جدیدترین مطالب
أحدث المقالات
جنگ تجاری آمریکا به کجا میرود؟
رضا مجیدزاده *
جنگهای تجاری پدیدههای دیرپایی نیستند، اما پایان آنها به بستر مساعد توافقهای دو یا چندجانبه نیاز دارد که در چشمانداز کوتاهمدت فراهم نیست.
آثار کوتاهمدت و بلندمدت بر صنایع آمریکا
با توجه به تعرفه 80 میلیارد دلاری ایالات متحده برای ماشینهای لباسشویی، سلولها و پانلهای انرژی خورشیدی که بیشتر بر اساس قطعات آلومینیوم و فولاد ساخته میشوند، سالانه 60 دلار هزینه به هر خانوار آمریکایی تحمیل میشود. با احتساب مالیات بر 200 میلیارد دلار از واردات چینی، این بار هزینه به 127 دلار برای هر خانواده آمریکایی افزایش مییابد که یک زیان رفاهی برای آنها به شمار می رود.
در یک چشمانداز بلندمدت، در حالت تقابل صرف آمریکا با چین، صادرات چین به امریکا میتواند تا 70 درصد کاهش یابد و نیمی از بخشهای قابلمبادله چین، بیش از 90 درصد کاهش در صادرات خود را تجربه خواهند کرد که صنایع نساجی، فلزات، کامپیوتر و تجهیزات الکترونیکی را شامل میشود. در بلندمدت و چنانچه چین هم پابهپای آمریکا بجنگد، در کنار افت 70 درصدی صادرات چین به امریکا، صادرات آمریکا به چین هم تا 50 درصد افت میکند. محصولات کشاورزی، معدنی ، پتروشیمی، کامپیوتر و تجهیزات الکترونیکی آمریکا بیشترین افت صادارت به چین را تجربه میکنند. اگر کشورهای دیگر طرف جنگ تجاری را نیز لحاظ کنیم، ارقام افت صادرات متقابل به حدود 30 تا 40 درصد در بلندمدت تعدیل میشود.
در نمای کوتاهمدت، بزرگترین کارخانه تولید میلگرد در آمریکا بالغ بر 10 درصد از نیروی کار خود را تعدیل و آن را ناشی از تعرفه 25 درصدی روی فولاد اعلام کرده است. تولید گوشت خوک در آمریکا تا حد زیادی به چین و مکزیک اتکا دارد و سرمایهگذاران این رشتهفعالیت با یک فضای نامطمئن مواجه شدهاند. شرکت موتورسازی آمریکایی هارلی دیویدسن نیز اعلام کرده است که بخشی از خط تولید خود را به بیرون از آمریکا انتقال خواهد داد. صنایع چاپ در امریکا نیز به واسطه اعمال تعرفه روی واردات آلومینیوم دچار افزایش هزینه شدهاند. این فهرست در اینجا پایان نمیپذیرد و حتی شرکتهایی مانند آمازون، تویوتا موتور امریکای شمالی و آلکوآ نیز در تلاش برای پایان دادن به این جنگ تجاری هستند، چون از سیستم تعرفه آسیب میبینند. در مجموع می توان گفت که ادامه جنگ تجاری کنونی می تواند فعالیت صنایع آمریکا را با مشکلات جدی مواجه کند.
چیدمان بازیگران و دورنمای جنگ تجاری
اگر به طور ساده، فقط چین و آمریکا را در نظر بگیریم، در مقابل اعمال تعرفه آمریکا، چین دو گزینه دارد؛ ادامه روند یا مقابله و واکنش. آمریکا نیز دو گزینه تجارت آزاد و جنگ تجاری داشته که دومی را برگزیده است. اکنون چین با کاهش تقاضا برای محصولاتش در ایالات متحده روبهرو شده است و اگر گزینه واکنش متقابل را انتخاب کند، میتواند نرخ برابری یوان در برابر دلار را در نرخی پایینتر از نرخ کنونی، میخکوب کند و با تضعیف ارزش یوآن، باعث کاهش قیمت نسبی محصولاتش نسبت به محصولات آمریکایی شود یا در ذیل همین گزینه واکنش متقابل، روی کالاهای آمریکایی تعرفه وضع کند. نوع تعادل احتمالی برای این بازی به میزان منفعت انتظاری و منفعت واقعی هر یک از دو کشور در جریان جنگ تجاری بستگی دارد. یعنی در هر دوره، آنها تفاوت بین منفعت انتظاری و منفعت تحققیافته را ارزیابی کرده و بر اساس آن راهبرد دورهای خود را انتخاب میکنند. بنابراین نمیتوان تعادل مشخصی برای این بازی در نظر گرفت؛ از یک سو میتواند به تکرار تعرفه در هر دور بینجامد یا اینکه با وجود یک ناظم مانند سازمان جهانی تجارت، هستهای برای همکاری شکل بگیرد یا اینکه یکی از کشورها برای جلوگیری از زیان بیشتر، برای توافق تجاری پیشدستی کند.
با توجه به چیدمان کنونی از رقابت نزدیک چین و آمریکا از یک طرف و افزایش مستمر قدرت اقتصادی چین، انتظار میرود که احتمال کنارگذاردن جنگ تجاری از سوی هر دو کشور، کمتر باشد. اهمیت خلع سلاح کرهشمالی برای آمریکا، نفت شیل و اهمیت قیمت نفت برای چین، متغیرهایی هستند که این بازی دو سویه را پیچیدهتر میکنند.
اما چنانچه در یک مدل تضاد، شامل ایالات متحده، چین، مکزیک، کانادا و اتحادیه اروپا، راهبردهای کلی آمریکا را در قالب ادامه جنگ تجاری و بازگشت به تجارت آزاد و راهبردهای چهار بازیگر دیگر را به صورت مقابلهبهمثل (اعمال تعرفه) یا شکایت به سازمان تجارت جهانی در نظر بگیریم، آنگاه حالت استمرار جنگ تجاری توسط ایالات متحده و مقابلهبهمثل دیگر بازیگران، یکی از تعادلهای محتمل بازی است که در قالب آن، ایالات متحده نسبت به کشورهای دیگر، دستاورد بیشتری کسب میکند و در صورت ثبات شرایط بینالمللی، ادامه جنگ تجاری، برای این کشور سودمند است. اما در صورت اتخاذ راهبرد مقابلهبهمثل یا تلافی توسط کشورهای مقابل و ادامه راهبرد جنگ تجاری توسط ترامپ، بدون تغییر معنادار در شرایط بینالمللی کنونی، بازگشت ایالات متحده به سمت تجارت آزاد با این کشورها، تعادل محتملی نیست. شکایت این کشورها ب هسازمان تجارت جهانی نیز راهبرد موثری برای بازگشت ایالات متحده به سمت تجارت آزاد به این کشورها نیست و به نظر میرسد در صورت عدم استفاده از اهرمهای سیاستی دیگری غیر از جنگ تجاری یا توسل به سازمان جهانی تجارت، یعنی ابزارهایی از قبیل تحریک کرهشمالی توسط چین، یا ورود بازیگران دیگر به این بازی، یا بروز اتفاقاتی مانند بروز بحران مالی در ایالات متحده، امکان بازگرداندن ایالات متحده (دستکم در دوران ریاستجمهوری ترامپ) بهسادگی میسر نباشد.
پژوهشگر اقتصاد سیاسی توسعه*
0 Comments