جدیدترین مطالب
أحدث المقالات
حمایت افکار عمومی آلمان از خروج نیروهای آمریکا
جیمز کرچیک در یادداشتی که وب سایت اندیشکده بروکینگز آمریکا آن را منتشر کرد؛ نوشت: بااینحال، ترامپ این اقدام خود را بهعنوان طرحی تنبیهی جلوه داده است. برای وی قابلدرک نیست که چرا آمریکا قرار است از آلمان در برابر روسیه محافظت کند، درحالیکه برلین به مسکو پول پرداخت کرده و گاز وارد میکند. همچنین، به نظر میرسد که ترامپ از آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان، دلخوشی ندارد؛ بنابراین، آیا میتوان چیزی را که طرف مقابل با خوشحالی میپذیرد، مجازات توصیف کرد؟
تعجبی ندارد که عمده مردم آلمان خواهان کاهش حضور نظامی آمریکا در خاک خود هستند، چراکه روابط آلمان با آمریکا از زمان تأسیس جمهوری فدرال در بیش از 70 سال پیش، دوپهلو بوده است.
در سال 1956 هنگامیکه تانکهای روسیه به نزدیک مرزهای مجارستان روانه شدند، تقریباً دو-سوم آلمان غربی معتقد بود که کشورشان باید بین آمریکا و اتحاد شوروی «بیطرف بماند». زمانی که تهدید سرخ بهصورت دیوار برلین مستقیماً به خود آنها رسید، اکثریت مردم آلمان غربی «روابط حسنه با آمریکا» را بر «حفظ بیطرفی» ترجیح دادند و این نسبت تا امروز نوسان داشته است.
اوایل دهه 1980، نزدیک بود که بوندستاگ (مجلس آلمان فدرال) استقرار موشکهای حاوی کلاهک هستهای آمریکا را رد کند. اعتراضات 1983 علیه این پاسخ دفاعی به تهدید هستهای شوروی، یکی از بزرگترین تظاهرات در تاریخ آلمان بوده است. از زمان پایان جنگ سرد نیز بیشتر مردم آلمان از خروج کامل یا کاهش نیروهای آمریکا حمایت کردهاند.
جریان اصلی رسانه در انتقاد از این اقدام اخیر ترامپ، این تاریخ را نادیده گرفته است؛ اما نتایج نظرسنجی اخیر خاطرنشان کرد که گرایش آلمان به بیطرفی، بهاندازه یکجانبهگرایی ترامپ در شعار اول آمریکا، برای روابط فرا آتلانتیک مخرب است.
بهطور حتم، همه ویژگیهای دیپلماسی سردرگم ترامپ در مدیریت این کاهش نیروها نیز به چشم میخورد. ترامپ دوست دارد فریاد بزند که آمریکا از ثروتمندترین کشور اروپا محافظت میکند؛ اما نیروهای آمریکایی برای دفاع از آلمان بیچیز و قدرنشناس اعزام نشدهاند! بلکه استقرار نیروهای آمریکا در آلمان به این خاطر است که روسیه نتواند نظم امنیتی اروپا را برهم بزند (چیزی که آشکارا در راستای منافع آمریکاست) و آلمان هم همانند آفریقا و خاورمیانه به نقاط حساس نزدیک است. سال 2012 و 2013، رئیسجمهور اوباما تعداد قابلتوجهی از سربازان آمریکا را از اروپا تخلیه کرد (در سکوت کسانی که امروز ترامپ را محکوم میکنند) و ولادیمیر پوتین هم پاسخ آن را با حمله به اوکراین و اشغال کریمه در سال بعدازآن داد.
اگر طرح تخلیه ترامپ «هدیه به پوتین» محسوب میشود، در این صورت در مورد آلمان چه میتوان گفت که با مسلح کردن اوکراین مخالفت میکند، خط لوله گاز نورد استریم-2 را ادامه میدهد درحالیکه وزیر دفاع سابق لهستان در سال 2006 این خط لوله را به پیمان نازی – شوروی تشبیه کرده است و وضعیت ارتش آن کاملاً «ناکارآمد» است. این امر برای بسیاری از آلمانیها مشکلی ندارد. سال گذشته، شش نفر از هر 10 نفر گفتهاند که در صورت تهدید یک متحد ناتو توسط روسیه، کشورشان نباید به کمک این متحد خویش بشتابد؛ درحالیکه این امر اساس این ائتلاف امنیتی جمعی است که ترامپ و فقط ترامپ از ضعف آن انتقاد کرده است. همچنین، چگونه میتوان آلمانیها را مقصر دانست درحالیکه همین نسبت از جمعیت آن معتقد است که آمریکا درهرحال از آنها دفاع خواهد کرد؟ این صلحطلبی آلمان تنها به روسیه محدود نمیشود بهطوریکه 52 درصد از آلمانیها مخالف این نظر هستند که گاهی «حفظ نظم جهانی نیازمند استفاده از نیروی نظامی است».
درنهایت، در بحث آلمان نباید نقش رویکرد ضدآمریکایی دیرینه آنها را نادیده گرفت. بههرحال آلمان سرزمینی است که در تابستان امسال بیش از 100 هزار نفر برای اعتراض به نژادپرستی در کشوری با هزاران مایل فاصله (آمریکا) به خیابانها ریختند اما در سال 2018 تنها 2 هزار نفر به موج خشونت ضد یهودی در حیاطخلوت خود اعتراض کردند.
شاید انتقاد ترامپ از ائتلافهای سنتی، رهبری جهانی آمریکا را تضعیف کند اما دستاویزی آسان برای چشمپوشی از اختلافات مهم و جدی بین این دو کشور و مزیتی برای سیاستمداران آلمان و پارتیزانهای آمریکاست. این اختلافات خیلی قبل از ترامپ وجود داشته و بعد از وی نیز برای مدتهای طولانی ادامه خواهد داشت.
0 Comments