زهرا رضایی
23 خرداد خبر انفجار در دو نفتکش حامل اتانول و نفتا در دریای عمان توجه جهان را به این منطقه و آبراه حیاتی تنگه هرمز جلب کرد. از همان ابتدا رسانههای غربی و مقامات آمریکایی انگشت اتهام این اتفاق را به سمت تهران نشانه رفتند. این در حالی است که گارد ساحلی و امنیت ایران بلافاصله به کمک خدمه آسیبدیده این دو نفتکش رفتند و آنها را برای امدادرسانی و کمک به سواحل ایران منتقل کردند.
بااینهمه آمریکا، عربستان و امارات بدون هیچ دلیل و مدرکی شروع به متهم کردن ایران کردند. وزیر خارجه آمریکا هرچند هیچ سند مشخصی برای اثبات این اتهام ارائه نکرد، اما گفت: «نتیجهگیری دولت ایالاتمتحده این است که جمهوری اسلامی ایران، مسئول حملاتی است که امروز در خلیج عمان رخ داده است.» عربستان سعودی نیز در واکنش به این انفجارها ایران را مقصر خواند. عادل الجبیر، وزیر امور خارجه عربستان در گفتگو با شبکه خبری سیانان همانند گذشته به پیروی از آمریکا گفت: «ریاض دلیلی برای مخالفت با ارزیابی مایک پمپئو ندارد و با او موافق است.»
همزمان رسانههای غربی با انتشار تصاویری مدعی شدند مأموران ایرانی در حال جدایی یک دستگاه مین منفجرنشده از یکی از نفتکشها هستند. این در حالی است که مدیر شرکت ژاپنی کوکوکا که یکی از نفتکشها متعلق به آن است اعلام کرد دو شیء پرنده به نفتکش آنها در دریای عمان آسیب رساندهاند.
ادعای آمریکاییها درباره نقش ایران در این حوادث حتی از سوی همپیمانان این کشور نیز موردتردید قرار گرفت تا جایی که وزیر خارجه آلمان تأکید کرد اسناد آمریکا قابلاعتماد نیست. فرانسه و اتحادیه اروپا نیز اعلام کردند باید شواهد و مدارک بیشتری در این مورد جمعآوری شود. سفیر کویت در سازمان ملل که کشورش ریاست دورهای شورای امنیت را بر عهده دارد نیز با تشکیک در مورد روایت آمریکاییها گفت: «اثبات اینکه قایق موجود در فیلمی که آمریکاییها منتشر کردهاند، متعلق به ایران باشد، سخت است.»
همین واکنشها باعث شد تا تلاش آمریکاییها برای شکلگیری اجماعی جهانی علیه ایران ناکام بماند و نشست شورای امنیت به درخواست واشنگتن برای بررسی موضوع انفجار نفتکشها در دریای عمان نیز نتیجهای نداشته باشد. ناتوانی آمریکا و همپیمانانش در ارائه اسناد معتبر تا جایی پیش رفت که دولت امارات مجبور شد اعتراف کند هرچند معتقد به نقش ایران در این ماجراست، اما ادله کافی درباره نقش ایران در این انفجارها ندارد.
آمریکاییها در ماجرای آتشسوزی نفتکشها در بندر فجیره که بیش از یک ماه پیش رخ داد نیز ایران را متهم کردند. مشاور امنیت ملی آمریکا همان زمان در حالی عامل انفجار در این نفتکشها را مینهای دریایی متعلق به ایران عنوان کرد که نگفت این مینها به چه صورت و توسط چه عناصری به آبهای امارات که نظامیان آمریکایی در آن حضور فعالی دارند وارد شده و به این نفتکشها برخورد کرده است. درحالیکه آمریکا و متحدانش تلاش دارند با هر دستآویزی ایران را مقصر ماجرای نفتکشها نشان دهند، جمهوری اسلامی ایران با تکذیب هرگونه ارتباطی با واقعه انفجار در نفتکشها در آبهای امارات و دریای عمان، خواستار تحقیقات مستقل در این موارد شد.
اتهامپراکنی آمریکا و همپیمانانش به ایران در ماجرای نفتکشها این سؤال را مطرح میکند که هدف از سناریو یا سناریوهای پشت این اتهام افکنی و تلاش برای ایجاد ناامنی در خلیجفارس چیست؟
برای پاسخ به این سؤال باید کمی به گذشته برگردیم، زمانی که رئیسجمهور آمریکا با خروج یکجانبه از توافق بینالمللی هستهای تلاش کرد طی یک سال گذشته موضوع ایرانهراسی را تا جای ممکن پررنگ و برجسته کند تا بتواند تهدید تهران در منطقه خاورمیانه را به مسئله اول کشورهای این منطقه بدل کند، شاید با ادعای افزایش قدرت مخرب نظامی و امنیتی ایران، خروج غیرقانونی خود از برجام را توجیه نماید.
آنطور که مشهود است آمریکا در دور جدید از منازعات و مناقشهها علیه جمهوری اسلامی ایران راهبرد سهگانهای را پیگیری میکند که میتوان آن را فشار- مذاکره – تسلیم توصیف کرد؛ آمریکا به دنبال آن است تا با «فشار حداکثری» که تحریمهای پیدرپی اقتصادی و تهدید جزو اصلی آن هستند، نهایتاً مسئولان و مردم ایران را به این باور برساند که برای جلوگیری از یک نبرد نظامی راهی جز نشستن پای میز مذاکره و واگذاری امتیازات قابلتوجه به آمریکا وجود ندارد.
در همین راستا آمریکاییها از ماهها پیش عملیات روانی سنگینی را در کنار تحریمهای اقتصادی آغاز کردند؛ اعزام ناو نظامی آبراهام لینکلن به منطقه یکی از بخشهای این جنگ روانی بود که قصد داشت به ایرانیها این سیگنال را بفرستد که برای جلوگیری از نبرد نظامی راهی غیر از یک عقبنشینی فوری وجود ندارد. بااینحال با مقاومت جمهوری اسلامی ایران و تأکید رهبر معظم انقلاب بر اینکه «جنگ نمیشود و مذاکره نمیکنیم»، این ناو هم در بیرون از خلیجفارس لنگر انداخت.
پاسخ قاطعانه رهبر انقلاب در دیدار نخستوزیر ژاپن با ایشان به درخواست مذاکره ترامپ که به تعبیر رسانهها تحقیر واقعی ایالاتمتحده آمریکا در سطح جهانی بود، باعث شده است رئیسجمهور آمریکا برای به حاشیه راندن این ناکامیها و تأثیرش بر انتخابات آینده آمریکا به تکاپو بیفتد. ترامپ برای موفقیت در کارزار انتخابات ریاست جمهوری 2020 آمریکا نیاز به یک معامله بزرگ دارد. شاید یادآوری یک جمله از «میشل کولون» برای اینکه بفهمیم این ماجرا به نفع کیست، مفید باشد. او در کتاب خود – «مونوپولی» – مینویسد: «آنکه میخواهد جهان را رهبری کند، باید که کنترل نفت را به دست گیرد. تمامی نفت جهان، در هرکجای کره زمین.»
آمریکا که برخلاف دهههای گذشته امروز در حال حاضر تبدیل به یکی از بزرگترین تولیدکنندگان نفت و انرژی در جهان شده است با خروج از برجام بهطور یکجانبه و در پی آن تلاش برای به صفر رساندن صادرات نفت ایران با طرح اتهامات واهی در حقیقت به دنبال تصرف سهم ایران از بازار انرژی جهان و همچنین کاهش درآمدهای ایران است. ایجاد بحران در ونزوئلا و اعمال تحریم علیه نفت این کشور و همچنین ایجاد بحران در شرق اروپا و تلاش برای اعمال تحریم بر صنعت نفت و گاز روسیه را هم میتوان در راستای تلاشهای آمریکا برای تصاحب بازار انرژی جهان تفسیر کرد.
همچنین ایجاد تنش به بهانههای واهی در غرب آسیا و خلیجفارس که شاهراه انرژی جهان است میتواند مقدمات حضور گستردهتر نظامی آمریکا در منطقه را فراهم سازد و این یعنی سخت شدن کار برای رقبای اقتصادی این کشور ازجمله چین، ژاپن، روسیه و … که وابستگی شدیدی به منابع انرژی این منطقه دارند. درعینحال ایران هراسی و متشنج نشان دادن منطقه باعث فروش بیشتر تسلیحات آمریکایی به کشورهای عرب خلیجفارس و درآمدزایی برای این کشور است و درنهایت واگرایی کشورهای مسلمان منطقه میتواند به نفع رژیم صهیونیستی همپیمان اصلی آمریکا در منطقه باشد.
بااینهمه زام تمیمی، فعال و کارشناس انگلیسی گمانهزنی دیگری را نیز درباره ماجرای نفتکشها مطرح میکند. او میگوید: «وقتی ایران هیچ منفعتی در وقوع جنگ در خلیجفارس ندارد و دولت آمریکا هم بهشدت به دنبال عدم شدت گرفتن تنش تا سطح جنگ است، چه کسی نفتکشها را امروز مورد هدف قرار داد؟ من دست اسرائیلی را در این زمینه دور از ذهن نمیدانم، هیچکس بهاندازه نتانیاهو به دنبال جنگ نیست، نسبت به افزایش تنش در منطقه خلیجفارس هشدار میدهم.»
درنهایت به نظر میرسد در شرایط حساس کنونی باید دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران بیشازپیش فعال شود و حتی میتوان پیشنهاد وزیر امور خارجه درباره انعقاد پیمان عدم تجاوز میان همسایگان که از سوی اکثر کشورهای جهان و قدرتهای دنیا مانند روسیه و چین بهشدت موردحمایت قرار گرفت، پیگیری شود.
0 Comments