أحدث المقالات

اردوغان: حماس را گروه مقاومت می‌دانیم/ نتانیاهو قصاب غزه است

رئیس جمهور ترکیه گفت: ما نمی‌توانیم گروه حماس و مقاومت کنندگان فلسطین را به عنوان گروه تروریستی بنامیم. ما برادران حماس را به عنوان قوای ملی فلسطین می‌شناسیم و با افتخار به حمایت از آنها ادامه خواهیم داد.

اردوغان: حماس را گروه مقاومت می‌دانیم/ نتانیاهو قصاب غزه است

رئیس جمهور ترکیه گفت: ما نمی‌توانیم گروه حماس و مقاومت کنندگان فلسطین را به عنوان گروه تروریستی بنامیم. ما برادران حماس را به عنوان قوای ملی فلسطین می‌شناسیم و با افتخار به حمایت از آنها ادامه خواهیم داد.

Loading

بازدارندگی در عصر سایبر

۱۳۹۸/۰۴/۰۳ | موضوعات

شورا آنلاین – ترجمه: بازدارندگی به معنای تهدید به استفاده از نیروی نظامی برای تحمیل هزینه هایی طاقت فرسا در صورتی است که یک دشمن اقدامی غیرقابل پذیرش انجام دهد. تهدید باید باورپذیر باشد تا دشمنان محاسبه کنند که آیا تهدید جدی است یا خیر و اینکه آیا دستاوردهای احتمالی شان بیشتر از آسیب احتمالی به آنها خواهد بود یا خیر.

جیمز ای. لیوایز در مقاله‌ای که در کتاب نقاط حساس جهانی در سال 2015 – بحران و فرصت به چاپ رسید، نوشت: مفهوم بازدارندگی به شکل قابل توجهی از قالب یک رقیب تنها درآمده و به قالب چند دشمن مختلف که هر کدام قابلیت ها و تحمل متفاوتی در برابر خطر دارند، تغییر کرده است.

تسلیحات هسته ای محور بازدارندگی راهبردی را شکل می دهد، اما کاربرد آنها به شکل روزافزونی محدود می شود. “حملات در وهله نخست” بدنام شده اند، همان طور که استفاده از تسلیحات هسته ای برای هر چیزی جز بازداشتن حمله هسته ای اقدامی ننگین است.

تاثیر مخرب تسلیحات هسته ای تناسبی با حملاتی که با آنها روبرو هستیم، ندارد و این امر باورپذیر بودن تهدید به استفاده از آنها را کاهش می دهد. تسلیحات هسته ای عامل بازدارنده حمله هسته ای و یک جنگ متعارف جدی هستند، اما میان این دو بی نهایت فاصله کمی وجود دارد.

احتمال اینکه کشوری تهدیدهای بازدارنده اش را اجرایی سازد، به عوامل مادی و سیاسی بستگی دارد. نیروهای نظامی قدرتمند حتی بدون به کارگیری تسلیحات هسته ای می توانند آسیبی گسترده وارد آورند..

دشمنان از تکنیک های مختلفی مانند تکیه بر نیروهای نیابتی و نامتقارن برای مدیریت و کاهش خطر تلافی استفاده می کنند. دشمنان می توانند اقدامات شان را به اقداماتی محدود کنند که دستمایه توسل به زور (آن طور که منشور سازمان ملل آن را تهدید علیه تمامیت ارضی یک کشور یا استقلال سیاسی آن توضیح داده است) نشود، یا اینکه فقط اقداماتی داشته باشند که زندگی روزمره آمریکایی ها را تهدید می کند یا آسیب اقتصادی جدی (سطح آستانه آمریکا برای پاسخ پیشگیرانه به حمله سایبری) وارد می سازد و به این ترتیب امکان احتمال تلافی آمریکا را محدود کنند.

این می تواند اثباتی بر این ادعا باشد که بازدارندگی امروز بیشتر از دوران جنگ سرد کارآیی دارد و در یک سطح “راهبردی” اقدامی موثر است. برای نمونه، دشمنان نظامی آمریکا از اقداماتی که می تواند باعث پاسخ نظامی خسارت بار آمریکا شود، خودداری می کنند. این موضوع نیز نشان دهنده محدودیت های بازدارندگی است. دشمنان احتمالا محاسبه می کنند که اقداماتی که منافع ملی حیاتی آمریکا (منافعی که آنها حیاتی در نظر می گیرند) را تحت تاثیر قرار ندهد، یک پاسخ خسارت بار به دنبال نخواهد داشت.

آمریکا می تواند این محاسبات را در صورتی تغییر دهد که دشمنانش را متقاعد سازد تعریفی گسترده از منافع ملی حیاتی اش دارد؛ نظیر دفاع از “منابع مشترک جهانی”؛ اما این تعاریف گسترده متقاعد کننده نیست. دیگر کشورها منافع ملی حیاتی را به روشی محدودتر تعریف می کنند و بر این اساس اعلامیه های رسمی آمریکا را می سنجند.

آمریکا با تعریف موسع از بازدارندگی، احتمالا می تواند از تهاجم یا حملات هسته ای به متحدان و دوستان خود مانع شود، اما نمی تواند مانع از حمایت از حملات تروریستی نیروهای نیابتی یا انواع حملات سایبری شود.

وقتی یک تهدید بازدارنده مطرح باشد، تهدید به استفاده از تسلیحات هسته ای تهدید خیلی شدیدی است و تهدید به پرتاب تعدادی موشک کروز به صورت تصادفی تهدید خیلی ضعیفی است، پس آیا تهدید به حمله سایبری می تواند محاسبات دشمنان را تغییر دهد؟

این ایده در سطح نظری خیلی بهتر از سطح عملی است. اگر قرار باشد بازدارندگی فقط تهدید به تحمیل هزینه ای خسارت بار باشد، حملات سایبری کارآمد نیست. تاثیر آنها تاکتیکی است و در حالی که فایده نظامی واقعی دارند، اما تهدیدی موجودیتی نیستند یا هزینه های طاقت فرسا وارد نمی کنند. یک حمله سایبری تنها نظیر استاکس نت فقط می تواند آزردگی موقتی را باعث شوند و آزردگی یک راهبرد هوشیارانه نیست.

بازدارندگی “دامنه متقابل” چرخشی دیگر در بازدارندگی هسته ای سنتی است. این بازدارندگی به این شکل تهدید است که حمله یک دشمن به یک دامنه – به عنوان مثال، حمله به دارایی های فضایی یا سایبری آمریکا – ضد حملات خسارت باری را در دامنه ای دیگر باعث خواهد شد – نظیر حمله به اهداف دریایی یا زمینی. در هر حال مشخص شده است که بازدارندگی دامنه متقابل کارایی ندارد. به عنوان مثال یک کشور باید چند ATM را در آمریکا هک کند تا پاسخ با موشک کروز به آن توجیه پذیر شود؟ سرقت چه مقدار مالکیت معنوی توجیه کننده حمله به یک تاسیسات فضایی در چین است؟ محاسبات راهبردی پیچیده در بازدارندگی دامنه متقابل باعث می شود که تهدید مطرح یک تهدید باورپذیر نباشد.

برخی پژوهشگران استدلال می کنند که تعیین آستانه پایین تر برای توسل به زور در فضای سایبر می تواند بازدارنده حمله سایبری باشد. آنها می گویند که جاسوسی سایبری چین “مرگ ناشی از 1000 زخم” است و اقدام تلافی جویانه را توجیه می کند، زیرا جاسوسی اقتصادی به شکل غیرقابل مشاهده ای قابلیت های صنعتی حیاتی را تضعیف می کند.

هیچ مدرکی وجود ندارد که نشان دهد چینی ها این راهبرد را دنبال می کنند. 1000 زخم هم صدمه چندانی نمی زند – آمریکا همچنان در حال رشد است و اگر در 15 سال اخیر سرعت رشدش کند بوده بیشتر منعکس کننده انتخاب گزینه های سیاسی بد است تا اینکه بازتابی از حیله های جنگی خارجی باشد. در هر صورت پس از ماجرای اسنودن، اصرار آمریکا بر اینکه جاسوسی سایبری یک اقدام جنگی است، عاقلانه نخواهد بود.

بازدارندگی وقتی به اهداف روشن سیاست خارجی و خط قرمزها نظیر حفاظت از اروپا در برابر حمله مربوط باشد، کارایی بهتری دارد. ارتباطات ضعیف میان تهدیدهای بازدارنده و منافع حیاتی آمریکا خط قرمزها را غیر متقاعدکننده می سازد. شرایطی که آمریکا در آن آسیبی غیرقابل تحمل به یک دشمن وارد کند ( و خطر وارد آمدن آسیب به خود را بپذیرد) همچنان بسیار معدود است.

طیف گسترده ای از فعالیت های قهری که آمریکا و متحدانش را هدف می گیرد، قابل پیشگیری نیست. برخی از این اقدامات نظیر بلوک کردن وب سایت یک بانک فقط تاثیراتی نمادین دارند. دیگر اقدامات دستور کارهای منطقه ای را پیش می برند که ممکن است از نظر دشمنان خارج از قلمرو منافع حیاتی آمریکا باشد.

برخی اقدامات نظیر جاسوسی سایبری خارج از دامنه ای است که حقوق بین الملل آن را توجیه کننده توسل به اقدام تلافی جویانه در نظر می گیرد. امروز آمریکا دیگر نمی تواند مانند دوران جنگ سرد دشمنان را از جاسوسی یا بحران نیابتی بازدارد. به جای این سوال که آمریکا می تواند مانع چه چیزی شود، بهتر است پرسیده شود که چطور با دشمنانی مقابله کند که راهبردهای شان را به گونه ای تنظیم می کنند که متکی بر تکنیک ها و فن آوری هایی است که مانع پاسخ نظامی آمریکا شود.

0 Comments

یک دیدگاه بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *