقدان محتوای اقتصادی ملموس و ناتوانی در پرداختن به واقعیتها، شکست خوردهاند. درعینحال که شکست این اقدامات دلایل گوناگونی دارد، اما در مورد دو توجیه نخست این نویسندگان جای تردید وجود دارد.
نخست آنکه، تأکید بر فقدان جامعیت، چشمپوشی از سابقه مذاکرات مبسوط و اقدامات مفصل مبتنی بر دیپلماسی و میانجیگریهای مکرر در طول 25 سال گذشته است. دوم آنکه، باید خاطرنشان کرد که چارچوب اقدامات سهجانبه (متشکل از اسرائیل، تشکیلات فلسطین و مجامع بینالمللی)، از زمان تأسیس تشکیلات فلسطین، بر مؤلفه اقتصادی و ظرفیتسازی فلسطین استوار بوده است. در خصوص توجیه سوم مؤلفان طرح ترامپ، به نظر میرسد که زبان خاص طرح دولت ترامپ درواقع گویای آن است که تلاشهای گذشته بهاندازه کافی به اولویتهای اسرائیل بها نداده است – یا به بیان دقیقتر، نتوانسته است جهانبینی جناح راست افراطی اسرائیل را کاملاً بپذیرد.
حقیقت این است که این طرح، به رسمیت شناختن «حق تعیین سرنوشت» فلسطینیان را به «مسیر رسیدن به یک زندگی ملی با عزت» محدود کرده و اسرائیل را تنها کشور برخوردار از حاکمیت و استقلال کامل و دارای کنترل بر کل مناطق غرب رود اردن قلمداد میکند. علاوه بر این، درعینحال که این طرح بر «اهمیت تاریخی و مذهبی این منطقه برای مردم آن» تأکید میکند اما اصرار آن بر حفظ حاکمیت کامل اسرائیل نکته دیگری است.
گذشته از این، تلاش برای حذف موضوع آوارگان فلسطین از گفتگوهای سیاسی نیز مشکل دیگری است. این طرح ضمن چشمپوشی آشکار از حق بازگشت آوارگان فلسطینی، اسرائیل را بههیچعنوان وطن احتمالی آنها نمیداند. همچنین، این طرح محدودیتهایی در خدمات «دولت فلسطین» بهعنوان وطن این آوارگان اعمال کرده و حق وتو را در اختیار اسرائیل قرار داده است.
طرح ترامپ بهطورکلی برای فلسطینیان ناراحتکننده است، اما برای شهروندان دولت اسرائیل نیز حداقل در دو موضوع مشکلآفرین است. موضوع نخست ظاهراً به حذف عمدی حق سیاسی از حقوق محفوظ شهروندان [فلسطینی] مربوط میشود و مورد دوم عبارت است از پیشنهاد ادغام «جوامع سهگانه» در دولت فلسطین بدون اینکه شرط رضایت ساکنان این جوامع لحاظ شده باشد.
در این برهه، برخلاف سال 1995، رهبران فلسطین نمیتوانند طرح ارائهشده را یک «دولت کوچک» تصور کنند. بدتر از آن، تشکیل این دولت کوچک نیز قطعی نیست، بلکه فرصتی چهارساله برای کسب صلاحیتهای تشکیل یک دولت کوچک است که در آن، اسرائیل به همراه آمریکا به تلاش فلسطینیان در حوزه حکمرانی نمره داده و درنهایت اسرائیل بهعنوان قاضی نهایی، عملکرد فلسطینیان در حوزه امنیت را تائید یا رد خواهد کرد.
هنگامیکه «اصول چهارگانه» این طرح لحاظ شود (خلع سلاح حماس هم جزو این اصول است)، میتوان مشاهده کرد که آزمونهای احراز صلاحیت در این طرح بهجای «مسیر زندگی ملی باعزت» (بهاحتمال کمتر به «دولت کوچک») به ناکجاآباد ختم میشود. حتی نتانیاهو نیز در 28 ژانویه اظهار کرده بود که «میدانم که رسیدن به پایان این مسیر وقت زیادی لازم دارد».
موارد فوق دلایل قاطع رد طرح ترامپ توسط فلسطین است. بااینحال، رد این طرح کافی نبوده و فلسطینیان باید تهدیدهای وجودی فراروی جنبش ملی فلسطین را با چشمانی باز ارزیابی کنند. فلسطینیان باید جلوگیری از اشغال و الحاق سرزمین خود توسط اسرائیل را بهعنوان یک موضوع عاجل اولویتبندی کرده و یک راهبرد مخالف مؤثر ارائه کنند.
0 Comments