جدیدترین مطالب
وخامت روابط آمریکا- چین- ژاپن و آثار آن بر موضوع تایوان
شورای راهبردی آنلاین -رصد: «پس از حمله روسیه به اوکراین در ۲۰۲۲، برخی انتظار داشتند چین نیز علیه تایوان اقدام نظامی انجام دهد. اما شی جینپینگ داشتن چنین قصدی را رد و حتی آمریکا را به تحریک برای چنین اقدامی متهم کرد. بااینحال بیاعتمادی نسبت به چین افزایش یافته است. در دهههای گذشته چین از محیط بینالمللی مساعدی بهرهمند بود، اما وخامت روابط پکن با آمریکا و ژاپن از زمان ریاستجمهوری ترامپ، این شرایط را برهم زده و «اجماع چین واحد» را متزلزل کرده است.»
دلارزدایی: مسیری به سوی آینده
شورای راهبردی آنلاین-رصد: نشست تخصصی «باشگاه والدای» با انتشار گزارشی تحت عنوان «فراتر از دلار: ابتکارات گروه بریکس برای یک نظام مالی چندقطبی»، زنگ پایان سلطه دلار بر نظام مالی جهانی را به صدا درآورد. کارشناسان بینالمللی در این نشست تأکید کردند که استفاده آمریکا از دلار به عنوان سلاح، همراه با شکنندگی اقتصاد این کشور، بلوک بریکس را به سمت ایجاد یک نظام مالی چندقطبی و یک واحد پولی بینالمللی کاملاً جدید سوق داده است.
أحدث المقالات
وخامت روابط آمریکا- چین- ژاپن و آثار آن بر موضوع تایوان
شورای راهبردی آنلاین -رصد: «پس از حمله روسیه به اوکراین در ۲۰۲۲، برخی انتظار داشتند چین نیز علیه تایوان اقدام نظامی انجام دهد. اما شی جینپینگ داشتن چنین قصدی را رد و حتی آمریکا را به تحریک برای چنین اقدامی متهم کرد. بااینحال بیاعتمادی نسبت به چین افزایش یافته است. در دهههای گذشته چین از محیط بینالمللی مساعدی بهرهمند بود، اما وخامت روابط پکن با آمریکا و ژاپن از زمان ریاستجمهوری ترامپ، این شرایط را برهم زده و «اجماع چین واحد» را متزلزل کرده است.»
دلارزدایی: مسیری به سوی آینده
شورای راهبردی آنلاین-رصد: نشست تخصصی «باشگاه والدای» با انتشار گزارشی تحت عنوان «فراتر از دلار: ابتکارات گروه بریکس برای یک نظام مالی چندقطبی»، زنگ پایان سلطه دلار بر نظام مالی جهانی را به صدا درآورد. کارشناسان بینالمللی در این نشست تأکید کردند که استفاده آمریکا از دلار به عنوان سلاح، همراه با شکنندگی اقتصاد این کشور، بلوک بریکس را به سمت ایجاد یک نظام مالی چندقطبی و یک واحد پولی بینالمللی کاملاً جدید سوق داده است.
تلاش برای بازپسگیری پایگاه هوایی بگرام، تکمیل سناریوی ناتمام آمریکا در منطقه

محسن روحیصفت در گفتگو با سایت شورای راهبردی روابط خارجی اظهار داشت: «تصمیم واشنگتن برای خروج از افغانستان، برخلاف تصور عمومی، محصول شکست در میدان جنگ نبود، بلکه بخشی از یک توافق سیاسی و امنیتی بود که قرار بود با طالبان اجرا شود. در این توافق، آمریکا پذیرفت بخش عمدهای از قدرت سیاسی افغانستان، از جمله ریاست حکومت، به طالبان منتقل شود و در مقابل، برخی پایگاههای کلیدی ازجمله بگرام در اختیار آمریکا باقی بماند.»
به گفته این تحلیلگر، «هدف آمریکا کاستن از هزینههای سرسامآور حضور نظامی در افغانستان و انتقال تدریجی قدرت بود، اما چند عامل کلیدی این روند را ناکام گذاشت. نخست، حملات داعش خراسان که با عملیاتهای ناگهانی و خونین، خروج آمریکا را شتابزده و بیبرنامه کرد. دوم، اختلافات درونی طالبان و مقاومت برخی گروهها در برابر توافقات پشتپرده با واشنگتن. سوم، تحولات غیرمنتظره در کابل که با فروپاشی سریع دولت مرکزی، معادلات آمریکا و متحدانش را برهم زد.»
روحیصفت با اشاره به تجربه سالهای گذشته میافزاید: «اهمیت بگرام برای ایالات متحده، تنها به افغانستان محدود نمیشود. این پایگاه، ضمن آنکه زمینه رصد و نظارت بر ایران را فراهم میکند، موقعیتی راهبردی برای نظارت بر تحرکات چهار قدرت اتمی جهان یعنی چین، روسیه، هند و پاکستان نیز دارد. نزدیکی جغرافیایی بگرام به مناطقی که چین در آنها فعالیتهای هستهای و زیرساختی گسترده دارد، به آمریکا این امکان را میدهد که در صورت لزوم، در مسیرهای حیاتی ارتباطی و تجاری چین نظارت یا حتی مداخله کند.»
به باور این کارشناس مسائل افغانستان و پاکستان، «خروج آمریکا از افغانستان در دوره بایدن، نهتنها معادلات امنیتی منطقه را تغییر داد، بلکه به چین فرصت داد تا نفوذ اقتصادی و زیرساختی خود را از مسیر طرح “کمربند و جاده” تا آسیای مرکزی و غرب آسیا گسترش دهد. در چنین شرایطی، بازگشت احتمالی واشنگتن به بگرام میتواند تلاشی برای ایجاد اهرم فشار بر پکن و مهار دسترسی زمینی چین به بازارهای جهانی باشد؛ مسیری که از قزاقستان، قرقیزستان، افغانستان و ایران عبور میکند و برای اقتصاد چین اهمیت حیاتی دارد».
روحیصفت در ادامه خاطرنشان میکند که «آمریکا از مدتها پیش وابستگی چین به مسیرهای دریایی و تاثیرگذاری بر آن را مد نظر داشته است؛ مسیرهایی که تحت نظارت و کنترل قدرت دریایی واشنگتن قرار دارند. حضور دوباره در بگرام، از نگاه تحلیلگر ارشد مسائل افغانستان و پاکستان، میتواند مکمل این فشار دریایی باشد و راهبردی ترکیبی را شکل دهد: کنترل دریا از یک سو و تسلط بر مسیرهای زمینی از سوی دیگر.»
او یادآور میشود که «تصمیم به خروج نیروهای آمریکایی نخستینبار در دوره اوباما مطرح شد و ترامپ نیز با شعار پایان جنگهای بیپایان، آن را ادامه داد، اما در عمل، واشنگتن هرگز از اهمیت ژئوپلیتیک افغانستان غافل نشد. به همین دلیل، بازگشت به بگرام در نگاه بسیاری از تحلیلگران، نه یک تغییر سیاست، بلکه تلاشی برای تکمیل سناریوی نیمهتمام آمریکا در منطقه است».
به باور این تحلیلگر، تلاش برای حضور احتمالی دوباره آمریکا در افغانستان میتواند پیامدهای متناقضی برای منطقه داشته باشد. از یک سو، ممکن است برخی بازیگران منطقهای از مهار تهدیدهای تروریستی و جلوگیری از گسترش داعش سود ببرند، اما از سوی دیگر، رقابت قدرتهای بزرگ و تبدیل افغانستان به میدان جدید کشمکش میان واشنگتن و پکن میتواند ثبات شکننده منطقه را بیش از پیش تهدید کند.»
در نهایت، روحی صفت تأکید میکند که «آینده افغانستان و امنیت منطقه نباید قربانی رقابت ژئوپلیتیک قدرتهای جهانی شود.» او با اشاره به موضع اخیر چین یادآور میشود که «تنها راه پایدار برای ثبات افغانستان، احترام به حق حاکمیت و تصمیم مردم این کشور است و هرگونه حضور نظامی خارجی، نهتنها به صلح کمکی نخواهد کرد، بلکه تنشها را تشدید خواهد نمود.»
0 Comments