محمدرضا عسگری مورودی*
با توجه به گستردگی مرزهای ایران و پاکستان ، منافع و امنیت دو کشور در جنبه های بسیار گوناگونی به یکدیگر گره خورده است که می بایست آنها را در چارچوب روابط امروز تهران – اسلام آباد مدنظر قرار داد، چنانکه توجه به این منافهع مشترک باید در قالب پروژههای بلند مدت، میان مدت، کوتاه مدت و اضطراری در دستور کار دو کشور قرار میگیرد. این پروژه ها که به همگرایی و تقویت مناسبات دو کشور کمک میکند در دسته بندیهای گوناگونی قابل تعریف و ارزیابی است.
یکی از موضوعاتی که به عقیده بسیاری از کارشناسان باید به سرعت در روابط ایران و پاکستان مورد بررسی دقیق قرار بگیرد و در جهت کاهش آسیبهای ناشی از آن تلاش مشترک انجام شود، ضرورت تقویت همکاریهای مشترک مرزی بین دو کشور است. زیرا در سالهای اخیر ورود گروههای مختلف تروریستی از خاک پاکستان به برخی از نقاط مرزی ایران، به شهادت رساندن شماری از اتباع ایرانی و حتی گروگان گرفتن ایرانیان و انتقال آنها به داخل خاک پاکستان موجب بروز تنش هایی در روابط تهران و اسلام آباد گشته است. به همین جهت این مسئله، یعنی موضوعات مرزی و تقویت همکاریهایی که میتواند به تامین امنیت بیشتر مرزهای مشترک منجر شود، باید از طریق وزرات کشور پاکستان و ایران پیگیری شود.
موضوعات دیگری که از رهگذر مسائل میان مدت در رابطه ایران و پاکستان مطرح میشود، پروندههایی است که میتواند تاثیرات متقابلی را در روابط دوجانبه و حتی روابط چندجانبه دو کشور در سطح منطقه برجای بگذارد.
یکی از مهمترین این پرونده ها که در سالهای اخیر نیزبه عنوان یکی از دغدغه های مهم میان تهران و اسلامآباد مطرح بوده است، ضرورت اتخاذ یک راهکار برای مقابله موثر با قاچاق مواد مخدر است. زیرا جمهوری اسلامی ایران در مسیر ترانزیت مواد مخدر تولید شده در افغانستان قرار دارد. اگرچه در این زمینه نشستهای مشترکی بین دو کشور برگزار شده است اما تابه حال راهکار عملی و موثری که منجر به کاهش ترانزیت مواد مخدر از ایران به سایر کشورها شود، ارائه نشده است. پاکستان نیز مشکلاتی از این قبیل را در روابطش با افغانستان دارد. لذا بایستی ایران، پاکستان و افغانستان چاره اندیشی موثری برای برخورد با معضل مواد مخدر داشته باشند.
از پروندههای دیگری که در میان مدت به آن پرداخته میشود، تنش زدایی با عربستان است؛ زیرا برخی کارشناسان معتقدند شرط همگرایی ایران و پاکستان، عادی شدن روابط تهران و ریاض است. لذا با توجه به نفوذ گستردهای که عربستان در تمام شئونات پاکستان دارد، تنش میان ایران و عربستان اجازه نمیدهد مناسبات اسلام آباد – تهران در حد انتظار پیش رود. از این رو باید تلاش کرد از طریق سیاست تنش زدایی میان تهران – ریاض با هدف تقویت مناسبات دوجانبه، موضوع عربستان به عنوان یک عامل منفی موثر بر روابط ایران- پاکستان تلقی نشود.
موضوع دیگری که در این بازه زمانی مطرح است، لزوم کمک ایران و پاکستان به حل بحران سیاسی در افغانستان است. زیرا پاکستان به دلیل تصورات نادرست از شرایط سیاسی افغانستان، سیاستهای دقیقی را در رابطه با این کشور اتخاذ نمیکند. این مسئله موجب گسترش ناامنی و فعالیتهای تروریستی در افغانستان و به تبع آن ایجاد مشکلات امنیتی برای ایران میشود. نیاز پاکستان و کشورهای منطقه بویژه هند به انرژی ایران از دیگر موضوعاتی است که در میان مدت باید بدان پرداخته شود. اگرچه با دخالت کشورهایی چون آمریکا و عربستان، انتقال گاز ایران به پاکستان و هند متوقف شده، اما این نگاه وجود دارد که در فضای همگرایی بیشتر در روابط ژئو استراتژیک ایران- پاکستان مجددا خط لوله انتقال گاز احیا شود. در ضمن ایران بایستی نقش میانجی و موثری را در روند همگرایی روابط پاکستان و هند ایفا کند.
همچنین بحث ضرورت تامین امنیت شیعیان در پاکستان با توجه به دیدگاه ایران در سیاست خارجی در خصوص حمایت از شیعیان در سراسر جهان از مواردیست که در میان مدت باید در دستور کار قرار گیرد. زیرا این انتظار هم در جامعه شیعی و هم به عنوان ماموریتی در سیاست خارجی ایران مطرح است که در چارچوب رایزنیها و گفتگو با مقامات پاکستان راهکارهایی جهت تامین امنیت شیعیان اتخاذ شود.
در بازه زمانی بلند مدت نیز ایران میتواند با توجه به حضور پاکستان در سازمانهای منطقهای مانند اکو، شانگهای و جی هشت شرایطی را فراهم کند که دو کشور ظرفیتهای قابل توجهشان را در حوزههای صنعتی، اقتصادی و تجاری به اشتراک بگذارند و در بلند مدت حجم مبادلات تجاری و اقتصادی خودشان را به چند برابر افزایش دهند.
کارشناس مسائل پاکستان*
0 Comments