جدیدترین مطالب

حمایت سیاه پوستان آمریکا از اعتراضات ضد صهیونیستی

اعتراضات ضدصهیونیستی سراسری در دانشگاه‌های آمریکا، محدود به ملیت، نژاد یا دین خاصی نیست. تصاویر و گزارش‌های رسانه، از مشارکت و حضور فعال دانشجویان مسلمان، یهودی، مسیحی و سیاهپوست در این اعتراضات حکایت دارد.

Loading

أحدث المقالات

Loading
دکتر خرازی با سخنرانی در مرکز ابن خلدون قطر مطرح کرد

گفتگوی درون تمدن اسلامی به مثابه یک راهبرد

۱۳۹۸/۰۱/۰۷ | خبرهای شورا

شورای راهبردی آنلاین: رئیس شورای راهبردی روابط خارجی گفت: رجوع به «تمدن اسلامی» در جهان اسلام امروز پاسخی شایسته به بحران هویتی است که مجموعه ملل اسلامی از آن رنج می‌برند.

دکتر سیدکمال خرازی که در دومین کنفرانس بین‌المللی «تکثرگرایی ملی در غرب آسیا: به سوی چارچوب تمدنی مشترک» در مرکز ابن خلدون قطر سخنرانی می‌کرد، گفت: تمدن اسلامی هویت مشترکی است که همه مسلمانان به آن افتخار می‌کنند.

وی تاکید کرد: پیش‌نیاز ورود به گفتگوی درون تمدن اسلامی قبول این واقعیت است که اولاً تمدن اسلامی، تمدنی واحد در عین کثرت است، به عبارت دیگر باور به اصل وحدت در عین کثرت، قاعده بنیادین در گفتگوی درون تمدن اسلامی است و ثانیاً باور به اینکه توسعه و پیشرفت تمدن اسلامی در تمام ابعاد آن به نفع همگان است. لازمه این گفتگو نیز بدون پیش‌شرط بودن آن است، بایستی گفتگویی راه انداخت که آزادانه و به دور از تعصب باشد، درست شبیه آنچه در دوران طلایی تمدن اسلامی رواج داشت.

متن کامل این سخنرانی را در ادامه بخوانید:

آقای رئیس، خانم‌ها و آقایان؛

پیش از هرسخن وظیفه خود می‌دانم از دانشگاه قطر و مرکز ابن خلدون به خاطر ابتکار برگزاری این نشست صمیمانه تشکر کنم. امروزه هم جهان اسلام به طور عام و هم غرب آسیا به صورت خاص، نیاز مبرم به اتخاذ رویکرد تمدنی از یکسو و گفتگوی درون تمدن اسلامی از سوی دیگر دارد. بر همین اساس اینجانب موضوع سخنرانی خود را به گفتگوی درون تمدن اسلامی به مثابه یک راهبرد اختصاص داده‌ام.

خانم‌ها، آقایان!

بلا شک یکی از نوآوری‌های مهم علمی ابن خلدون، پرداختن به تمدن اسلامی و چرایی و چگونگی شکل‌گیری و اوج‌گیری آن بود، تمدنی که بنا به نوشته «لوتروپ استووارد»، تاریخ نگار آمریکایی، در کتاب «امروز با مسلمین یا عالم نو اسلام» ، «از تمدن‌های مشهوری است که تاریخ عمومی دنیا به آن زینت یافته و با آثار درخشان خود تا ابد تاریخ را پر کرده است».

از مؤلفه‌های مهم تمدن اسلامی، به اعتراف محققان برجسته این حوزه، می‌توان به موارد ذیل اشاره کرد:

فضای امن، نظم و انضباط اخلاقی، اصالت داشتن اندیشه و تفکر، برتری سطح زندگی، سعه صدر و اجتناب نسبی از تعصب، غلبه روحیه همبستگی، توسعه و ترقی علم و ادب، اوج توأمان کار و ایمان و رعایت حال مستضعفان.

بیش از 500 سال سروری دانشمندان اسلامی بر تولید علم در تاریک‌ترین دوره اروپا، نشانگر قابلیت جامعه اسلامی در تأسیس و تداوم یک تمدن است. در سایه این تمدن عظیم موتور دانش بشری از طریق فلاسفه و دانشمندان اسلامی دوباره به حرکت افتاد و میراث معرفت یونانی به دست پدران عقل‌گرای جدید مسلمان و پیشگامان تحقیق علمی اسلامی ارتقاء یافت و به این ترتیب تمدن اسلامی و اندیشمندان مسلمان نقش حلقه واسط را میان موفقیت‌های علمی یونان و عصر جدید ایفا کردند.

حال سئوال اینست که آیا تمدن اسلامی پدیده‌ای مربوط به گذشته و بخشی از تاریخ است یا اینکه این تمدن هنوز هم به عنوان واقعیتی در دسترس انسان امروز است و بخشی از حیات فرهنگی، اجتماعی و سیاسی جهان امروز را تشکیل می‌دهد؟

در پاسخ باید گفت که تمدن اسلامی با پشتوانه دین اسلام و فرهنگ اسلامی، موجودی است زنده، پویا و بالنده که با وجود فاصله گرفتن از دوران اوج و تحمل رنج بسیار در دوران زوال و انحطاط، به طور دائم در جستجوی احیای ابعاد و جلوه‌های تمدنی خویش بوده است. این دغدغه‌ها و تلاش‌های احیاگرانه در دو قرن اخیر با شکل‌گیری نوعی بیداری اسلامی وارد مرحله جدید و تعیین کننده‌ای شده است، مرحله‌ای که در آن بازگشت به تمدن اسلامی و شکل‌دهی به تمدن نوین اسلامی به شدت تبدیل به مطالبه عمومی، هم در سطح نخبگان و هم در سطح توده‌ها است. در جهان اسلام امروز، سخن گفتن از اسلام به مثابه یک راه حل، گسترش و عمق فراگیری یافته است.

البته با کمال تأسف باید اذعان کرد که به موازات فراگیر شدن گفتمان بازگشت به تمدن اسلامی و تأسیس تمدن نوین اسلامی، آفت و آسیب بزرگ «تفرقه» نیز دامن‌گیر جامعه اسلامی است و این تفکر نوپا را مورد تهدید قرار می‌دهد.

خانم‌ها، آقایان؛

اکنون سئوال این است که آیا تفاوت‌هایی که امروزه باعث شکل‌گیری اختلافات در درون تمدن اسلامی شده است، در طول 500 سال شکوفایی تمدن اسلامی وجود نداشت؟ قطعاً وجود داشت. پس آن‌ها چه کردند که به رغم این تفاوت‌ها و اختلافات توانستند آن تمدن باشکوه را بنیان‌گذاری کنند که آنان تفاوت‌ها را به رسمیت شناختند و آنرا مدیریت کردند. آنان با تسامح و بردباری، تفاهمی میان مذاهب اسلامی ایجاد کردند که اکثر تمدن‌شناسان جهان، از آن به عنوان اصل مادر برای بنیان‌گذاری تمدن اسلامی یاد می‌کنند. عنصر تسامح و بردباری به عنوان یکی از عناصر سازنده تمدن اسلامی مورد اشاره تأکید اکثر محققان در این زمینه بوده است.

لذا برای خروج از وضعیت نامطلوب فعلی که گریبانگیر حوزه تمدن اسلامی شده است، پیشنهاد اینجانب حرکت به سوی گفتگوی درون تمدن اسلامی است. دوران باشکوه و عظمت تمدن اسلامی واقعیتی است که در میان مسلمانان کم‌ترین اختلاف در باره آن وجود دارد. علاوه بر این، رجوع به «تمدن اسلامی» در جهان اسلام امروز پاسخی شایسته به بحران هویتی است که مجموعه ملل اسلامی از آن رنج می‌برند. تمدن اسلامی هویت مشترکی است که همه مسلمانان به آن افتخار می‌کنند.

پیش‌نیاز ورود به گفتگوی درون تمدن اسلامی قبول این واقعیت است که اولاً تمدن اسلامی، تمدنی واحد در عین کثرت است، به عبارت دیگر باور به اصل وحدت در عین کثرت، قاعده بنیادین در گفتگوی درون تمدن اسلامی است و ثانیاً باور به اینکه توسعه و پیشرفت تمدن اسلامی در تمام ابعاد آن به نفع همگان است. لازمه این گفتگو نیز بدون پیش‌شرط بودن آن است، بایستی گفتگویی راه انداخت که آزادانه و به دور از تعصب باشد، درست شبیه آنچه در دوران طلایی تمدن اسلامی رواج داشت.

نقطه عزیمت این گفتگو باید ایجایی و نه سلبی باشد، یعنی براساس نقاط قوت و اشتراکات فراوان عالم اسلام آغاز شود و نه براساس تفاوت‌ها و اختلافات و تضادها. شروع گفتگو باید از سطح نخبگان و گروه‌های مرجع آغاز شود، البته با اراده سیاسی دولت‌ها که چنین روندی را مورد حمایت قرار دهند، چرا که بدون اراده سیاسی دولت‌ها، سایر کنشگران هم برای حل اختلافات کاری از پیش نخواهند برد.

دوستان عزیز!

خوشبختانه هرچه هم کشورهای اسلامی با هم اختلاف داشته باشند، در افتخار به دوران باشکوه تمدن اسلامی و در ضرورت احیای آن تمدن عظیم هیچ اختلافی با هم ندارند؛ لذا موضوع گفتگوی درون تمدن اسلامی برای بررسی راه‌های احیای آن دوران با شکوه می‌تواند بهترین مسیر برای همگرایی جهان اسلام باشد و می‌تواند آثار مثبتی را در حل سایر اختلافات داشته باشد.

امید می‌رود با راه اندازی چنین گفتگویی روح جدیدی در جهان اسلام دمیده شود. تمدن اسلامی در تمام حوزه‌های علمی، اقتصادی، تجاری، تاریخی، فرهنگی و…. دارای قابلیت‌ها و ظرفیت‌های بالقوه و بالفعل فراوانی برای شکوفایی و خدمت‌رسانی است.

از جمله راهکارهای بررسی نحوه رسیدن به این هدف والا می‌تواند موارد ذیل باشد:

  • برگزاری جلسات هم‌اندیشی میان اندیشمندان مسلمان درباره نحوه احیای تمدن اسلامی؛
  • انتشار ویژگی‌های دوران باشکوه تمدن اسلامی و کاوش در باره ریشه‌های شکل‌گیری آن برای الهام‌گیری از آن؛
  • سرمایه‌گذاری هرچه بیشتر در زمینه توسعه علم و فناوری در کشورهای اسلامی که از زیربناهای اصلی هر تمدن محسوب می‌شود؛
  • برقراری همکاری بین دانشگاه‌های جهان اسلام با هدف مبادله دانش و فناوری؛
  • تشکیل یک گروه بین‌المللی از متفکران جهان اسلام برای پیشبرد این آرمان ارزشمند؛
  • راه‌اندازی سازمان‌های مردم نهاد تخصصی در کشورهای اسلامی برای تعقیب و مطالبه این ایده راهبردی‌‌؛
  • ایجاد هماهنگی‌های رسانه‌ای میان کشورهای اسلامی برای پرداختن نظام‌مند و سازمان‌مند به این امر خطیر با هدف تبدیل آن به یک مطالبه عمومی در سطح آحاد ملل اسلامی.

0 Comments

یک دیدگاه بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *