شورای راهبردی آنلاین – رصد: شیخ صباح رهبری کمنظیر در خاورمیانه شکننده بود، اما مرگ وی میتواند مشکلاتی برای خانواده سلطنتی کویت ایجاد کند، چراکه آنها برخلاف دیگر کشورهای عربی حاشیه خلیج (فارس) رویکرد تغییر نسل رهبران را دنبال نمیکنند.
مایکل استفنز در یادداشتی که وبسایت اندیشکده انگلیسی راسی آن را منتشر کرد؛ نوشت: امیر کنونی کویت، نواف احمد جابر الصباح برادر ناتنی شیخ صباح، 83 سال سن دارد و ولیعهد وی یعنی مشعل الاحمد الجابر الصباح نیز تنها سه سال جوانتر از اوست. شاید کویتیها از زمان عقبماندهاند و مایلاند در دنیای نامطمئن امروز که تغییرات منطقهای و جهانی بهسرعت روی میدهند تا حد امکان ثبات خود را حفظ کنند. این رویکرد با توجه به اهمیت تحولات جهانی و شدت مشکلات مالی که کویت با آن روبروست، قابل درک است. نیاز به یک رهبر باتجربه که از نزدیک با سیاستهای شیخ صباح و خاندان سلطنتی آشنایی داشته است میتواند برای روزهای سخت کویت اطمینانبخش باشد.
اما این رویکرد محتاطانه با دو چالش اساسی مواجه است. اول اینکه، کویتیها در حالی خود را برای انتقال قدرت آماده میکنند که میتواند بازتاب انتقال قدرت در اتحاد جماهیر شوروی در دهه 1980 باشد. تغییرات سریع در میان رهبران سالخورده طی چند سال آینده باعث بیثباتی کشور میشود و ایجاد یک رهبری طولانیمدت برای اداره کویت در شرایط سیاسی و اقتصادی مختلف را دشوار میکند. در عربستان سعودی و بهویژه قطر (و حتی در بحرین و امارات)، قدرت در خلیج (فارس) به نسلی از رهبران جوانتر منتقلشده است. برخی از این رهبران آنقدر جوان هستند که میتوانند هم سن و سال نوههای امیر جدید کویت باشند. اگرچه کویت هرگز سعی نکرده است بهعنوان یک قدرت منطقهای عمل کند یا در سیاست خارجی خود رویکرد تهاجمی داشته باشد، اما با عدم ریسکپذیری در تغییر نسل رهبران ممکن است به یک کشور خنثی در منطقه تبدیل شود.
اما چالش دوم به میراث سیاست خارجی شیخ صباح مربوط است. صباح در رهبری کویت بسیار خوب عمل کرد و از همین رو کسی نمیتواند جایگزین او شود. نه نواف و نه مشعل باوجود تمام تواناییهایشان، نمیتوانند قدرت و مهمتر از همه انگیزه و عزم شیخ صباح برای نقشآفرینی در شورای همکاری خلیج (فارس) را داشته باشند. این یک واقعیت نگرانکننده است که مرگ صباح شکافی عمیق در شورای همکاری خلیج (فارس) ایجاد کرده است.
شیخ صباح بهشدت از اختلاف بین قطر و همسایگانش نگران بود و از زمانی که شکاف اولیه در سال 2014 آغاز شد انرژی زیادی را صرف میانجیگری بین طرفهای درگیر کرد که تا حدی هم نتیجهبخش بود. بعد از ایجاد شکاف جدیتر در سال 2017 نیز او بار دیگر میانجیگری را شروع کرد.
اگرچه کویت این بار ناموفق بود، اما مرگ صباح خبر بدی برای آینده شورای همکاری خلیج (فارس) است. روش کویت منحصربهفرد بود و قطر و سعودیها به صباح و تصمیمات او احترام میگذاشتند. بدون صباح، دیگر هیچ راه و روش کویتی وجود ندارد و احتمال بهبود یافتن شکافهای موجود در شورای همکاری خلیج (فارس) کمتر میشود. این یک ضربه مضاعف برای قطر است. مرگ صباح بلافاصله پس از مرگ سلطان قابوس پادشاه عمان رخ داد. بدین ترتیب دو تن از رهبران شورای همکاری خلیج (فارس) که با قطر روابط بهتری داشتند و مانع از شدت گرفتن اختلافات میشدند در کمتر از یک سال از دنیا رفتند.
درک اینکه بعدازاین، سیاست شورای همکاری خلیج (فارس) چه خواهد شد، سخت است. قابوس و صباح در تأسیس شورای همکاری خلیج (فارس) در سال 1981 نقش اصلی را داشتند و برای حفظ آن نیز تلاش کردند. اگرچه ممکن است سعودیها، اماراتیها و قطریها نیز به کارکرد شورای همکاری خلیج (فارس) معتقد باشند، اما تضاد عمیق میان آنها، امید به تأثیرگذاری این شورا بهعنوان یکنهاد مؤثر را کاهش داده است. به نظر میرسد حاکمان جوانتر خلیج (فارس) بیشتر بر سیاستهای ملی خود تمرکز کرده و از اهمیت این شورا غافل شدهاند.
صباح با وجود همه دشواریهایی که با آنها مواجه بود، رهبری موفق بود و میراث سیاست خارجی وی جاودانه خواهد ماند، اما پیشبینی اینکه بعد از مرگ او، کویت دوباره بتواند بهعنوان یک میانجی منطقهای عمل کند بسیار دشوار است.
0 Comments