أحدث المقالات

ببینید | این پایگاه نظامی اسرائیل مبدا حمله به ساختمان کنسولگری ایران بود

پایگاه نظامی امنیتی جاسوسی نواتیم اسرائیل یکی از چند هدف مشروع نیروهای انقلاب اسلامی در عملیات «وعده صادق» بود که با خسارات جدی مواجه شد. این پایگاه آشیانه مهم‌ترین پرنده‌های تحت مالکیت اسرائیل از جمله F35،هرکولس C130 و هواپیماهای تجاری و دولتی از جمله بویینگ 707 است. نواتیم در جنوب اسرائیل با فاصله 1100 کیلومتری از خاک ایران قرار دارد. پایگاهی است که مبدا حمله به کنسولگری جمهوری اسلامی ایران در دمشق بود. منبع: دانشجو

Loading

کمک های آمریکا به کشورهای جهان سوم؛ اهداف سیاسی و وابستگی اقتصادی

۱۳۹۸/۰۴/۰۴ | موضوعات

شورا آنلاین – ترجمه: از زمان ظهور آمریکا به عنوان یک قدرت جهانی بزرگ پس از جنگ جهانی دوم، این کشور از کمک های خارجی به عنوان ابزاری مؤثر برای تحقق اهداف سیاست خارجی خود استفاده می کند.

حازم حسانین محمد پژوهشگر مرکز مطالعات راهبردی البدیل در این باره نوشت: با گذر زمان توجه آمریکا به فراهم کردن کمک ها از طریق روابط چند جانبه و از طریق نهادهای کمک کننده بین المللی همچون بانک جهانی و صندوق بین المللی پول معطوف شد و در مراحل اولیه شروط آمریکا به طور آشکار برای کمک به کشورهای جهان سوم دیکته می شد. اما در مرحله بعدی در شیوه دیکته کردن این شروط تحولی به وقوع پیوست، به شکلی که کمک مالی از طریق بانک جهانی و صندوق بین المللی پول که آمریکا بر آنها تسلط دارد، تعیین می شد و این به آن معناست که این کمک ها به ابزار سیاست خارجی آمریکا برای جذب کشورهای جهان سوم و یا ترساندن آنها تبدیل شد.

دوران ترامپ به این مسأله اشاره دارد که آمریکا به شکل قدرتمندی به شیوه گذشته خود در توزیع کمک ها به شرط اتخاذ مواضع سیاسی در حمایت این کشور در پیش گرفته است.

در باره اهداف کمک های خارجی آمریکا می توان به موارد پیش رو اشاره کرد؛ ایجاد پایگاه های نظامی، تأمین آراء به نفع آمریکا در سازمان ملل متحد، حمایت از نظام های مورد دلخواه آمریکا، دست یابی به منافع تجاری به عنوان مثال حمایت ازصادرات شرکت های کشورهای مورد نظر با تمرکز بر پروژه های دارای درآمد ارزی بالا، که در این باره کمک ها به ابزاری برای فرصت دستیابی به مواد خام مورد نیاز تبدیل شده است. از دیگر اهداف آمریکا می توان به منافع فرهنگی اشار کرد که معمولا با هدف تغییر دین، زبان و یا ارزش های تهدید کننده غرب صورت می گیرد.

در سطح کشورهای عربی مجموع کمک های آمریکا به این کشورها به تنهایی در سال ۲۰۱۶ به ۱۰.۵ میلیارد دلار می رسد. در این میان کشور مصر در صدر کشورهای دریافت کننده این کمک ها و سپس کشورهای سودان، لیبی و الجزایر قرار دارند. این در حالی است که بسیاری از پژوهش ها به این نتیجه رسیده اند که این کمک ها ناکارآمد و مشروط به رویکردهای سیاسی و انجام دستوالعملهای معینی در راستای اهداف آمریکا می باشد.

آثار و نتایح کمک های آمریکا

– ارتباط دادن کمک ها به منافع : طرفداری آمریکا از کشورهایی معین به معنای استفاده آمریکا از این کشورهاست. از این رو ارتباط دادن کمک ها به منافع، شاخصه بارز سیاست آمریکا است و اگر این کمک ها به شکل دلخواه آمریکا هزینه نشود، با تهدید به توقف اعطای کمک ها در آینده روبرو می شود. سطوح این منافع متعدد و دارای شکل های سیاسی، راهبردی، تجاری، فرهنگی، ایدئولوژیکی و علمی می باشد. در این باره ریشه مشکل در آن جا نهفته است که طرف های کمک کننده در این کمک ها  تنها به دنبال منافع خود هستند.

کمک های خارجی آمریکا به انگیزه های سیاسی و اقتصادی همچون حمایت از نظام های دوست و طرفدار و یا به کارگیری منفی و تهدید در کمک ها برای مجبور ساختن کشورها به سیاستی معین و یا جلوگیری از اتخاذ سیاستی معین می باشد. در این باره می توان به توقف کمک های اقتصادی و نظامی آمریکا به پاکستان به دلیل فعالیت های هسته ای این کشور اشاره کرد. در مثالی دیگر آمریکا در سال ۱۹۹۱ کمک های خود به فیلیپین را پس از مخالفت مجلس سنای این کشور با تمدید معاهده حضور پایگاه های نظامی آمریکا در فیلیپین کاهش داد. از سوی دیگر آمریکا پس از مخالفت زیمباوه با دادن رأی به نفع آمریکا در سازمان ملل در سال ۱۹۸۴ کمک های خود را به این کشور کاهش داد.

– تأمین دستیابی به منافع اقتصادی با کمترین هزینه و باز نمودن بازارهایی برای سرمایه های آمریکا در کشورهای جهان سوم: بدون شک آمریکا به عنوان کشوری که بر ویرانه های جنگ جهانی دوم رشد یافته، شیوه استعماری جدیدی را در پیش گرفت که می خواهد با کمترین هزینه به خواسته های خود دست یابد. در این باره می توان به رفتار آمریکا با کشورهای آمریکای جنوبی اشاره کرد. از سوی دیگرمنابع مالی کمک های آمریکا در حمایت مستقیم از بخش های خصوصی و داخلی آمریکا به کار می رود و کشورهای دریافت کننده این کمک ها برای آمریکا از اهمیت اقتصادی برخودارند، این کشورها منبع کارگران، منابع اولیه، بازارهای فروش کالاها و سرمایه گذاری می باشند و از اهداف آشکار این کمک ها تضمین فروش تولیدات کشاورزان، نفوذ شرکت ها در بازارها و ملزم ساختن کشورهای دریافت کننده کمک ها به وارد کردن نیازهای خود از آمریکا می باشد. 

– تثبیت وابستگی و حلقه مفقوده کمک ها

کمک های خارجی به کشورها باعث وابستگی به این کمک ها می شود. درگزارشی از آژانس توسعه آمریکا آمده است که تنها تعداد اندکی از کشورهایی که از دهه پنجاه کمک هایی دریافت کرده اند توانسته اند از وضعیت وابستگی به کمک ها خارج شوند. و کشورهایی تا چندین دهه با برنامه صندوق بین المللی پول (بدون رسیدن به سطح خروج از نیازهای روبه رشد به کمک ها)، مرتبط باقی مانده اند و این کمک ها باعث وابستگی سیاسی این کشورها شده است. این در حالی است که روند بازپس دهی این قروض باعث اتلاف منابع کشورهای دریافت کننده و ذخایر آنها شده است.

– مداخله در مسائل داخلی کشورها و تغییر هویت جوامع و تثبیت وابستگی به آمریکا

موارد مذکور یکی از دلایل اصلی اعلام نشده این کمک ها از طریق مداخله در نظام یک کشور و تغییر سیاست ها و اولیت های ملی و تلاش برای تغییر سیاست های معین و جایگزینی سیاست های دیگری است. این مسائل منجر به پیامدهای فرهنگی همچون گسترش ارزش مصرف گرایی و فرهنگ آمریکایی و تغییر عادات خوراک ، نوشیدنی و لباس و … است.

– ناکارآمدی کمک های آمریکا : احساسی درباره ناکارآمدی این کمک ها وجود دارد و کمک های منفعت طلبانه کمک کنندگان غالبا بر خلاف اهداف انسان دوستانه و توسعه ای است و این امر از کارآمدی این کمک ها می کاهد.

– تأثیر در ساختارهای تولید کشورهای دریافت کننده کمک ها: کمک های خارجی آمریکا در راستای تأثیر بر ساختار تولید و زیرساخت های اقتصادی کشورهای دریافت کننده کمک ها عمل می کنند، به شکلی که این کمک ها، اقتصادی در بستری از رشد سرمایه داری در چهارچوب وابستگی به نظام سرمایه داری جهانی ایجاد می کنند. در این باره کمک های امریکا اساسا به سمت زیرساخت های لازم برای سرمایه گذاری های خاص به ویژه در بخش های اصلی همچون کشاورزی، صید و صنایع استخراجی صورت می گیرد و کمک های آمریکا به انجام تغییرات ساختاری و زیر بنایی با هدف تحقق توسعه اقتصادی برپایه تنوع تولیدات و توزیع عادلانه درآمدها و روابط برابر با جهان خارج اهمیتی نمی دهد. بر این اساس عادتا فشارهای زیادی برای کاهش نقش دولت ها در اقتصاد و کاهش حجم بخش دولتی و اعطای مشوق های بیشتر سرمایه گذاری فردی و تضمین های بیشتر به فعالیت تاجران در زمینه تجارت و تولیدات دیگر صورت می گیرد.

– کشورهای دریافت کننده کمک ها در گرو دیدگاه سیاسی آمریکا : کشورهای دریافت کننده کمک ها باید دنبال کننده سیاست های آمریکا باشند و در غیر این صورت با تهدید قطع کمک ها در آینده روبرو خواهند شد.

در این جا باید یاد آورشد که پژوهش های زیادی بر ناکارآمدی کمک های خارجی به کشورهای جهان سوم تأکید دارد. در میان این پژوهش ها پژوهشی با عنوان (Chheang,.,2009) به بررسی تأثیر کمک های خارجی بر رشد اقتصادی و فساد در سال های ۱۹۵۸ تا ۲۰۰۵ پرداخته و به این نتیجه رسیده که این کمک های تأثیر مثبتی بر تغذیه منابع فساد دارد و در عین حال تأثیر این کمک ها بر رشد اقتصادی منفی بود. هم چنین پژوهش دیگری که با عنوان (Paul Appiah and el.,2016) در غنا صورت گرفت باتکیه بر داده های سال های ۱۹۷۲ تا ۲۰۱۲ به بررسی نقش کمک های خارجی در تقویت رشد اقتصادی کشورهای جهان سوم پرداخت و به این نتیجه رسید که کمک های خارجی تأثیری منفی بر رشد اقتصادی دارند و در نتیجه برای تحقق اهداف مثبت کمک های خارجی باید این کمک ها به سمت تولید سرمایه برود.

بر این اساس ناکارآمدی کمک های آمریکا به کشورهای جهان سوم به چند دلیل باز می گردد که مهمترین آن عبارتند از :

۱- بخش زیادی از کمک ها به شکل کمک مشروط و یا مقید می باشد و آن کمکی است که شرط می کند که خریداران آن طرح یا پروژه از شرکت های وابسته به کشورهای کمک کننده باشند که این امر منجر به بازگشت دوباره بخش زیادی از آن کمک به دولت کمک کننده می شود.

۲- بخش بزرگی از پول ها به شکل هایی هزینه می شود که نفعی برای اقتصادی ملی ندارد. به عنوان مثال مشاوران، برنامه و اعضای هیئت مدیره وجوه هنگفتی دریافت می کنند و همه این ها در ضمن تخصیص کمک های ارائه شده به کشورهای جهان سوم محاسبه می شود. از سوی دیگر برخی از مطالعات طرح هایی که بودجه اجرای آن صدها هزار دلار شده است، به دلایلی ساده در کمد مسئولین آن کشور قرار داده می شود و طرح های دیگری جایگزین آن می شود. از جمله این دلایل عدم تناسب آن با ویژگی اقتصاد و برآورده نکردن نیازهای بخش خصوصی است که از چالش های بزرگی که مهمترین آن ضعف رقابت آن با بازارهای خارجی است ، روبرواست.

۳- بخش زیادی از پروژه هایی که از کمک های مالی خارجی استفاده کرده اند، هیچ جنبه اقتصادی مثبتی نداشته اند و مشکل اصلی این پروژه ها آن است که آنها خارج از اولویت های سیاست اقتصادی رسمی هستند، از این رو تأثیرات آنها بسیار ناچیز است.

در مجموع کمک های آمریکا به کشورهای جهان سوم دارای تأثیری منفی بر رشد اقتصادی این کشورهاست و علاوه بر این وابستگی سیاست خارجی این کشورها به سیاست خارجی آمریکا تثبیت می شود. دراین جا این سؤال مطرح می شود که آیا مخالفت ۱۲۸ کشور در جلسه سازمان ملل  با تصمیم ترامپ برای انتقال سفارت آمریکا یه قدس اشغالی، آغازی برای خروج از وابستگی به کمک های آمریکایی دارای ضرر بیشتر و منفعت کمتر است؟ 

0 Comments

یک دیدگاه بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *