جدیدترین مطالب
أحدث المقالات
چین در خاورمیانه به دنبال چیست؟
آنه تکسوم ایزبرکن در یادداشتی که موسسه امور بینالملل نروژ درباره این پژوهش منتشر کرد، نوشت: هنریک اس هیم، پژوهشگر موسسه امور بین الملل نروژ معتقد است که خاورمیانه برای پکن اهمیت فراوانی دارد، زیرا تقریباً نیمی از نفت مورد نیازش را از این منطقه و بهویژه از عربستان تأمین میکند.
اگرچه پکن در تلاش است منابع بیشتری را برای تأمین نیازهایش پیدا کند، اما به دلیل نیاز شدید چین به انرژی، خاورمیانه منبعی ضروری برای این کشور بهحساب می آید و درعینحال چین برای خاورمیانه اهمیت دارد، زیرا این کشور مشتری بزرگ این منطقه است.
هیم و استیگ اسنسلی در چنین بافتی راهبرد چین را در منطقه بررسی کرده اند. پژوهش آنها در مجله Survival منتشر شده است. به عقیده این دو پژوهشگر سرمایهگذاریهای چین در خاورمیانه هر دو طرف را به یکدیگر وابسته کرده است. «چین بزرگترین سرمایه گذار خارجی در کشورهای مختلف این منطقه است و احتمالاً در آینده به لطف ابتکار جاده ابریشم سرمایه گذاری ها رشد بیشتری خواهند داشت.»
کشورهای خاورمیانه نگران سیاست های چین هستند، اما چینی ها برخلاف آمریکا و روسیه که هر دو درگیر مناقشات نظامی هستند، بهخوبی توانسته اند از توجهات به دور بمانند. چین خودش را درگیر هیچکدام از روندهای سیاسی منطقه نکرده است؛ مثلاً در مورد مناقشه اسرائیل و فلسطین چین مداخله ای نمی کند. پکن سیاستی دارد اما در موردش چیز زیادی نمیشنویم. این دقیقاً همان چیزی است که چین میخواهد. دیگران کارهای ناخوشایند را انجام دهند تا آنها بتوانند بر دنبال کردن منافع خودشان تمرکز کنند.
درهرصورت پکن مشتاقانه به دنبال حفظ ثبات در منطقه است و مشکلات در مسیرهای کشتیرانی در خاورمیانه میتواند به تجارت و واردات نفت چین صدمه بزند.
چین در مناقشات خاورمیانه بیسروصدا بوده و تا جایی که ممکن بوده از به چالش کشیدن موضع آمریکا در منطقه خودداری کرده است. یک مؤلفه مهم راهبرد چین داشتن رابطه خوب با همه طرف ها در منطقه است. چین تاکنون در حفظ روابط خوب با ایران، عربستان و اسرائیل موفق بوده است.
چین به دنبال ایفای نقش نظامی برجسته در منطقه نیست. نیروی دریایی چین آماده است حضوری قویتر داشته باشد اما شواهد اندکی وجود دارد که نشان دهد پکن به دنبال حضور نظامی در منطقه است یا اینکه می خواهد اتحادهای نظامی ایجاد کند.
اگر چین به دنبال اعمال تدابیر قهری باشد، تدابیر اقتصادی ترجیح داده میشوند. مشخص نیست آنها چطور این کار را انجام میدهند اما کشورهای بیشتر و بیشتری هستند که خودشان را با پکن تطبیق میدهند زیرا میخواهند تجارت با چین را حفظ کنند و از سرمایه گذاری های آتی چین بهره مند شوند.
برخلاف رویکردهای غربی، راهبرد چین در خاورمیانه واقعگرایانه است. پکن سیاست بیشینهسازی فایده را برگزیده است که حول تعدادی از منافع میگردد و هیچ بنیان ایدئولوژیک خاص یا مبتنی بر ارزشی ندارد. آنها برخلاف آمریکایی ها به نوع رژیمی که با آن معامله می کنند کاری ندارند.
یک پژوهشگر برجسته چینی اخیراً گفته است که امکان دارد چین در آینده مرتکب دو اشتباه شود. یکی آغاز یک انقلاب فرهنگی جدید و دیگری تعامل نظامی در اماکنی است که هیچ ارزش راهبردی ندارد. در اینجا مناقشات افغانستان به ذهن میآید که آمریکا اشتباهات متعددی را در آن مرتکب شده که هزینه های بسیار بالایی برایش به دنبال داشته است؛ اما چینی ها این اشتباهات را تحسین می کنند زیرا در دو دهه اخیر این مسئله تضمین میکرد که توجه واشنگتن به شرق آسیا جلب نمیشود. این امر سیاست خارجی و امنیتی آمریکا را بهسوی تمرکز بر مقابله با شورش و نه رقابت با چین هدایت کرده است. آمریکایی ها در حال حاضر در تلاشند تا این مسئله را تغییر دهند اما برای این کار دیر شده است و پکن برای همیشه سپاسگذار آن خواهد بود.
0 Comments