جدیدترین مطالب
استفاده رژیم صهیونیستی از هوش مصنوعی در جنگ غزه و پیامدهای آن
شورای راهبردی آنلاین – یادداشت: هوش مصنوعی اگرچه دارای قابلیتهای مهمی برای بهبود و افزایش سطح کارایی و بهرهوری در در حوزههای مختلف انسانی اعم از پزشکی، تشخیص سریع بیماریها، پیشرفت در حوزه درمان، صنایع، حمل و نقل، آموزش، ابزار کمکی مؤثر کاهش خسارات بلایای طبیعی و … است و میتواند دستاوردهای شگرفی برای جامعه انسانی به وجود آورد، اما این فناوری که یک نعمت بزرگ است، توسط رژیمصهیونیستی و مشخصاً در جنگ غزه در خدمت «پیشبرد اهداف نامتعارف» نظامی قرار گرفته است.
أحدث المقالات
چشمانداز مشارکت سیاسی اسلامگرایان تا سال 2020
شادی حمید در یادداشتی که اندیشکده بروکینگز آن را منتشر کرد؛ نوشت: سوالاتی که با این کارشناسان مطرح شد عبارت بودند از: 1. تا چه میزان احتمال دارد که اخوان المسلمین موضع رسمی غیر خشونت آمیز خود را کنار بگذارد؟ 2. چقدر احتمال دارد که یک گروه اسلامگرا در یک کشور عربی تا سال 2020 ، قدرت را در دست بگیرد؟ 3. احتمال ایجاد شکاف چشمگیر در اخوان المسلمین مصر تا سال 2020 چقدر است؟ 4. تا سال 2020، در خاورمیانه، گروه های اسلامگرای شرکت کننده در انتخابات در مقایسه با امروز بیشتر خواهند بود یا کمتر؟
از شرکت کنندگان خواسته شد که در مقیاس 5- نمره به سوالات پاسخ دهند. به عنوان مثال، نمره 1 به معنای این است که گروه های بسیار بیشتری در انتخابات شرکت خواهند کرد و نمره 5 به معنای آن خواهد بود که گروه های بسیار کمی در انتخابات شرکت خواهند کرد.
در یک مقیاس کلی، متوسط نمرات کارشناسان 2.7 بود، بدین معنا که آنها احتمال می دادند که تعداد گروه های اسلامگرای شرکت کننده در انتخابات سیاسی تا سال 2020 کم و بیش یکسان باشد.
نتایج تحلیلی
برخی از محورهای اصلی نظرات پاسخ دهندگان عبارتند از:
در کشورهایی که هنوز انتخابات برگزار می شود، احتمالا احزاب اسلامگرا بیشتر خواهند شد، هرچند که تعداد این کشورها کاهش می یابند. همانطور که یک کارشناس اظهار کرده است، هنوز هم «آرای اسلامگرایان در بسیاری از حوزه های انتخابیه زیاد است و در رقابت برای کسب این آرا، احزاب جدیدی فارغ از اخوان المسلمین تاسیس خواهند شد … کمک به انشعاب آرای اسلامگرایان و تجزیه آنها به احزاب کوچکتر، در راستای منافع رژیم ها خواهد بود». بر همین منوال، طبق نظر یکی دیگر از این کارشناسان، «انتخابات در سال 2020 در مقایسه با امروز کمتر خواهد بود، اما در کشورهای برگزار کننده انتخابات، گروه های اسلامگرای بیشتری در انتخابات شرکت خواهند کرد».
با این حال، برخی از این پیش بینی ها بستگی به سیاست بسیار بی ثبات کشورهایی دارد که گرفتار جنگ داخلی هستند. به عنوان مثال، یکی از کارشناسان اظهار داشت که «پیامد چندین جنگ منطقه ای به همراه واکنش فزاینده به ضعف حکومت های جاری، اسلامگرایان بیشتری را به شرکت در فرایند انتخابات سوق خواهد داد».
صرفنظر از افزایش یا کاهش گروه های اسلامگرا در نتیجه سرکوب دولتی و جنگ داخلی جاری، اقلیت روزافزونی از اسلامگرایان، بویژه اعضای جوان تر، از ایده انتخابات مایوس و ناامید شده اند. به غیر از تونس (و تا حدی عراق و لبنان)، موفقیت در انتخابات و حتی داشتن نمایندگان چشمگیر در مجلس، به معنای (و بطور کلی مایه) تغییرات گسترده اجتماعی نبوده است. حتی در کشورهای کمتر سرکوبگر اما دیکتاتوری نظیر مراکش و اردن، دیکتاتورها همچنان بر فعالیت سیاسی سلطه داشته و در تصمیمات عمده از حق وتو برخوردار هستند.
مراکش یکی از چند کشور اسلامی انگشت شماری است که نخست وزیر اسلامگرای آن به صورت دموکراتیک انتخاب شده است، اما حتی در این کشور نیز در ابتدا قدرت عبدالله بنکران از حزب عدالت و توسعه مراکش و اکنون سعدالدین عثمانی عملا بطور چشمگیری محدود شده اند. این موضوع باعث کاهش اعتماد عمومی به فرایند انتخابات به عنوان ابزاری موثر در تغییر سیاسی و اجتماعی شده است.
آیا «استثنا» بودن تونس حاوی نکته خاصی است؟ نظر یکی از پاسخ دهندگان این بود که الگوی موفق احزاب اسلامگرا، یعنی النهضه، اگرچه ممکن است برای مشارکت بیشتر در انتخابات خیز بردارد، اما این کار را با احتیاط و به صورت نرم انجام می دهد:
موفقیت النهضه در جلب اعتماد نخبگان بدگمان رژیم و توانایی آن در حفظ جایگاه خود در حکومت از طریق سازش بسیار عملگرایانه (در صوت تداوم) می تواند باعث کاهش ترس مردم از احزاب اسلامگرا در دیگر کشورهای جهان عرب شود. این حزب می تواند راهنما و الگوی فراملی سایر احزاب اسلامی عرب بوده و نشان می دهد که می توان به حکومت احزاب اسلامی اعتماد کرد.
با این وجود، این رویکرد خود-کنترلی پرسش های جدیدی را مطرح می کند. اگر این موضوع، شرط بقای یک حزب اسلامگرا پس از بهار عربی باشد، پس چشم انداز احزاب اسلامگرا از «اسلامگرایی» چیست؟ این موضوع همچنین موجب این تصور خواهد شد که موفقیت انتخاباتی اسلامگراها، حتی در بستر نسبتا دموکراتیک، «پیروزی» بدون نتیجه است.
بی ثباتی و بلاتکلیفی می تواند به اسلامگرایی دامن بزند. یکی از کارشناسان در پاسخ به این پرسش به ناظران [سیاسی] توصیه کرد تا به دقت رصد کنند که چطور اسلامگرایان هنگام (یا در صورت) گشایش فضای سیاسی در منطقه، بویژه در خلیج فارس، تعدیل می شوند، همچنان که «تحولات اقتصادی آینده در کشورهای حوزه خلیج فارس بی ثبات کننده بوده و ممکن است منجر به افتتاح نهادهای نمایندگی در [برخی از] این کشورها شود».
یکی از پاسخ دهندگان اظهار داشت که حساب اسلامگرایانی که در شرایط بی ثباتی (بویژه در یمن) فعالیت می کنند، جدا است:
به نظر من، چیزی وجود دارد که ما بطور کلی آن را به عنوان حکومت اسلامگرایان در کشورهای بدون نظم و فروپاشیده، می شناسیم. اسلامگرایان (حداقل تاحدی) در شرایط فروپاشی دولت، خوب عمل کرده اند. از جمله در سوریه، لیبی، و یمن.
در یمن، برای مدت چند سال، اسلامگرایان بخوبی در دولت ادغام شده اند، اگرچه این دولت با مخالفت هایی مواجه بوده، کنترل ارضی محدودی داشته، و مشروعیت چندانی ندارد. با این حال، صرف نظر از نتیجه جنگ یمن، به نظر می رسد که اسلامگرایان (خواه حزب اصلاح الهام گرفته از اخوان المسلمین خواه حوثی ها یا هر دو) در دولت جدید این کشور به هر شکلی که باشد، نقشی رسمی ایفا خواهند کرد.
0 Comments