هارون نجم پور*
توسعه و گسترش روابط با ایران از مسایل بسیار مهم در سیاست خارجی افغانستان است. روابط سیاسی، امنیتی، فرهنگی- اجتماعی، اقتصادی و تعاملات تجاری و ترانزیتی سر فصل های همکاری دو کشور را تشکیل می دهند. این علایق ریشه در دین، فرهنگ، تاریخ و همسایگی دو کشور دارد. این روابط از نگاه مناسبات منطقه ای نیز دارای جایگاه و اهمیت ویژه ای است. ایران یکی از کشورهای قدرتمند و تأثیر گذار در معادلات منطقه به شمار می رود و به عنوان همسایه غربی افغانستان به دلیل داشتن مرز طولانی و مشترکات فراوان روابط نیک و حسنه ای با افغانستان دارد. ایران کشوری است که می تواند جاگزین خوبی برای راه های سنتی ترانزیتی و ترانسپورتی افغانستان و نقطه وصل افغانستان به آب های آزاد باشد و افغانستان را به ترکیه، اروپا، خلیج فارس و سایر مناطق استراتژیک جهان وصل کند.
همین طور افغانستان هم در سیاست خارجی ایران دارای جایگاه خاص و استراتژیک می باشد. در مورد درجه بندی و جایگاه کشور ها در سیاست خارجی ایران می توان گفت کشور ها در سیاست خارجی ایران به کشور های استراتژیک و غیر استراتژیک تقسیم شده اند. شاخص های استراتژیک بودن هم در قدم اول مسلمان بودن، همسایگی، اهمیت روابط در بخش های مختلف سیاسی، امنیتی، اقتصادی، فرهنگی، ترانسپورتی، تکنولوژی و پیشرفت یک کشور، بحران کشورها و تأثیر آن بالای ایران، تحولات کشور ها و اهمیت آن برای ایران می باشد. همچنین در اهمیت تاریخ روابط سیاسی دو کشور، مناسبات مردم با مردم و حضور مهاجرین افغانستان در ایران هم نقش خود را دارد. افغانستان هم نقطه وصل و پل ارتباطی ایران با آسیای میانه و شرق آسیا بوده می تواند.
پیشینه مختصر از تاریخ روابط دو کشور
روابط دو کشور همسایه و دوست افغانستان و ایران روابط خاص و منحصر به فرد است؛ به این معنا که این دو کشور تاریخ مشترک دارند. یعنی زمانی هر دو کشور تحت رهبری یک سلسله بوده است. تاریخ سیاسی دو ملت با هم بسیار نزدیک است و به چند هزار سال قبل بر می گردد ؛ اما در دوران معاصر و به ویژه در صد سال گذشته این روابط از سال 1300 خورشیدی که آغاز تأسیس روابط سیاسی- دیپلوماتیک میان دو کشور است، اهمیت خاص دارد. به تاریخ 1/4/1300 به اساس معاهده مودت که توسط عبدالعزیز خان سفیر کبیر و نماینده فوق العاده افغانستان در تهران و مجد الملک نماینده دولت ایران امضا شد، نمایندگی های سیاسی دو کشور در تهران و کابل افتتاح گردید. قرارداد ودادیه و تأمینیه 1306 اصول روابط ذات البینی دو کشور را به ویژه در موضوعات بین المللی تثبیت کرد. افغانستان و ایران، دارای سرحدات طولانی (حدود 925کیلو متر) می باشد. به طور مختصر باید یاد آور شد که در مجموع به اساس چهار حکمیت: گولدسمد 1872، ماکلین 1891، مک ماهون از 1903 الی 1905 و تثبیت 90 میله مرزی از کوه ملک سیاه تا سیاه کو به طول 475 کیلومتر و فخرالدین آلتای 1935 سرحدات افغانستان با کشور ایران به طول مجموعی 925 کیلومتر خشکه و آبی تعیین شده است.
افغانستان و ایران در قرن 19 و اوایل قرن 20 روابط زیاد نزدیک و رسمی با هم نداشتند. تنها مورد قابل توجه، در سال 1857 و معاهده پاریس بین ایران و انگلستان است که در آن تاکید شده بوده که بریتانیا در روابط میان ایران و افغانستان حق وساطت و صدور رای نهایی را دارد. بعد از استقلال افغانستان و آغاز پادشاهی امان الله خان، روابط سیاسی میان دو کشور به مرحله قوام رسید. در اسناد بر جا مانده از دوران امان الله خان هیچ سندی که نشان دهنده بروز مشکلات در روابط دو کشور به خاطر تخلفات مرزی یا کم شدن آب هیرمند باشد دیده نمی شود. شاید دلیل این امر گذشته از این که به روابط دوستانه میان دو کشور ارتباط داشته، ناشی از این نیز باشد که خشکسالی که موجب تقلیل جریان آب رود هیرمند گردد، در این دوران به وقوع نپیوست. بعد از دوره امان الله خان هم گرمی و سردی روابط دو کشور بیشتر به شرایط اقلیمی و زمستان سال قبل و میزان بارندگی در کوهستان ها مرتبط می شد. در میان سال های دهه 30 و 40 قرن 13خورشیدی ایران به استنثایی چند مورد به مسایل افغانستان توجه زیاد نداشت. تنها در سال 1342 شاه ایران میان افغانستان و پاکستان در اختلافات شان میانجیگری کرد. در این دوران روابط دو کشور بیشتر در پیرامون مسایل آب هیرمند تمرکز داشت.
دو کشور در سال 1351 معاهده ای را در مورد حقابه ایران از آب دریای هلمند به امضا رسانیدند که نکته عطف در روابط دو کشور بود. بعداً در زمان داوود خان و تغییرات در سیاست خارجی افغانستان روابط افغانستان با ایران گرم شد و با تأسیس کمیسیون مشترک اقتصادی و تبادل اسناد مصدقه معاهده آب هلمند، روابط دو کشور توسعه بیشتر یافت. بعد از کودتای 7 اردیبهشت 1357 و تغییر رژیم در افغانستان، توجه ایران به مسایل افغانستان کم شد. حتی با مجاهدین که در پاکستان بود روابط زیاد نزدیک نداشت. همکاری ایران با مجاهدین نیز تحت تأثیر جایگاه شیعیان در قدرت افغانستان قرار داشت و حکومت ایران به خواست مجاهدین پاسخ مثبت نداد. نقطه عطف روابط دو کشور در زمان مقاومت مردم افغانستان علیه طالبان بوده و به خصوص سقوط طالبان در افغانستان و تشکیل اداره موقت. ایران از شرکت کنندگان جلسه بن اول بود و در تشکیل اداره موقت نقش مثبت داشت. از آن زمان تا حال ایران در افغانستان حضور پررنگ سیاسی و اقتصادی دارد و روابط دو کشور روز به روز در حال توسعه و افزایش است.
بُعد سیاسی روابط دو کشور
روابط سیاسی افغانستان با ایران در ابعادمنطقه ای، اسلامی و بین المللی از اهمیت فراوان برخوردار است و این روابط و همچنین روابط منطقه ای هر دو کشور به طور مستقیم یا غیر مستقیم بالای یکدیگر اثر گذارند. با آغاز کار حکومت وحدت ملی در افغانستان، رئیس جمهوری افغانستان محمد اشرف غنی سیاست خارجی افغانستان را در پنج حلقه از نگاه حوزه ای اعلام کرد. با مطالعه این پنج حلقه سیاست خارجی دیده می شود که ایران اقلا در سه حلقه آن جا دارد. این موضوع به وضوح نشاندهنده ی اهمیت ایران برای افغانستان و جایگاه مهم و حساس آن در سیاست خارجی افغانستان است. همچنین در دکترین سیاست خارجی ایران در دوره رئیس جمهوری روحانی دیده می شود که همسایگان و کشورهای اسلامی نیز از جایگاه بلندی در سیاست خارجی ایران برخوردار می باشند. زیرا گفتمان سیاست خارجی ایران در این دوره آرمان گرایی واقع بینانه است و اعتدال. دولت روحانی شعارش اعتدال، روشش تدبیر، مشی سیاست خارجی اش تعامل و اولویتش همسایگان است و افغانستان هم که نزدیک ترین همسایه برای ایران میباشد. اعتدال به معنی ایجاد توازن میان آرمان ها و واقعیت ها که بر اساس آن ایران سیاست برد- برد را در مناسبات خود با جهان اتخاذ کرده است.
ایران و افغانستان برنامه های مشترک سیاسی متعدد با هم دارند که در توسعه و گسترش روابط دو کشور در قسمتهای مختلف نقش بسیار مهم و حیاتی دارند. عمده ترین این برنامه ها ایجاد مکانیزم های همکاری از طریق برگزاری نشست های سیاسی میان رهبران دو کشور، وزیران خارجه و معاونین سیاسی وزارت خارجه دو کشور است که در طول سالهای گذشته بارها به هدف نزدیکی هر چه بیشتر دو کشور تدویر یافته است. دو کشور در بعد سقوط طالبان بیشتر از 200 سند همکاری را با هم به امضا رسانیده اند. ادامه تبادل هئیت های عالیرتبه به منظور توسعه مناسبات و گسترش همکاری ها از برنامه های اصلی سیاسی دو کشور می باشد. رؤسای جمهور دو کشور توافق نمودند که برای نهادینه ساختن و تعمیق همکاری های دوکشور، پیمان جامع دوستی و همکاری بلندمدت میان دوکشور انعقاد یابد و وزرای خارجه دوکشور را دستور دادند تا متن این پیمان را تهیه و برای امضا آماده سازند. هدف تشکیل کمیته های مشترک پنجگانه در حال حاضر تهیه متن این سند جامع می باشد.
همکاری های امنیتی و دفاعی دو کشور
در بعد امنیتی و همکاری های دفاعی روابط دو کشور خوب توصیف شده و مکانیزم های مختلف همکاری در سطوح مختلف میان دو کشور در 16 سال گذشته ایجاد شده است و با برگزاری نشست های متعدد و امضای اسناد همکاری، این همکاری را توسعه و گسترش دادند. با آن که ایران از حضور نیروهای خارجی در افغانستان در 16 سال گذشته خشنود نبود؛ اما همکاری های امنیتی میان دو کشور رو به گسترش بوده و می باشد. برنامه های مشترک امنیتی دو کشور در قالب کمیته های مشترک امنیتی، دفاعی، سرحدی و کمیسیون مختلط عالی مدرنیزاسیون علایم مرزی پیگیری شده است. این کمیته ها برنامه های مشترک امنیتی را در جلسات خویش طرح و اجرا کرده اند که در اثر آن مرز دو کشور در سال 1383 مرز دوستی و صلح اعلام شد. برای تنظیم هر چه بهتر برنامه های امنیتی مشترک، رهبران دو کشور در سال 1396 توافق کردند تا کمیته های پنجگانه برای انجام گفتگوهای تخصصی میان دو کشور تشکیل و ساحات و عرصه های همکاری های جدید دو جانبه را تعیین و مشخص سازند. در این راستا کمیته سیاسی، امنیتی و دفاعی میان دو کشور تشیکل و اولین نشست آن در خرداد 1396 در تهران برگزار شد. بحث روی همکاری های نظامی و دفاعی، همکاری های اطلاعاتی و امنیتی، مبارزه علیه جنایات سازمان یافته (قاچاق مواد مخدر، قاچاق انسان و شبکه های افراطی)، پروسه صلح در افغانستان و همکاری های مرزی، عمده ترین مسایل مورد بحث کمیته مذکور بود.
نشست های مشترک شورای امنیت ملی دو کشور در سطوح مختلف زمینه های بیشتر همکاری های امنیتی و استخباراتی میان دو کشور را فراهم ساخته است. میان افغانستان و ایران تا کنون اسناد زیادی در بخش همکاری های امنیتی به امضا رسیده است که می توان از جمله مهمترین آن از موافقت نامه همکاری علیه مبارزه با مواد مخدر و جرایم سازمان یافته (1386)، یادداشت تفاهم همکاری های استراتیژیک میان شورای امنیت ملی دو کشور (1392) یاد کرد. در مجموع می توان گفت که منافع امنیتی افغانستان و ایران در بسیار موارد مشترک بوده است.
عمده ترین نگرانی مشترک دو کشور را تروریسم به خصوص تهدیدات داعش تشکیل می دهد. دو طرف وارد فاز جدیدی از گفتگوها شده اند تا بتوانند به صورت مشترک با این تهدید مقابله کنند. استفاده از تجربه ایران در جنگ علیه داعش و سایر گروه های تروریستی یک بخش از همکاری های امنیتی – دفاعی دو کشور در آینده خواهد بود.
بعد اقتصادی- توسعه ای روابط دو کشور
در حال حاضر ایران با پشت سر گذاشتن پاکستان، شریک اول اقتصادی افغانستان می باشد. هم افغانستان و هم ایران علاقه مند توسعه و گسترش فعالیت های اقتصادی و تجارتی و افزایش مبادلات تجارتی می باشند. دو کشور در طول 16 سال گذشته از طریق کمیسیون مشترک همکاری ها در بخش توسعه تعاملات اقتصادی و تجاری به توافقات زیادی نایل شدند. طبق آمار گمرک جمهوری اسلامی ایران در سال 1395 مجموع صادرات ایران به افغانستان بالغ بر 2 میلیارد و 458 میلیون و 775 هزار دلار بوده است، که با این حساب افغانستان جایگاه هفتم را در میان وارد کنندگان عمدتاً غیر نفتی از ایران داشته است. طبق همین آمار واردات ایران از افغانستان در سال 1394 بالغ بر 25 میلیون و 770 هزار دلار می گردد. این موازنه بدون شک برای جانب افغانستان در آینده قابل قبول نخواهد بود و اگر فرصت صادرات تولیدات افغانستان به ایران مانند، قالین، میوه تازه و خشک، و تولیدات سنتی فراهم نشود، ممکن همان طوری که پاکستان جایگاه اقتصادی خود را از دست داد، ایران نیز به چنین سرنوشتی دچار گردد.
از لحاظ اقتصادی میان دو کشور کار چند پروژه بزرگ در جریان است که هر کدام نقش بسیار بزرگ در اقتصاد و توسعه دو کشور و حتا منطقه بازی می کنند. یکی از پروژه های مهم زیربنایی در خصوص حمل و نقل و ترانزیت، پروژه خط آهن خواف – هرات می باشد که نه تنها برای بسط و توسعه تجارت میان دو کشور حایز اهمیت است؛ بلکه دارای اهمیت منطقه ای نیز می باشد. طرح ایجاد و راه اندازی خط آهن چابهار – دلارام – هرات و خط آهن وصل دهنده ایران- افغانستان- تاجیکستان- قرغیزستان- چین از جمله پروژه های بزرگ منطقه است. در صورت عملی شدن این طرح ها زمینه انتقال سریع کالا و مسافر به مقصدهای متعدد فراهم می گردد. همکاری و همگرایی منطقه ای تقویت گردیده و منابع عایداتی قابل ملاحظه ای را تأمین و برای هزاران نفر ایجاد اشتغال نموده و امنیت و ثبات منطقه را تحکیم خواهد بخشید.
در مورد کمک ها و نقش ایران برای توسعه افغانستان باید گفت که برنامه های اقتصادی- توسعه ای ایران به افغانستان شامل سه بخش، تاسیسات زیربنایی، خدمات تکنیکی و آموزشی است. در کنار این کمکها، هلال احمر و کمیته امداد امام خمینی نیز مساعدتهایی را به مردم افغانستان انجام داده است. بخش عمده کمکهای ایران در زمینه ایجاد تاسیسات زیربنایی مانند احداث راه ها، پل و تامین انرژی برق است. در بخش انتقال برق، طرح برقرسانی به دو ولایت هرات و نیمروز هم مورد بهره برداری قرار گرفته است. تعهدات و کمک های ایران به افغانستان بعد از سقوط طالبان الی اکنون حدود 673 میلیون دلار می شود. کمکهای بلاعوض ایران در پروﮋه های مختلف مانند: پروژه خط آهن سنگان- هرات، بندر ابونصر فراهی، جاده واصل میان این بندر و مرکز ولایت فراه، پروژه های مربوط به انرژی و برق، کمک در آموزش و ارتقای ظرفیت ادارات مختلف به مصرف رسیده به (377) میلیون دلار بالغ می گردد.
طبق گزارش همکاری های توسعه ای وزارت دارایی افغانستان 2013، مجموع تعهدها و کمک های ایران برای افغانستان در 14 سال گذشته به 673 میلیون دلار بالغ می گردد که از این میان ایران مبلغ 377 میلیون دلار را در بخش های زیر به مصرف رسانیده است:
تعهد ( به میلیون دلار) پرداخت( به میلیون دلار)
در بخش زیر بناها 202 180
در بخش حکومت داری 10 10
در بخش تعلیم و تربیت 33 33
در بخش سلامت 6 6
در بخش زراعت و توسعه روستاها 11 10
در بخش حفاظت اجتماعی 16 16
در بخش توسعه اقتصادی/ خصوصی 3 3
در بخش امنیت 8 8
در بخش سایر بخش ها 111 111
از پروژه های زیر می توان به عنوان پروژه های بزرگ یاد کرد:
– احداث جاده 122 کیلومتری دوغارون هرات به ارزش 68 میلیون دلار
– احداث پل 320 متری میلک به ارزش سه میلیون دلار
– پروژه جاده میل 78 که 40 کیلومتر کار آن نا تکمیل مانده است
– جاده میلک زرنج به هزینه 1.5 میلیون دلار
– احداث کارخانه سمنت تالقان به ارزش 4 میلیون دلار
– جاده 60 کیلو متری هرات میمنه به ارزش 30 میلیون دلار
– راه آهن خواف به هرات به طول 27 کیلو متر به ارزش 30 میلیون دلار
– طرح برق رسانی به دو ولایت هرات و نیمروز
– همکاری در فعال سازی توربین های تولید برق حرارتی خیر خانه کابل.
برنامه اقتصادی ایران با کشور های منطقه که بالای افغانستان تأثیرات ایجابی دارد، پروژه توسعه بندر چابهار است. افغانستان علاقه مند است تا از توانمندی ها و تسهیلات منطقه آزاد چابهار برای توسعه اقتصادی کشور و همچنان تجارت و ترانزیت، استفاده نماید. فرصت های فراهم شدۀ موجود (تاسیسات بندری گمرکی) در این منطقه، برای گسترش تجارت بین دو کشور و منطقه، اهمیت بسزایی دارد. ایران در طول 16 سال گذشته در بخش های صنعت مخصوصاً صنایع کوچک و متوسط در افغانستان سرمایه گذاری کرده است. در حدود 315 شرکت ایرانی در بخش های مختلف در افغانستان سرمایه گذاری نموده است. بیشتر از 300 شرکت در ایران از افغانستان فعالیت دارند که این آمار به صورت دقیق نیست چون فعالیت های شرکت ها به صورت رفت و آمد می باشد که از این آمار می تواند بالاتر باشد.
روابط فرهنگی- اجتماعی دو کشور
افغانستان و ایران به دلیل مشترکات زبانی، نژادی، دینی، مذهبی، فرهنگی و همسایگی روابط عمیق با هم دارند. روابط مردم با مردم اساس تعاملات بین دو کشور است. دو کشور برنامه های مشترک فرهنگی- اجتماعی زیادی با هم دارند که از طریق مکانیزم های مختلف پیگیری و عملی می گردد. در بعد دو جانبه امضای ده ها سند همکاری فرهنگی و آموزشی میان نهادهای تحصیلاتی و آموزشی دو کشور که زمینه ساز توسعه همکاری های فرهنگی و عملی شده است را می توان نام برد. ایجاد کمیته مشترک فرهنگی میان وزارت های فرهنگ دو کشور نمونه بارز از این همکاری و برنامه های مشترک است. بخشی از روابط فرهنگی و نیز همکاری های تعلیم و تربیت دو کشور در قالب کمیته فرهنگی مشترک، انجمن دوستی افغانستان و ایران و انجمن میان پارلمانی دو کشور پیگیری و عملی می شوند. طبق اظهارات مقام های ایرانی در حال حاضر 17 هزار دانشجوی افغانستان در دانشگاه های ایران مصروف تحصیلات عالی و حدود 390 هزار دانش آموز در مدارس مصروف آموزش هستند. 600 هزار تن در ایران که بی سواد بوده اند، در دوره های سواد آموزی تعلیمات ابتدایی را فراگرفته اند. در مجموع سطح آمار سواد افغانان در ایران از 6% به 70% ارتقا یافته است. ایران در سال های بعد از سقوط طالبان 8 میلیون دلار در بخش آموزش، 9 میلیون دلار در بخش تحصیلات عالی و خدمات درمانی، 10 میلیون دلار در بخش توسعه مهارت ها، 13 میلیون دلار در بخش اطلاعات، فرهنگ و ورزش و 38 میلیون دلار در بخش کمک های انسان دوستانه به افغانستان کمک کرده است. در بعد اجتماعی از آن جایی که حدود بیش از 3 میلیون افغان در ایران با وضعیت های متفاوت زندگی می کنند و زمینه حضور انها در مدارس و سطح عالی دانشگاههای ایران وجود دارد و باعث شده که تعداد زیادی از افغان ها در دانشگاه ها و یا مدارس ایرانی تحصیل کنند. در حال حاضر دانشگاه آزاد اسلامی، دانشگاه پیام نور و جامعه المصطفی در افغانستان شعبه دارند.
اهمیت دیپلماسی آب و نقش آن در توسعه روابط دو کشور
افغانستان و ایران در منطقه کم آب و خشک واقع شده اند. افغانستان بر خلاف تصور موجود، خود نیز به کمبود آب مواجه است، به خصوص این که هنوز مدیریت آب به درستی صورت نمی گیرد و بخش بزرگ از آب افغانستان ضایع می شود. اما با این وجود آب های فرامرزی افغانستان که اکثراً بدون استفاده مناسب از افغانستان خارج شده به کشور های همسایه سرازیر می شوند، در وضعیت کنونی هر روز دارای ارزش بیشتر و در پی آن مورد توجه جدی تر واقع می گردند. اهمیت آب در مناسبات دولت ها به ویژه میان افغانستان و ایران نهایت مهم و حساس می باشد که در صورت مدیریت درست آن، مناسبات دو دولت را به مرحله جدیدی از همکاری های استراتژیک بلند خواهد برد.
می توان گفت که یکی از مهمترین مسئله در مناسبات دو کشور در حال حاضر موضوع آب های فرامرزی افغانستان است که بخشی از آن وارد خاک ایران می شود. البته از دید افغانستان امنیت و همکاری های دو کشور در مبارزه علیه تروریسم بدون تقسیم آنها به خوب و بد، در اولویت است و از این طریق می شود که به همکاری در سایر بخش ها پرداخت. ایران به صورت عموم و به ویژه در مناطق شرقی و جنوب شرقی به کمبود آب مواجه است و این را مقامات ایرانی بزرگترین تهدید اجتماعی و در نهایت علیه امنیت ایران می دانند. ایران آب هلمند را برای سیستان و بلوچستان شاهرگ حیاتی سیستان نامیده است، و همچنان آب هریرود را شاهرگ حیاتی مشهد. ایران با سرمایه گذاری میلیون ها دلاری با ترکمنستان بند دوستی را در انتهای دریای هریرود ساخته است که بر علاوه تأمین آب آشامیدنی مشهد هزاران هکتار زمین را تحت آبیاری قرار داده است. از این رو دیپلماسی آب با افغانستان از دغدغه های جدی ایران به شمار می رود.
تفاوت دیدگاه روی مسایل مربوط به آب در طول تاریخ روابط سیاسی میان دو کشور به نحوی از انحا وجود داشته است. اگر بخواهیم اشاره کوتاه به جایگاه آب در روابط دو کشور داشته باشیم، به صورت مختصر می توان گفت که دو کشور در سه مورد: آب دریای هلمند، وضعیت نا مساعد هامون ها و همچنین هریرود، دارای اختلاف دیدگاه و تفاوت خواست می باشند و هر یک از این مسایل ارزش و جایگاه ویژه خود را در روابط دو کشور دارند.
در مورد دریای هلمند دو کشور بعد از حدود 90 سال بحث و مذاکرات بالاخره در سال 1351 معاهده ای را به امضا رسانیدند که به کشمکش ها و جنجال های آبی در حوضه آبریز هلمند تا حدودی پایان داد. به صورت کلی و عمومی دو طرف ضمن تأیید این معاهده بر اجرایی شدن و تطبیق کامل آن تأکید و اتفاق نظر دارند. دو طرف بر ایجاد مکانیزیمی جهت تطبیق کامل و دقیق آن تأکید می کنند؛ اما با این وجود، در بعضی موارد هنوز هم اختلاف دیدگاه موجود است.
همچنین در بحث پیرامون آب ها میان افغانستان و ایران، هریرود نیز جایگاه بسیار مهم دارد که دو کشور در مورد آن با داشتن مطالعات متفاوت، دیدگاه متفاوت دارند. هریرود در طول سال های گذشته شدیداً در محراق بحث های دو کشور بوده و به دلیل نبود مطالعات دقیق از وضعیت و مقدار آب در حوضه آبگیر دریای هریرود، زمینه انجام گفتگوهای دقیق و کارشناسانه در سطح عالی مساعد نشده است. با وجودی که دو کشور در مورد هریرود دارای دیدگاه متفاوت هستند؛ اما نقطه مثبت این است که دو طرف در دوره های مختلف از مذاکرات با دیدگاه های یکدیگر آشنا شدند و این آشنایی در آینده می تواند، مبنای خوبی برای ادامه مذاکرات باشد.
به همین طور، در سال های اخیر در مورد وضعیت بحرانی هامون ها نیز بین طرفین صحبت های شده است. هامون ها به دلیل تغییرات عمده جوی و کاهش بارندگی ها در حوضه آبریز هلمند، و مهم تر از همه ایجاد و حفر چاه نیمه ها برای ذخیره آب در داخل ایران، وضعیت نا مساعد دارد. در حالی که ایران تلاش دارد برای بیرون شدن از زیر فشار مردم، افغانستان را عامل وضعیت بحرانی هامون ها معرفی کند؛ اما افغانستان معتقد است که ایجاد چاه نیمه ها و استفاده بی رویه از آب ها در داخل ایران وضعیت فعلی هامون ها را در قبال داشته است.
دو کشور تنها در خصوص آب دریای هملند با هم معاهده ای را به امضا رسانیده اند. در بین سالهای ۱۹۶۹ تا ۱۹۷۳ (1348الی 1351)، افغانستان و ایران مشغول مذاکرات فشرده در مورد مسئله آب دریای هلمند بودند. بالاخره با امضای”معاهده بین افغانستان و ایران راجع به آب دریای هلمند/ هیرمند” و مشخص شدن وضعیت حقوقی آن تا حدودی به اختلافات میان دو کشور بر سر تقسیم آب دریای هلمند و حقابه ایران از آب این دریا پایان داده شد. اسناد مصدقه این معاهده میان دو کشور در سال 1356 خورشیدی تعاطی شده است. بر اساس پروتوکول های ضمیمه این معاهده که جزو لایتجزای معاهده می باشند، کمیته مشترک کمیساران آب هلمند تشکیل و از سال1383 به این سو 15 نشست برگزار کرده اند. این معاهده در پارلمان های دو کشور ( پارلمان افغانستان در تاریخ 9 جوزای 1352 تصویب کرد و به تاریخ 13 جوزای 1352 به توشیح پادشاه افغانستان رسید). پارلمان ایران نیز معاهده را تصویب و به توشیح مقامات دو کشور نیز رسید که اسناد مصدقه آن در سال 1356 تبادله گردیده است.
با مطالعه مختصر پیشینه روابط دو کشور با توجه به آب، به وضوح دیده می شود که منافع و خواست های دو کشور در قبال مسایل مربوط به آب، با هم تفاوت دارد. ایران به دلیل این که به آب بیشتر در مناطق شرقی و جنوب شرقی اش ضرورت دارد، حقابه بیشتری از افغانستان مطالبه می کند. این در حالی است که در فصول سیلاب و بارندگی های شدید سالانه بیشتر از یک میلیارد و ششصد میلیون متر مکعب آب در چاه نیمه هایی که توسط دولت ایران حفر شده است ذخیره می گردد.
اهمیت آب در مناسبات دولت ها به ویژه میان افغانستان و ایران نهایت مهم و حساس می باشد که در صورت مدیریت درست آن، مناسبات دو دولت را توسعه و گسترش عمیق خواهد داد. همکاری افغانستان و ایران در مورد آب باعث تقویت همکاری و همگرایی، توسعه روابط سیاسی، امنیتی، اقتصادی و ترانزیتی خواهد شد و دو طرف را با اعتماد به یکدیگر به دیدگاه مشترک می رساند. بعد از 16 سال و به ویژه این سه سال اخیر گفتگو های مقدماتی، دو طرف به دیدگاه مشترک برای حل مسایل آبی بین دو کشور به گونه ای که رضایت دو طرف حاصل شود و در آن حسن نیت، احترام متقابل برای رسیدن به یک راهکار برد- برد، مطرح باشد، نزدیک شدند. دو کشور در حال حاضر از دیدگاه های یکدیگر در قبال مسایل آب ها آگاه هستند. این آگاهی می تواند که مبنای گفتگوهای آینده میان دو طرف باشد. موضوع مهم دیگر همکاری های مربوط به آب بین دو کشور است که خود زمینه ساز تعامل بیشتر و همکاری و در نهایت همگرایی میان دو کشور خواهد شد. بین دو طرف در مورد همکاری و راه اندازی پروژه های مشترک زراعتی – تأمین آب و کارگر توسط افغانستان و فراهم سازی امکانات و تکنالوژی توسط ایران- صحبت های ابتدایی انجام شده است.
افغانستان به دلیل جنگ ها و نا امنی ها، در سال های اخیر نتوانسته با مهار آب های سر زمینی و استفاده درست از آن و تعیین حقابه های کشورهای همسایه به ویژه ایران، ضمن فراهم سازی زمینه همکاری ها و همگرایی در منطقه، منافع اقتصادی زیاد را نصیب گردد. انجام مذاکرات در خصوص آب با ایران به ویژه در مورد هریرود از جانب افغانستان مرتبط به بسته همکاری های اقتصادی و سیاسی دانسته شده است که در آینده ممکن دو طرف روی آن به توافقات دست یابند. گفتگوهای ابتدایی در این زمینه در اولین نشست کمیته مشترک آب میان دو کشور در خرداد 96، به عمل آمده است.
در پایان به عنوان نتیجه گیری می توان گفت، با مطالعه پیشینه تاریخی روابط دو کشور، اشتراکات تاریخی، دینی، فرهنگی، زبانی و نژادی، اهمیت همسایگی، حضور حدود از 3 میلیون تن از شهروندان افغانستان در ایران، نیاز افغانستان به راه های ترانسپورتی و ترانزیتی ایران، دسترسی افغانستان از طریق ایران به آب های آزاد، حمایت ها و کمک های ایران در حدود 4 دهه گذشته، به خصوص اهمیت ژئوایکانومیک، ژئو استراتیژیک و ژئوپولیتک ایران برای افغانستان و منطقه، ایران جایگاه بسیار مهم و با اهمیت در سیاست خارجی افغانستان دارد. ایران جزو کشورهای درجه یک در سیاست خارجی افغانستان محسوب می شود.
افغانستان می تواند با استفاده از ظرفیت های ایران، در اتصال و تعامل با منطقه و فرامنطقه عنصر مهم باشد. وصل خط آهن از مسیر افغانستان به بندر چابهار ایران، منافع و تجارت و ترانزیت کشورهای شبه قاره هند، آسیای میانه و حتی جنوب روسیه و قفقاز و کشورهای عربی حوزه خلیج فارس را به امنیت افغانستان و ایران وابسته می سازد. افغانستان و ایران می توانند نقش مکمل یکدیگر را در مبادلات و ترانزیت منطقه ای داشته باشند و پل وصل کننده ی منطقه شوند. زمینه های همکاری افغانستان و ایران در مبارزه با قاچاق مواد مخدر، مبارزه با افراطیت و تروریزم، مبارزه با جنایات سازمان یافته بیشتر از هر کشور دیگر منطقه است.
چگونگی پیشرفت مذاکرات دو کشور در قالب کمیته های پنجگانه به ویژه در بخش مسایل مربوط به آب های فرامرزی افغانستان، نقش اساسی را در سیاست خارجی ایران و دولت مردان این کشور در قبال افغانستان خواهد داشت. مسایل سیاسی، امنیتی، اقتصادی، فرهنگی و حضور افغان ها در ایران و به ویژه آب در مناسبات دو کشور از جمله مسایل بسیار عمده می باشد. این مسایل و موضوعات سر خط مذاکرات دو کشور را در همه سطوح تشکیل خواهند داد.
دانشجوی مقطع دکترای روابط بین الملل دانشگاه تهران*
انتشار این مطلب به منزله تایید ان از سوی شورای راهبردی روابط خارجی ایران نیست
0 Comments