جدیدترین مطالب
راهبرد تحریمی آمریکا در حوزه هوش مصنوعی و الزامات مقابله با آن
شورای راهبردی آنلاین – گفتگو: مدیرکل نظام فنی، اجرایی و ارزشیابی وزارت نفت گفت: هوش مصنوعی این قابلیت را دارد که فاصله کشورهای کمتر توسعه یافته با کشورهای توسعه یافته را بهسرعت در حوزه علم و فناوری کاهش دهد، از این رو، آمریکا بهدنبال اعمال تحریم بر هوش مصنوعی در کشورهای رقیب خود ازجمله ایران است.
عقبنشینی اتحادیه اروپا از مصادره کامل داراییهای روسیه
شورای راهبردی آنلاین – گفتگو: یک کارشناس مسائل اروپا گفت: براساس گزارش گاردین، اتحادیه اروپا به توافقی در مورد برداشت سود از داراییهای مسدود شده روسیه برای خرید تسلیحات و کمک به اوکراین دست یافته است. از آنجایی که اتحادیه اروپا از عواقب قانونی مصادره کامل داراییهای روسیه نگران است و با توجه به اینکه مسکو حق قانونی برای برداشت این وجوه نداشت، تصمیم گرفت فقط سود حاصل از داراییها را برای کمک به اوکراین استفاده کند.
پاسخ دکتر خرازی به موضع جدید آمریکا در قبال برنامه هستهای ایران:
آمریکا بود که از دیپلماسی هستهای فرار کرد/ ایران هم دیپلماسی را بهترین راه میداند
شورای راهبردی آنلاین: رئیس شورای راهبردی روابط خارجی گفت: سخنگوی وزارت خارجه آمریکا بعد از مصاحبه اینجانب با الجزیره موضعگیری و حرف های گذشته را تکرار کرد که نمی گذارند ایران سلاح هسته ای تولید کند، ولی نهایتا گفت بهترین راه دیپلماسی است. بله ما هم براساس فتوای رهبری دنبال تولید سلاح نیستیم، بلکه مدافع دیپلماسی و تحقق طرح منطقه عاری از سلاح هسته ای هستیم، ولی اگر رژیم اسراییل ما را تهدید هسته ای کند، نمی توانیم دست روی دست بگذاریم و منتظر اجازه دیگران باشیم.
أحدث المقالات
راهبرد تحریمی آمریکا در حوزه هوش مصنوعی و الزامات مقابله با آن
شورای راهبردی آنلاین – گفتگو: مدیرکل نظام فنی، اجرایی و ارزشیابی وزارت نفت گفت: هوش مصنوعی این قابلیت را دارد که فاصله کشورهای کمتر توسعه یافته با کشورهای توسعه یافته را بهسرعت در حوزه علم و فناوری کاهش دهد، از این رو، آمریکا بهدنبال اعمال تحریم بر هوش مصنوعی در کشورهای رقیب خود ازجمله ایران است.
عقبنشینی اتحادیه اروپا از مصادره کامل داراییهای روسیه
شورای راهبردی آنلاین – گفتگو: یک کارشناس مسائل اروپا گفت: براساس گزارش گاردین، اتحادیه اروپا به توافقی در مورد برداشت سود از داراییهای مسدود شده روسیه برای خرید تسلیحات و کمک به اوکراین دست یافته است. از آنجایی که اتحادیه اروپا از عواقب قانونی مصادره کامل داراییهای روسیه نگران است و با توجه به اینکه مسکو حق قانونی برای برداشت این وجوه نداشت، تصمیم گرفت فقط سود حاصل از داراییها را برای کمک به اوکراین استفاده کند.
پاسخ دکتر خرازی به موضع جدید آمریکا در قبال برنامه هستهای ایران:
آمریکا بود که از دیپلماسی هستهای فرار کرد/ ایران هم دیپلماسی را بهترین راه میداند
شورای راهبردی آنلاین: رئیس شورای راهبردی روابط خارجی گفت: سخنگوی وزارت خارجه آمریکا بعد از مصاحبه اینجانب با الجزیره موضعگیری و حرف های گذشته را تکرار کرد که نمی گذارند ایران سلاح هسته ای تولید کند، ولی نهایتا گفت بهترین راه دیپلماسی است. بله ما هم براساس فتوای رهبری دنبال تولید سلاح نیستیم، بلکه مدافع دیپلماسی و تحقق طرح منطقه عاری از سلاح هسته ای هستیم، ولی اگر رژیم اسراییل ما را تهدید هسته ای کند، نمی توانیم دست روی دست بگذاریم و منتظر اجازه دیگران باشیم.
هویت؛ نیاز به کرامت و سیاست تنفر
این کارشناس علوم سیاسی در دانشگاه استنفورد که جدیدترین کتابش «هویت: نیاز به کرامت و سیاست تنفر» نام دارد و در ماه سپتامبر منتشر شد، در گفتگویی تصریح کرده ظهور چین با رفتارهای تهاجمیتر این کشور در سطح بینالمللی همراه شده است و در نهایت جدیترین چالشی خواهد بود که نظام بینالمللی طی سالهای آتی با آن مواجه خواهد شد.
آنچه در پی میآید گفتگوی اخیر او با ناتان گاردلز، سردبیر واشنگتن پست است:
- در همه دموکراسیهای غربی، انسجام اجتماعی که زمانی بنیاد اجماع سیاسی بود، به شدت متلاشی شده است و راه برای تنوع فرهنگی و ایدئولوژیکی به اندازه ای هموار شده است که این روند سبب از بین رفتن احساس مشترک مرتبط با تعلق خاطر شده است. این روند، به نوبه خود، به جستجو برای هویت حتی در قبایل از هم گسیخته منجر شده است، و این میتواند در قالب جنبش «جان سیاه پوستان مهم است»، بازگشت قدرت جنبش سفید و شمار زیادی از دیگر جنبشها خود را نشان دهد. شما در کتاب جدید به نام «هویت» خود به این موضوع پرداختهاید. چه عاملی سبب شد به این نقطه برسید؟
فوکویاما: آنچه ما از آن به عنوان هویت سیاسی یاد میکنیم، از جنبشهای اجتماعی در دهه 1960 و بر اساس مطالبات آمریکاییهای آفریقاییتبار، زنان و دیگر گروههای به حاشیه رانده شده و تلاش برای به رسمیت شناخته شدن هویت آنها و ارائه راه حلهای قاطع برای معایب اجتماعی نشأت میگیرد. این مطالبات طی سالها تکامل یافتند و جایگزین طبقه اجتماعی – اقتصادی به عنوان راهی سنتی برای آن چیزی شدند که مکتبهای فکری چپگرا آن را نابرابری مینامند. آنها منعکسکننده اهمیت شکایتها هستند، اما در برخی موارد، ویژگیهای منحصربفردی پیدا کردند و تجربه محل زندگی افراد مشخص میکرد آنها اهل کجا هستند. این موضوع سبب ایجاد موانعی بر سر راه همدلی و ارتباطات شد.
ما هم اکنون در مرحله ای قرار داریم که در آن هویت سیاسی به سوی راست گرایش پیدا کرده است. چندین عامل الهامبخش سبب ایجاد موجی از پوپولیسم شدهاند که در اروپا و آمریکا ظهور کرده است. روندی که به جهانی شدن و تأثیر به شدت نابرابر آن بر جمعیت کشورهای توسعهیافته مرتبط است. برونسپاری و تغییرات مرتبط با فنآوری تنها بر درآمد طبقه کارگری تأثیر نداشته است، بلکه این موضوع سبب افول گسترده اجتماعی شده است که از آن به عنوان از دست دادن جایگاه یاد میشود.
سطوح بالای مهاجرت بیش از پیش سبب به چالش کشیده شدن کشورهای سنتی در ارتباط با هویت ملی شده است و این روند سبب ایجاد گشایش برای سیاستمداران پوپولیستی شده است که نخبگان را عامل این شرایط میدانند. در حقیقت، نخبگان بیگناه نیستند: سیاستهای اشتباه آنها سبب ایجاد بحران سال 2008 در آمریکا و بحران یورو در اروپا شد که هر دو اتفاق سبب آسیب رساندن به کارگران عادی به مراتب بیشتر از خود نخبگان شد. همه اینها به سبب وجود سیاستمداران فرصتطلب از ویکتور اوربان در مجارستان گرفته تا دونالد ترامپ که در پی سرمایهگذاری بر روی این خشمها به عنوان ابزارهای پیشبرد جاهطلبیهای خودش است، تحریک شدهاند.
- جورج هگل فیلسوف این موضوع را درک کرد که آزادی در نهایت به رسمیت شناخته شدن هویت بشری مربوط میشود. به نظر میآید این روند طی دوران شکوفایی اقتصادی نادیده گرفته شده است. در حال حاضر، آنچه مایه تعجب میشود این است که خودتنظیمی فرهنگی گروههای به حاشیه رانده شده و خشونت پوپولیستی در بیشتر کشورهای توسعه یافته ظهور کرده است، جایی که در آنها همه افراد قرار است در فرهنگ مصرفگرا ادغام شوند. آیا عزت نفس مادی نیروی محرک در امور بشری محسوب میشود؟ بین درآمد و جایگاه چه رابطه ای وجود دارد که سبب میشود دیگران به سود برسند و شما نتوانید برسید؟
فوکویاما: خوشحالی مردم بیشتر از سطوح نسبی درآمد و شناخت اجتماعی نشأت میگیرد. همان گونه که آدام اسمیت در کتاب «نظریه احساسات اخلاقی» خود نوشته است فرد ثروتمند به ثروت خود افتخار میکند در حالی که فرد فقیر به چشم دیگر افراد بشر نمیآید. شمار زیادی از افرادی که به سیاستمداران پوپولیست رأی دادند احساس میکردند از سوی نخبگانی دیده نمیشوند که در قبال چالشهایشان بیتفاوت هستند و بر این باورند مهاجران، اقلیتها و دیگران از شایستگیهای کمتری برخوردارند. این برداشت نادرست است، اما به هر حال در ورای خشم افرادی قرار دارد که پیشتر اکثریت را تشکیل میدادند. به همین دلیل رأیدهندگان به برگزیت، تمایل دارند هزینههای اقتصادی را به جان بخرند تا این که بتوانند کشورشان را پس بگیرند و به همین دلیل، رأی دهندگان به ترامپ اغلب از لفاظیهای او علیه نخبگان در نبود یک دستاورد قابل توجه اجتماعی – اقتصادی برای خودشان خرسند میشوند.
ملی گرایی و جنبشهای مذهبی سیاسی شده نیز بر کرامتی مبتنی هستند که آسیب دیده است. روسیه از سوی ناتو به سبب گسترش به سوی شرق طی دوره ضعف، مورد تحقیر قرار گرفت. چین در حال احیا از «چند صد سال حقارت» است و جنگجویان داعش بر این باورند که در حال بازپس گیری کرامت سرکوب شده در سراسر جهان هستند. واضح است که همه این جنبشها تمایل دارند منافع مادی را برای احیای کرامت قربانی کنند.
– به نظر میرسد، از یک سو، ما میبینیم که افول نهادهای اجتماعی (از قبیل خدمات نظامی جهانی و آموزش عمومی که بر اساس آن همه نژادها، قومیتها و طبقات با یکدیگر ادغام شدهاند) با ظهور هنجارها و اقدامات قطبیشده ترکیب شدهاند و رسانههای مهم نقش مهمی در ارتباط با مسائل فرهنگی در یک بازار به شدت رقابتی ایفا میکنند، الگویی تجاری از شرکتهای رسانهای اجتماعی بزرگ که با ایجاد ارتباط بین سیاستهای همفکر و عوام فریبی که سبب تشدید اختلافات قبیلهای میشوند، گسترش مییابند. نتیجه این روند به راه افتادن مهاجرت اجتماعی است. آیا شما ارتباطی بین این تحولات میبینید؟
فوکویاما: واضح است که افزایش پهنای باند اطلاعات سبب استیلای شبکههای بزرگ آمریکایی و شبکههای دولتی اروپایی شده است و این روند سبب ایجاد تقسیمبندیهایی در فضای رسانهای شده است که مردم در آنها تنها با افرادی همانند خودشان گفتگو میکنند. در واقع نوعی حباب فیلتری ایجاد شده است. طی سالهای اخیر، این روند به صورت گستردهای به سبب فعالیت شرکتهای رسانهای اجتماعی همانند فیس بوک و توئیتر که منافعشان در گسترش دادن اطلاعات است و اغلب هم این اطلاعات بر اساس نظریههای توطئه و سوء استفادههای شخصی است، تشویق میشود. جدا کردن علت و معلول کار به شدت دشواری است: آمریکاییها بدون وجود رسانههای اجتماعی، قطبی خواهند شد و افول اعتماد به نهادها نیز در روند قطبیگرایی تأثیر داشته است. از نظر من، تنها در صورتی میتوان بر این مشکل غلبه کرد که نخست، شرکتهای بزرگ شروع به اذعان و فعالیت به شیوه خاص خودشان کنند: شرکتهای رسانهای مسئول انتشار اطلاعات به روشی هستند که شرکتهای رسانهای سنتی انجام میدادند. آنها همچنین باید ابعاد خود را کوچک کنند، زیرا قدرت بخشی در این سطح به شرکتهایی که در سطح جهانی انحصاری هستند، اقدام خطرناکی است. ما همچنین باید رویکردهای حساب شده بیشتری در ارتباط با ادغام در سطح ملی همانند یک خدمت ملی اتخاذ کنیم. مکانهای بسیار کمی وجود دارند که بر اساس آن آمریکاییها از طبقات اجتماعی مختلف میتوانند با یکدیگر تعامل داشته باشند، همانند تعاملی که افراد میتوانند در زمان خدمت سربازی با یکدیگر داشته باشند.
– در حال حاضر، به نظر میرسد مناقشه بر سر مهاجران موضوع اصلی در سیاست در آمریکا و به ویژه در اروپا باشد. آیا برخورداری از جوامع باز، مستلزم مرزهای تعریف شده نیست؟
فوکویاما: کشورها حق دارند بر مرزهای خود کنترل داشته باشند. غیر ممکن است یک دموکراسی داشت که در آن مردم دارای قدرت باشند، اما خودشان نتوانند تعریفی از واژه «مردم» ارائه کنند. این برداشت که آمریکا دیگر کنترلی بر مرزهای خود ندارد و بحران مهاجرت ناشی از جنگ داخلی سوریه در اروپا سبب شده است شمار زیادی از شهروندان این احساس را داشته باشند که جوامعشان کنترل بر یکی از ابعاد بسیار مهم حق حاکمیت را از دست دادهاند.
مهاجرت برای آمریکا فرآیندی خوب بوده است و برای اروپا نیز خوب خواهد بود، اما مهاجرت باید به صورتی مناسب مدیریت شود. مهاجران باید جذب هویت ملی شوند که در عبارات لیبرال تعریف شده است تا این که نشأت گرفته از جوامع فرهنگی جدا باشد. تنوع میتواند مسئله خوبی باشد، اما تنوع بیش از اندازه در ارتباط با موضوعات اساسی مرتبط با تعهد و ارزشهای مهم یک کشور به یک معضل تبدیل شده است. از این رو، هم آمریکا و هم اروپا باید همزمان برای ادغام مهاجران و پناهجویان تلاش و اطمینان حاصل کنند که این فرایند منعکسکننده نتیجه یک فرآیند دموکراتیک است.
– در حالی که غرب تقسیم و غیرمتمرکز میشود، چین در حال متمرکز شدن و وحدت است. این موضوع چه تأثیری در مسائل ژئوپلیتیکی دارد؟
فوکویاما: موفقیت ظاهری چین شکننده است و کشوری که هر روز بیش از پیش دیکتاتوری میشود این موفقیت را به زور پیش میبرد. حجم آزادیهای فردی تحت ریاست جمهوری شی جین پینگ در چین به صورت مداوم در حال محو شدن است. با وجود نظام اعتباری اجتماعی جدید در چین، از اطلاعات عظیم و هوش مصنوعی در راستای اجرای کنترلهای استبدادی استفاده میشود که از زمان ظهور ژوزف استالین و مائو زدونگ شاهد آن نبودهایم. شهروندان چینی فرصتی برای قیام علیه این نظام ندارند زیرا این نظام به صورت بیرحمانهای هر نوع اقدام جمعی را ممنوع میکند.
تلاشهای شی جین پینگ برای پایان دادن به محدودیتها سبب از بین رفتن رژیم استبدادی میشود که پس از سال 1978 ظهور کرد: این حقیقت که حزب کمونیست چین حکومت خود را با اعمال محدودیتهایی در زمینه بازنشستگی اجباری، رهبری جمعی نهادینه کرده است. همه اینها در حال برچیده شدن هستند و این کشور در حال بازگشت به نظامی است که مائو قبل از انقلاب فرهنگی ایجاد کرده بود.
آینده این نظام به شدت به تداوم تلاش بر سر الگوی اقتصادی آن بستگی دارد. نرخ رشد به سبب استقراض از استانها و شهرداری ها افزایش یافته است. این امکان وجود ندارد یک کشور – همانند کاری که چین طی سالهای اخیر انجام داده است- بتواند حدود 50 درصد از تولید ناخالص داخلی خود را سرمایه گذاری کند و با مشکلاتی مواجه نشود. آزمون واقعی برای نظام تنها زمانی مشخص خواهد شد که این کشور با نخستین رکود واقعی یا مالی خود مواجه شود. در آن صورت، ما میتوانیم ببینیم که چگونه چنین اجماع اجتماعی در یک جامعه گستردهتر نمود پیدا میکند.
از نظر ژئوپلیتیکی، ظهور چین با رفتارهای تهاجمیتر این کشور در سطح بینالمللی همراه شده است. این کشور پس از آن که وعده داد دریای چین جنوبی را نظامی نخواهد کرد، دقیقا در حال انجام همین کار است. این کشور در حال استفاده از ابتکار عمل یک کمربند – یک جاده برای گسترش نفوذ خود در سراسر اوراسیا، آفریقا و آمریکای لاتین است. ظهور چین در نهایت جدیترین چالشی خواهد بود که نظام بینالمللی طی سالهای آتی با آن مواجه خواهد شد.
0 Comments