مرکز مطالعات راهبردی در تحلیلی درباره دلایل شکست کشورهای حاشیه خلیج فارس آورده است: کشورهای حاشیه خلیج فارس از زمان آغاز بحران سوریه در قبال تحولات این کشور مواضع متفاوتی اتخاذ کردند: عربستان و قطر از گروه های مسلح در سوریه حمایت کردند، در همین حال بحرین، کویت و امارات از ایفای نقش مستقیم در درگیری ها امتناع ورزیدند.
در حالی که کشورهایی همچون عربستان و قطر، آمریکا را به ایفای نقش قاطع تر در درگیری های سوریه تشویق می کنند، دیگر کشورهای حاشیه خلیج فارس با نگاهی تردیدآمیز به ایده تغییر نظام در سوریه می نگرند و این تردید به دلیل نگرانی آنها از رشد گروه های سلفی جهادی و دستیابی آنها به جای پایی در سوریه است.
با آغاز قیام های عربی در سال ۲۰۱۱ کشورهای حاشیه خلیج فارس احساس تهدید کردند و سیاست های قاطع تری را برای کنترل اوضاع در پیش گرفتند. در آن برهه زمانی ملک عبدالله پادشاه عربستان از تظاهرکنندگان مصری خواستار سرنگونی حسنی مبارک، انتقاد کرد و آنها را آشوبگر خواند.
تلاشهای عربستان برای حفظ همپیمان اول خود در منطقه یعنی حسنی مبارک ناکام ماند و پس از آن عربستان گامهای قاطع تری برای مداخله در مسائل خاورمیانه و جلوگیری از فقدان یک همپیمان دیگر اتخاذ کرد.
از این رو پس از شروع اعتراضها در بحرین تنها ۲ ماه پس از سرنگونی حسنی مبارک، عربستان سعودی اقدام به مداخله مستقیم در بحرین کرد و با اعزام نیروهای سپر جزیره به شدت در برابر این انتفاضه مردمی ایستاد.
از سوی دیگر با آغاز تحولات سوریه درابتدا قطر اقدام به تعطیلی سفارت خود در این کشور کرد. این اقدام قطر برای دولت سوریه سوال برانگیز بود، چرا که این کشور در میان کشورهای شورای همکاری خلیج فارس به سوریه و ایران نزدیک تر بود.
این در حالی است که برخی از دلایل باعث تغییر موضع قطر در برابر سوریه شد که عبارتند از ۱- قطر براین باور بود که حمایت از مخالفان نظام سوریه باعث تقویت نقش منطقه ای و نفوذ ژئوپلیتیکش می شود و ۲- قطر به دلیل بلندپروازی در حوزه انرژی، برای صادرات گاز به اروپا از طریق لوله هایی از خاک سوریه برنامه ریزی می کرد؛ از این رو منافع اقتصادی انگیزهای برای این کشور در حمایت از مخالفان نظام سوریه ایجاد نمود.
اوت ۲۰۱۱ همزمان با تغییر موضع قطر در برابر سوریه و ورود ترکیه به درگیری ها، دیگر کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس فرصت را برای برکناری نظام سوریه مناسب دیدند، اما نظام سوریه سرنگون نشد و این اتحاد میان کشورهای حاشیه خلیج فارس مدت زیادی ادامه پیدا نکرد.
شکاف میان عربستان و قطر
از نظر داخلی شکاف میان کشورهای شورای همکاری خلیج فارس در ابتدا میان قطر و عربستان به دلیل اختلاف دیدگاه های دو طرف درباره حمایت از گروه های معارض نظام سوریه شکل گرفت. این در حالی است که قطر از شورای ملی سوریه که مورد حمایت ترکیه بود و جماعت اخوان المسلمین بر آن تسلط داشت، حمایت می کرد اما عربستان، امارات و بحرین که از صعود جماعت اخوان المسلمین و افزایش نفوذ آن در منطقه هراس داشتند، ترجیح دادند از گروه های مخالف میانهروتر و دارای ارتباط کمتر با سلفیها حمایت کنند. بر این اساس این کشورها به جای هماهنگی با ترکیه، با اردن و آمریکا هماهنگ شدند و آغاز اقدام آنها، تشکیل اتاق عملیات مشترک در اردن بود.
در پایان سال ۲۰۱۲ درگیری داخلی میان گروه های معارض بر سر نفوذ و بودجه بالا گرفت. پس ازآن دعوت های بین المللی برای متحد ساختن مخالفان افزایش یافت و بر این اساس قطر و همپیمانان آن برتری در داخل سوریه را از دست دادند و نام سلیم ادریس، رئیس ارتش آزاد سوریه پس از وعده هایی مبنی بر حمایت از اقلیت ها در داخل سوریه و حمایت بین المللی از وی مطرح شد و عربستان و امارات بر ادامه حمایت از وی موافقت کردند و این اشاره اولیه ای برای بازگشت اتحاد میان آنها بود.
با وجود این، قطر به حمایت از افراد و گروه های دیگری به شکل یکجانبه ادامه داد و این مسأله اختلافات با عربستان را پس از حمایت قطر از گروه موسوم به احرار الشام افزایش داد. در واکنش به این اقدام قطر و برای فشار به قطر برای تغییر سیاست هایش در سوریه، عربستان و امارات در مارس ۲۰۱۴ سفرای خود را از دوحه فراخواندند.
افزایش نگرانی دولت های کوچکتر عضو شورای همکاری خلیج فارس
در زمانی که عربستان و قطر از گروه های رادیکال حمایت می کردند، دیگر کشورهای حاشیه خلیج فارس روند دیگری در پیش گرفتند. این کشورهای کوچک در شورای همکاری خلیج فارس دریافتند که تهدید داخلی برای آنها خطر بیشتری نسبت به تهدید بقای نظام سوریه دارد.
کشوری همچون کویت به دلیل افزایش تنش های طایفه ای در داخل و جمع آوری کمک ها برای طرف های مختلف درگیر در جنگ سوریه، از نظر داخلی در تنگنا قرار گرفت و به همین خاطر به سمت تصویب قانونی در پارلمان رفت که جمع آوری اموال برای کمک به گروه های تروریستی را جرمانگاری کرد و علاوه بر آن اداره ای با عنوان اطلاعات مالی برای کنترل این مساله تشکیل داد.
از سوی دیگر ظهور سازمان تروریستی داعش در عراق باعث افزایش نگرانی های منطقه ای و بین المللی درباره فقدان ثبات و امنیت در منطقه شد. بر این اساس کشورهای کوچک شورای همکاری دیگر بر برکناری نظام سوریه اصرار نداشتند و مسأله از بین بردن داعش را دارای اولویت می دیدند. بر این اساس کشورهایی همچون کویت و امارات در خصوص سوریه شروع به هماهنگی با روسیه کردند و این کشورها دیگر مسأله برکناری بشار اسد را به عنوان شرط راه حل سیاسی مطرح نکردند.
اقدامات بشردوستانه برخی از کشورهای حاشیه خلیج فارس
در مقابل مداخلات نظامی مستقیم و غیرمستقیم کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس در سوریه، برخی از این کشورها تلاش کردند نقش بشردوستانه ای برای جلوگیری از آثار خطرناک بحران سوریه ایفا کنند. در این میان کشورعمان تنها کشور در میان کشورهای شورای همکاری بود که روابط دیپلماتیک خود با دمشق را ادامه داد و از این مسأله برای ایفای نقش میانجی میان طرف های مختلف برای حل بحران استفاده نمود. همچنین این کشور نقش مهمی در میانجیگری برای پایان دادن به اختلافات میان قطر و کشورهای شورای همکاری ایفا نمود. از سوی دیگر کویت نیز با میزبانی کنفرانس سازمان ملل برای ارسال کمک های بشردوستانه به سوریه نقش آفرینی کرد.
نتیجه گیری
عربستان و قطر که بیشترین هزینه را برای برکناری نظام سوریه متحمل شدند، در حال حاضر بیش از هر زمان دیگری در جامعه جهانی منزوی شده اند. در همین حال همپیمانان اصلی عربستان و قطر شروع به همکاری با روسیه کردند و این مسأله ای بود که انزوای کشورهای حاشیه خلیج فارس را افزایش داد.
برای نمونه اردن، هم پیمان اصلی عربستان برای سرنگونی نظام سوریه، در آغاز سال ۲۰۱۶ مرکزی را برای عملیات مشترک با روسیه در امان تشکیل داد. هم چنین همپیمان اصلی قطر یعنی ترکیه در درگیری های سوریه به سمت روسیه تمایل پیدا کرد و در سال ۲۰۱۶ روابط خود را با روسیه عادی و اعلام کرد که تمایل دارد روابط خود با سوریه را به حالت عادی بازگرداند.
در مجموع اعضای شورای همکاری خلیج فارس موضع یکسانی در برابر پرونده سوریه ندارند و در حال حاضر عربستان و قطر بیش از هر زمان دیگری در انزوا به سر می برند.
0 Comments