استیفان لنه و ایرینی تسمیندو در تحلیلی که کارنگی اروپا منتشر کرد، نوشتند: اتحادیه اروپا گاهی اوقات خود را به عنوان لنگر ثبات جهانی نمایانده و در مواردی افقش چندان فراتر از مناطق اطراف خود گسترش نیافته است.
اسباب هشتگانه سیاست خارجی اتحادیه اروپا بیانگر عملکرد خارجی اتحادیه است و نشان میدهد بر چه مواردی تأکید خاصی نهاده و کجا به طور گستردهای غایب بوده است.
سه مورد از این اسباب، ابزارهای سنتی دیپلماسی اتحادیه اروپا هستند: ملاقاتهای رهبران ارشد اتحادیه اروپا، اعلامیههای نماینده عالی (رئیس سیاست خارجی اتحادیه) و مصوبات شورای اروپایی و شورای امور خارجی.
چهار مورد دیگر مربوط به اشتغالات اجرایی هستند؛ یعنی تحریمها، عملیات نظامی و غیرنظامی، تجارت و کمکهای اتحادیه اروپا.
ابزار نهایی، هیأتهای نمایندگی اتحادیه اروپا هستند که بیانگر بخش مهمی از زیرساختهای سیاست خارجی اتحادیه اروپاست.
البته این تصویر قطعاً کامل نیست؛ چنانچه برخی جنبههای مربوطه روابط خارجی، برای مثال دیپلماسی چندجانبه که قطعاً بخش مهمی از سیاست خارجی اتحادیه اروپاست، تحت پوشش قرار نگرفتهاند.
ملاقاتهای مقامات ارشد اتحادیه اروپا
مأموریتهای محولشده و ملاقاتهای رئیس شورای اروپایی، رئیس کمیسیون اروپایی و نماینده عالی با مقامات سایر کشورها، معیار مناسبی جهت تشخیص اولویتهای اتحادیه اروپا ارائه میدهد.
دادهها بیانگر آن است که اتحادیه اروپا چشماندازی جهانی داشته، اما در عین حال توجه خاصی به همسایگان خود معطوف کرده است. در این میان دادهها ارتباط قابل توجهی را با ایالات متحده نشان میدهند.
از سوی دیگر، مدیریت بحران محرک مهمی برای ملاقاتها بوده است. این امر، تعداد نسبتاً زیاد سفرها به مصر را که درگیر آشفتگی عظیمی بود، توجیه میکند. اسرائیل و فلسطین، محل دائمی تلاشهای (نه چندان موفق) اتحادیه اروپا برای حل بحران بودهاند و صربستان اولویت مهمی برای کاترین اشتون به شمار میآمد، به طوری که توانست پیشرفتهای چشمگیری در عادیسازی روابط این کشور با کوزوو به دست آورد.
اعلامیههای نماینده عالی اتحادیه اروپا
اعلامیههای صادره از سوی نماینده عالی اتحادیه اروپا، چنانچه بیانگر نخستین واکنش سیاسی اتحادیه اروپا به چالش سیاست خارجی جدیدی باشند، از اهمیتی اساسی برخوردار خواهند بود، اما آنها اغلب تکرار مواضع اتحادیه اروپا هستند.
تجزیه و تحلیلها نشان میدهد نزدیک به دو سوم این اعلامیهها مربوط به حوادث مناطق همسایه بوده است. قیامهای عربی و پیامدهای آن نیز به وضوح در سیاست خارجی اتحادیه اروپا منعکس شده است و تقریباً نیمی از اعلامیهها (478 مورد) به کشورهای عربی (از جمله مشکل اسرائیل و فلسطین) ارجاع دارد. سوریه به تنهایی موضوع 182 اعلامیه و بحث هستهای ایران موضوع 82 اعلامیه بوده است.
مصوبات شورای اروپایی و شورای امور خارجی
مصوبات این دو نهاد از منزلت نسبتاً بالاتری نسبت به اعلامیهها برخوردارند و شاخص بهتری از اولویتهای سیاست خارجی اتحادیه اروپا ارائه میدهند. داده ها نشان میدهند که طی سال های 2010 تا 2014 تحولات دنیای عرب مشغله اصلی اتحادیه اروپا بوده و در این میان حوادث سوریه بیشترین توجه را به خود معطوف کرده است.
اشتغالات مستقیم
تحریمها، عملیات نظامی و غیرنظامی، تجارت و کمکهای توسعهای نمونههای مهمی از مشارکت مستقیم اتحادیه هستند.
در سالهای اخیر، تحریمها به طور فزایندهای به ابزار اصلی اتحادیه اروپا جهت رسیدگی به شرایط بحرانی تبدیل گشته است و تعداد قابل توجهی از کشورها هدف تحریمهای اتحادیه واقع شدهاند. چنانچه در ژوئیه 2014، 30 کشور (16 درصد از اعضای ملل متحد) به نوعی موضوع تحریمهای اتحادیه اروپا بودند. در دهه 90 میلادی، بسیاری از تحریمهای اتحادیه اروپا مبتنی بر تصمیمات سازمان ملل بود، اما در حال حاضر اتحادیه به طور مستقل اقدامات محدودکنندهای را البته به موازات تحریمهای ایالات متحده آمریکا، اتخاذ میکند.
اعزام سرباز به خارج از مرزها بیانگر یکی از جدیترین و پرهزینهترین اشتغالات اتحادیه اروپاست، اگرچه اکثریت این عملیات در مقیاسی نسبتاً کوچکی صورت میگیرند. از سال 2002 که ساختارهای دفاع و امنیت اروپایی عملیاتی شد، اتحادیه اروپا تقریباً 30 مأموریت نظامی و غیرنظامی بر عهده گرفته است. توزیع جغرافیایی این عملیاتها تمرکز ویژه سیاست خارجی و امنیتی اتحادیه اروپا را در مناطق همسایهای و همچنین در آفریقا نشان میدهد.
- کمکهای سرانه اتحادیه اروپا
اتحادیه اروپا برای مدت زمانی طولانی بزرگترین اهداکننده کمکهای توسعهای در جهان محسوب شده است. اگرچه کمکهای اتحادیه به کشورهای بسیار دوردست رفته، اما سطح کمکها برای مناطق همسایه به طور قابل توجهی بالاتر بوده است. همچنین توجه ویژهای به کشورهای جنوب صحرای آفریقا شده است.
اتحادیه اروپا بزرگترین قدرت تجاری جهان به شمار میآید. میتوان گفت اتحادیه اروپا در حوزه تجاری یک بازیگر جهانی است و این حوزه از حوزههای بسیار فعال و پویای فعالیتهای آن محسوب میشود. مضافاً اینکه با تضعیف رژیمهای چندجانبه تجاری، تمایل آشکاری به سوی انعقاد معاملات دوجانبه و یا منطقهای وجود دارد.
هیأتهای نمایندگی اتحادیه اروپا
طی دههها، کمیسیون اروپایی شبکهای عظیم از هیأتهای نمایندگی بنا نهاده است. در حال حاضر اتحادیه اروپا دارای حدود 140 هیأت نمایندگی است. این شبکه به وضوح دامنهای جهانی دارد.
نتیجه گیری
نگاهی به عملکرد اسباب هشتگانه سیاست خارجی اتحادیه اروپا تصویری پیچیده ارائه میکند: تنها وجهی که در آن اقدام بینالمللی اتحادیه اروپا، حقیقتاً جهانی است، تجارت است. کشورهایی چون کره جنوبی و کانادا، در مقایسه با کشورهای همسایه خود، دارای رژیمهای تجاری بسیار پیشرفتهتری با اتحادیه اروپا هستند. استفاده از ابزارهای سنتی دیپلماتیک تا حد زیادی منعکسکننده چالشهای خارجی اصلی زمان خود است. در این راستا تعداد بالای قطعنامههای صادره از شورای اروپایی در رابطه با بحران آفریقا، رابطه ویژه اتحادیه اروپا با این قاره را تأیید میکند.
اما اطلاعات در خصوص الگوی سفرهای رهبران اتحادیه اروپا حکایت دیگری است: دادهها نمایانگر ترجیح قابل توجهی نسبت به مناطق همسایه از یک سو، و اولویت مهمی جهت ارتباط با قدرتهای اصلی جهانی از سوی دیگر هستند. جالب است که رهبران اتحادیه اروپا برخلاف تعداد بالای سفر به کشورهای آسیایی، چندان به کشورهای آفریقایی سفر نکردهاند.
اتحادیه اروپا در مرحله کنونی سیاست خارجی خود، مشخصاً هم بازیگری جهانی است و هم یک قدرت منطقهای به شمار میآید. اما در عین حال، با توجه به ترقی آسیا و ظهور جهانی چندقطبی، به نظر میرسد با رقابت فزایندهای در سطح جهانی مواجه خواهد بود.
0 Comments