به عنوان مثال هم اکنون، جنبشی در آلمان با عنوان پگیدا (PEGIDA) مخفف «اروپائیان میهن پرست ضد اسلامی کردن غرب» به راه افتاده است. اوج فعالیت این گروه پس ازحمله به دفتر شارلی ابدو بود که هزاران نفر در شهر درسدن آلمان (محل اصلی فعالیت این گروه) شرکت کردند. اما پگیدا نتوانست در دیگر شهرهای آلمان تظاهرکنندگان زیادی را به سوی خود جلب کند. همچنین این گروه برای اولین بار تظاهراتی نیز در اتریش ترتیب داد، اما فقط چند صد نفر در آن شرکت کردند.
ناظران سیاسی معتقدند با افزایش معضلات اقتصادی و نارضایتی شهروندان اروپایی از سیاستهای مهاجرتی، می توان پیش بینی کرد که نه فقط گروههایی مانند پگیدا، بلکه گروههای دیگری هم به بهانه مقابله با مسلمانان در حال رشد هستند و این امر یک پدیده گذرا نیست.
نشریه اکونومیست به تازگی نوشت، محبوبیت احزاب افراطی (راست و چپ) مخالف همگرایی بیشتر با اتحادیه اروپا نیز رو به افزایش است؛ ادعایی که در روزهای گذشته در یونان اثبات شد. بعد از انتخابات عمومی در یونان که به روی کار آمدن حزب چپ گرای “سیریزا” از احزاب مخالف سیاستهای ریاضتی منجر شد، دهها هزار نفر از مردم اسپانیا نیز در خیابانهای مادرید در حمایت از حزب چپگرای”پودموس” (Podemos) حزب جدید اسپانیا که با سیاست ریاضت اقتصادی مخالفت دارد، تظاهرات کردند. حزب پودموس در اسپانیا نیز قصد دارد در انتخابات عمومی ماه نوامبر اسپانیا با همین شعار و وعده وارد عرصه رقابت شود.
اما انگلیس نیز یکی دیگر از کشورهای اروپایی است که موقعیت احزاب سنتی در آن از سوی حزب راست افراطی “استقلال” تهدید میشود. حزب استقلال که خواستار خروج انگلیس از اتحادیه اروپاست، موفق شده بخشی از آرای احزاب اصلی انگلیس را به خود اختصاص دهد و پیروزی احتمالیاش در انتخابات پارلمانی ماه مه، میتواند زمینه ساز بیثباتی سیاسی در این کشور شود.
همچنین موفقیت جبهه ملی فرانسه در انتخابات میاندورهای پارلمان، احزاب سنتی را نگران کرده است. نظرسنجیهای اخیر در فرانسه جبهه ملی را پیروز انتخابات ریاست جمهوری سال 2017 معرفی می کند.
درحقیقت در سالهای اخیر، بحران اقتصادی در کشورهای اروپایی و سیاستهای ریاضتی که برای مقابله با آن اتخاذ شده، نارضایتیهای عمیق اجتماعی به وجود آورده است. افزون بر سیاست های ریاضتی، مساله مهاجرت که شهروندان اروپایی را وادار می کند منابع محدود خود را با نیروی کار خارجی تقسیم کنند، از دیگر عوامل این نارضایتی اجتماعی است.
درنتیجه اروپاییها با سناریوهای مختلفی از جمله راستگرایی و چپگرایی و نیز اسلامهراسی در پی مطالبات خود هستند. به عبارتی جریانهای افراطی، سوار بر موج نارضایتیها و شعارهای عوامپسند، توانسته اند بیش از پیش موقعیت خود را تقویت کنند.
0 Comments