ورنر فاسل آبند، رییس موسسه مطالعات امنیتی و اروپایی اتریش در سخنرانی که عصر روز دوشنبه در شورای راهبردی روابط خارجی در جمع اساتید و خبرنگاران با محوریت آینده اروپا و نظام بین الملل ارائه کرد، اظهار داشت: در دوره ای قرار داریم که می تواند برای اروپا بسیار تعیین کننده باشد، چرا که فرانسه، آلمان و انگلستان سه انتخابات مهم در پیش رو خواهند داشت. با توجه به آنکه این کشورها، سه کشور بزرگ اروپا محسوب می شوند نتایج انتخابات آنها برای تحولات اتحادیه اروپا بسیار تاثیرگذار خواهند بود.
وی با غیر قابل پیش بینی خواندن انتخابات پیش روی این سه کشور گفت: با توجه به تغییرات گوناگونی که در حال رخ دادن است، پیش بینی نتیجه این انتخابات بسیار سخت است. در انتخابات ریاست جمهوری فرانسه، آقای ماکرون سعی کرده است که تمرکز افکار عمومی را از راست به چپ برگرداند و بر همین اساس احتمال می رود که وی با 55 درصد آراء بتواند به پیروزی برسد. این محتمل ترین نتیجه ای است که می توان پیش بینی کرد. در شرایط فعلی وی معقول ترین کاندیدایی است که می تواند ادامه دهنده سیاست های فرانسه باشد. اگرچه با توجه به وضعیت سیاسی فرانسه و تحولات پیش رو، بعید است که بتواند تمام وعده های خود را عملی کند. البته فقط بحث نتیجه انتخابات فرانسه نیست بلکه پارلمان هم اهمیت دارد و مهم است که مستقل باشد یا سمت جمهوری خواهان یعنی حزب سارکوزی.
وزیر دفاع سابق اتریش با تشریح وضعیت انتخابات در آلمان اذعان داشت: در آلمان وضعیت کمی متفاوت تر از فرانسه است و در این انتخابات مرکل همچنان بیشترین شانس پیروزی را دارد. البته ممکن است معادلات تغییر کند. شولز نیز بسیار مسئولیتپذیر است ولی در کل تغییر مرکل یا او خیلی تحول جدی را ایجاد نخواهد کرد. اگر این دو دولت آلمان و فرانسه بتوانند همکاری کنند اتحادیه اروپا بسیار قدرت پیدا خواهد کرد بهویژه اینکه در رابطه با برگزیت همچنان گفتوگو و بحثها ادامه دارد و هنوز مشخص نیست چه اتفاقاتی رخ خواهد داد. در هر صورت باید سعی کنیم مشکلات را حل کنیم و سیاست مشترکی را در پیش بگیریم.
فاسل آبند با طرح دستور کار اصلی اتحادیه اروپا اظهار داشت: دستور کار اصلی اتحادیه اروپا، بحث خروج بریتانیا از این اتحادیه است که البته هنوز ابهاماتی در خصوص آن وجود دارد و از همین رو لازم است تا سیر طبیعی خود را طی کند، با وجود این، بحث خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا مسئله مهمی است که به نظر قطعی شده است.
وزیر دفاع سابق اتریش درباره خروج کشورهای عضو اتحادیه اظهار داشت: باید درباره خروج کشورهای عضو اتحادیه پیش بینی لازم را انجام داد و تمهیدات لازم درباره استقلال سیاسی و امنیت اروپا اندیشیده شود.
این مقام اتریشی افول پانزده درصدی هزینه های نظامی اروپا طی ده سال گذشته را یکی از مؤلفههای مهم تأثیرگذار بر امنیت اروپا دانست و اذعان داشت: طی ده سال گذشته حجم سرمایه گذاری در حوزه نظامی اروپا پانزده درصد کاهش داشته در حالیکه اروپا نیاز دارد تا هزینه های نظامی خود را افزایش دهد تا بتواند امنیت خود را تأمین کند. در صورت استمرار این کاهش سرمایه گذاری در حوزه نظامی اروپا و افول هزینه های نظامی تا بیست و پنج درصد، بحران امنیتی گریبان اروپا را خواهد گرفت.
فاسل آبند افزود: تاکنون توانستهایم برای تمام کشورهای عضو اتحادیه اروپا شرایطی را فراهم کنیم که مسائل امنیتی خود را حل کنند. البته در اروپای شرقی، کریمه، گرجستان و ارمنستان مسائل بسیاری پیش رو داریم؛ زیرا کشورهایی که قبلا عضو بودند مجددا دارند عضو اتحادیه اروپا میشوند و نگران هستیم با پیوستن مجدد کشورهای عضو جماهیر شوروی، روسیه هم بخواهد دخالت کند و در این صورت ناتو باید بتواند موازنه را برقرار کند. بنابراین این مسئله باید با احتیاط انجام شود و نیاز است تا سیاست های یکپارچه و منسجمی تدوین شود تا جلوی هر گونه آسیب احتمالی گرفته شود.
این کارشناس امنیتی اظهار داشت: در این میان، ناتو برای امنیت اروپا، نقش کلیدی ایفا می کند و نه تنها نباید اهمیت خود را از دست بدهد بلکه باید تمام کشورهای عضو ناتو نیز به این حقیقت برسند که می توانند از ناتو به عنوان سپر دفاعی در مقابل روس ها استفاده کنند. سیاست های دفاعی اروپا در این مورد بسیار اهمیت دارد و ارتباط مستقیم با همکاری های فراآتلانتیکی اروپا دارد.
وزیر دفاع اسبق اتریش درباره مواضع ترامپ درباره ناتو اظهار داشت: ترامپ در اظهار نظر اخیر خود اعلام کرده که ناتو یک مانع است و آمریکا نباید هزینه ای برای آن پرداخت کند و این مسئله به چالش اصلی در رابطه آمریکا و اروپا تبدیل شده است. به نحوی که اروپایی ها را به این سمت سوق داده است که برای حل مشکلات امنیتی خود، به گزینه خودمختاری امنیتی در برابر آمریکا بیاندیشند.
فاسل آبند افزود: با انتخاب ترامپ، نه تنها اروپایی ها و ایرانی ها، بلکه حدود نیمی از امریکایی ها و حتی نظام بین الملل شگفت زده شده اند. وقتی که یک آدم بیرونی که بنیان های قدرت را نمی داند برای یک مسئولیتی همچون ریاست جمهوری انتخاب می شود برای اثبات خود به دنبال رفتارهای متناقض خواهد رفت و همین عامل سبب شده تا حتی خود جمهوری خواهان نیز با ایدئولوژی وی دچار تضاد شوند. بنابراین باید بفهمیم که در پس ذهن این افراد چه میگذرد و باید تمام احتیاط های لازم را برای این افراد در نظر بگیریم.
وی افزود: ترامپ دارای یک شخصیت ملی گرای منزوی است که به هیچ عنوان به سازمان های بین المللی بها نمی دهد و بر اساس دیدگاه های شخصی خود عمل می کند. او همچنین تصور می کند که می تواند نگرش ها و رویکردهای خود را به سایر کشورها نیز منتقل کند. این رفتارها و رویکردها سبب شده است تا وی با رسانه ها دچار اختلافات جدی شده و رسانه ها نیز به شدت از سیاست های وی انتقاد کنند.
رییس موسسه مطالعات امنیتی و اروپایی اتریش اظهار داشت: در جهان امروزی، تیپ شخصیتی ترامپ به عنوان یک پدیده در بسیاری از کشورها در حال گسترش است. بنابراین باید تیپ شخصیتی این افراد را شناخت تا تمام ملاحظات لازم را مد نظر قرار داد.
وی با تشریح شخصیت ترامپ و جایگاه آن در سیستم سیاسی آمریکا بیان داشت: تیپ شخصیتی ترامپ چندان قابل محاسبه و پیش بینی نیست و نوع رفتارهایی که از خود بروز می دهد چندان خردمندانه نیست. با وجود این، سیستم قدرتمند آمریکا می تواند وی را در قالب و چارچوب های آمریکایی وارد کند همچنانکه ترامپ در 2-3 ماه اخیر به این موضوع پی برده است که منافع آمریکا در درون سیستم تعریف می شود و باید بر اساس آنچه که سیستم تعیین نموده است، سیاست های خود را دنبال کند.
وزیر سابق دفاع اتریش با ارائه توضیحاتی درباره وزیر خارجه آمریکا اظهار داشت: تیلرسون، وزیر امور خارجه آمریکا، یک سیاستمدار قهار و تاجر موفق است و توانسته در مدت زمان کوتاه گذشته موفقیت های خوبی به دست آورد و از همین رو احتمالا بتواند نفوذ وزارت خارجه را در آینده افزایش دهد. مشاوره هایی که تیلرسون در حوزه های مختلف از جمله خاورمیانه به ترامپ می دهد، بسیار اهمیت دارد. ترامپ باید در چارچوب قرار بگیرد در غیر این صورت موفق نخواهد شد. سیاست خارجی و دفاعی آمریکا تغییرات گستردهای داشته است و ترامپ توانسته توافقهای خارجی خوبی داشته باشد، علاوه بر این وزارت خارجه آمریکا روی کاخ سفید و پنتاگون تمرکز خواهد کرد و حتما به ترامپ مشاورههایی خواهند داد که در قبال آسیا و خاورمیانه تغییر موضع دهد.
رییس موسسه مطالعات امنیتی و اروپایی اتریش درباره نفوذ کوشنر بر ترامپ اظهار داشت: جرد کوشنر داماد ترامپ، یهودی _ ارتودوکس است و نفوذ زیادی روی او دارد و قطعا این امر روی خاورمیانه موثر خواهد بود. آسیای جنوبشرقی و شبه جزیره کره موضوع روز و مهم است. علاوه بر این معلوم نیست که آمریکا دست برتر را در جزیره کره خواهد داشت یا خیر؛ که اگر بخواهد اعمال قدرت کند باید از خاورمیانه چشم بپوشد و به نظر من ترامپ بیشتر از خاورمیانه به آسیای مرکزی توجه خواهد کرد. با این حال سیاستمداران آمریکایی سعی خواهند کرد که تنها بر یک منطقه جغرافیایی همچون خاورمیانه متمرکز نشوند و به غیر از خاورمیانه بر سایر مناطق همچون شرق و جنوب شرقی آسیا و دریای چین که از سطح تأثیرگذاری بالایی برخوردار هستند متمرکز شوند و از همین رو احتمالاً ترامپ در آینده به منطقه شرق آسیا توجه به مراتب بیشتری از خود نشان خواهد داد.
فاسل آبند افزود: موضوع دیگری که در خصوص توجه آمریکا به مناطق مختلف وجود دارد می توان به دریای چین جنوبی اشاره کرد که این کشور هشتاد درصد از آن را در اختیار گرفته است. اما موضوع مهم تر بحث ثبات کره است و اگر چین بتواند ادعای خود را بر چین جنوبی اثبات کند می تواند نفوذ خود را بر این حوزه از دریای چین جنوبی تا پاسیفیک گسترش دهد.
وی افزود: این منطقه بیشترین رشد جمعیت را داشته و ظرفیتهای بالقوه بسیاری دارد که توجه قدرت های بین المللی را به خود جلب نماید. با وجود این، به دلیل نفوذ هسته ای چین در آن منطقه، پکن اجازه نخواهد داد هژمونی اش توسط دیگر کشورها و قدرت های بین المللی تحت الشعاع قرار گیرد. علائم حاکی از این است که این منطقه در رقابت های آینده نقش بسیار حیاتی خواهد داشت و همین مسئله سبب شده است تا آمریکایی ها تمرکز چندانی بر خاورمیانه نداشته باشند.
وزیر دفاع سابق اتریش تغییر نگاه آمریکا از منطقه خاورمیانه به منطقه چین جنوبی را برای ایران شامل یک مجموعه فرصت ها و تهدید دانست و اظهار داشت: این تغییر نگاه می تواند برای ایران هم فرصت و هم تهدیدهایی داشته باشد. از جمله تهدیدات پیش رو، سلطه طلبی و زیاده خواهی رژیم صهیونیستی است که ایران باید به شدت مراقب آن باشد. در مجموع وضعیت خاورمیانه در سال های آینده بسیار حساس خواهد بود و ایران مهمترین فاکتور و کلید ثبات منطقه محسوب می شود و بدون ایران در منطقه ثبات وجود نخواهد داشت. از این رو ثبات ایران به نفع همه از جمله کشورهای همسایه این کشور و اتحادیه اروپا خواهد بود.
رییس موسسه مطالعات امنیتی و اروپایی اتریش اظهار داشت: ثبات در منطقه خلیج فارس مهمترین مؤلفه برای تمام کشورهای منطقه به شمار می رود و اگر ایران بتواند به طور صحیح، منطقه را مدیریت کند، می تواند ثبات را برای خود و منطقه ایجاد کند.
وی افزود: ثبات آن چیزی نیست که در راستای منافع رژیم صهیونیستی باشد بنابراین رژیم صهیونیستی برای افزایش نفوذ خود دست به هر اقدامی خواهد زد که برخی از این اقدامات همین حالا هم شروع شده است.
کارشناس ارشد مسائل امنیتی درباره تلاش عربستان در بر هم زدن ثبات منطقه اذعان داشت: عربستان سعودی هم به دنبال برهم زدن ثبات منطقه است اما توانایی ذهنی، مدیریتی و تکنیکی لازم را برای تأثیرگذاری ندارد و فقط از توان مالی برای بر هم زدن ثبات منطقه بهره می برد که استفاده از آن نیز صرفاً برای بلند مدت کافی نخواهد بود. ایران توانمندی انسانی بالایی دارد و نیروی نظامی عربستان با وجود هزینه زیادی که برایش صرف شده با ایران قابل مقایسه نیست زیرا حتی با هزینه زیاد هم نمیتوان نیروی انسانی تولید کرد.
وی ادامه داد: عربستان سال گذشته هزینههای زیادی در عرصه دفاعی خود کرد ولی همچنان نیروی انسانی محدود و خلبانهای کمی دارد و در این میان ایران وظیفه دارد در برابر مخاطرات منطقه ایستادگی کند. اگرچه هزینه دفاعی عربستان در سال 2016، هشتاد و نه میلیارد دلار بوده و کماکان در حال افزایش می باشد اما این پول تا حدی می تواند برای نیروهای نظامی کارایی داشته باشد و در مجموع نمی تواند جایگزینی برای نیروی انسانی ارتش یکی کشور محسوب شود حتی اگر تجهیزات آن کشور بسیار پیشرفته باشد.
وی افزود: در حال حاضر کمک به ثبات منطقه برای ایران یک وظیفه محسوب می شود، اما تصور من این است که تهدیدهای خارجی که می تواند ثبات منطه را بر هم بزند بسیار زیاد است، همچنانکه عربستان برای آوردن نیروی نظامی به سوریه آمادگی دارد.
فاسل آبند با تشریح نقش اتحادیه اروپا در تأمین ثبات در منطقه اظهار داشت: اتحادیه اروپا تلاش کرده همانطور که در بحث هسته ای مشارکت بسیار خوبی با ایران به عمل آورد، در خصوص موضوع منطقه و سوریه نیز ایفای نقش کند. با وجود این ، در حال حاضر مهمترین چالش منطقه خاورمیانه این است که نمی توان دو طرف را در خاورمیانه پیدا کرد که در یک زمان مقرر نظر مشترک در خصوص یک موضوع اعم از سوریه یا عراق داشته باشند. از همین رو ایران برای ایجاد ثبات در منطقه باید با کشورهایی از جمله مصر و یا اتحادیه اروپا ارتباط برقرار کند و آن را تقویت نماید. ایران همچین باید سیاست مستقل خود را همچنان ادامه دهد، اگر چه حرکت در یک مسیر ثابت بسیار سخت است؛ اما با توجه به توانمندی هایی که ایران دارد یک فرصت ایده آل از جمله در حوزه های انسانی دارد که بسیار از سایر کشورهای منطقه اعم از همسایگان، آسیای مرکزی و … بالاتر است؛ چرا که نیروهای انسانی مهمترین مؤلفه در پیشرفت یک کشور محسوب می شوند. اروپا نیز باید از این توانمندی ها برای گسترش تجارت با ایران و همچنین ترکیه و در نهایت ایجاد ثبات در منطقه بهره ببرد.
0 Comments