جدیدترین مطالب
أحدث المقالات
چشمانداز رقابت فناورانه آمریکا و چین و پیامدهای بینالمللی آن

آرین نورانی – تحلیلگر روابط بینالملل
اهداف راهبردی آمریکا و چین و ریشههای تنش
چین در برنامه پنجساله جدید خود، با تمرکز بر فناوریهای پیشرفته، بهویژه هوش مصنوعی و صنایع نیمهرسانا، قصد دارد رهبری جهانی خود را در این حوزهها تثبیت کند. سرمایهگذاری گسترده دولت در فناوریهایی با هزینه پایین و مدلهای هوش مصنوعی، نهتنها جایگاه اقتصادی و صنعتی چین را تقویت میکند، بلکه امکان رقابت مستقیم با ایالات متحده در عرصه نوآوری را فراهم میآورد. تحلیلگران معتقدند که این روند احتمال ایجاد حباب فناوری در آمریکا را افزایش میدهد، زیرا چین میتواند با سرعت بالایی سهم بازار جهانی را تصاحب کند و فشار بر شرکتهای آمریکایی را شدت بخشد.
از سوی دیگر، ایالات متحده از طریق محدودیتهای صادراتی، کنترل بر فروش تراشهها و فشارهای قانونی بر شرکتهای فناوری، میکوشد فضای رقابتی را برای چین محدود کند. هدف واشنگتن حفظ برتری فناورانه، دسترسی به منابع معدنی حیاتی و تضمین نقش آمریکا در زنجیرههای جهانی تأمین است. این اقدامات نشاندهنده راهبردی بلندمدت برای کاهش وابستگی اقتصادی به چین و محدودسازی ظرفیتهای آن در حوزه فناوریهای حساس است.
ماهیت این رقابت صرفاً اقتصادی نیست، بلکه در سطح راهبردی به معنای شکلدهی به شبکههای مستقل اقتصادی، فناوری و امنیتی است که توانایی کنترل جریان منابع حیاتی و فناوری را در دست داشته باشند. آمریکا و چین در این مسیر هر یک به دنبال تثبیت نفوذ خود و ایجاد ائتلافهای منطقهای و جهانی هستند تا جایگاه خود را در نظم بینالمللی آینده تحکیم بخشند.
نگاه دیگر قدرتها و واکنش اروپا
اروپا بهعنوان یک بازیگر تأثیرگذار، در واکنش به این رقابت، مسیر استقلال حاکمیت دیجیتالی را در پیش گرفته است. این اقدام شامل توسعه زنجیرههای تأمین داخلی، سرمایهگذاری در فناوریهای نوین، و تنظیم مقررات محافظت از دادهها و اطلاعات است تا توانایی مقابله با فشارهای خارجی، چه از سوی آمریکا و چه چین، افزایش یابد. اروپا به دنبال آن است که نهتنها به بازارهای چین و آمریکا وابسته نباشد، بلکه با استفاده از فناوریهای داخلی و ائتلافهای چندجانبه، ظرفیت خود برای مقاومت در برابر هرگونه فشار را تقویت کند.
کشورهای جنوب، بهویژه آنهایی که منابع معدنی کمیاب دارند، با چالشهای پیچیدهای مواجهاند. این کشورها همواره میان جذب سرمایه و فناوری خارجی و حفظ استقلال اقتصادی و سیاسی خود در تردید هستند. فشارهای آمریکا و چین میتواند آنها را به انتخابی سخت وادار کند: یا بهرهگیری از فرصتهای سرمایهگذاری و فناوری با ازدستدادن بخشی از استقلال، یا مقاومت و پذیرش محدودیتهای توسعه اقتصادی. علاوه بر این، کشورهای جنوب در معرض خطرات ناشی از نوسانات بازارهای جهانی و رقابت بر سر منابع قرار دارند که ممکن است منجر به بیثباتی داخلی و منطقهای شود.
برخی دولتها با راهبردی متوازن تلاش دارند از ظرفیتهای فناوری و سرمایهگذاری خارجی بهرهمند شوند بدون آنکه استقلال سیاسی و اقتصادی خود را به خطر اندازند. این سیاست، نیازمند درک دقیق از تغییرات ژئوپلیتیکی، سرمایهگذاری بلندمدت در فناوری داخلی و طراحی مقرراتی است که کشور را از فشارهای بیرونی محافظت کند.
چشمانداز آینده و پیامدهای احتمالی
باتوجهبه روندهای کنونی، رقابت آمریکا و چین در حوزه فناوری و مواد معدنی کمیاب به تعمیق شکافهای اقتصادی و افزایش کنترل بر زنجیرههای جهانی منجر خواهد شد. آمریکا با تحریم و محدودسازی صادرات فناوری، میکوشد جایگاه چین را در بازارهای جهانی محدود کند. در مقابل، چین با سرمایهگذاری داخلی و نوآوری فناوری، مسیر خود را برای دستیابی به استقلال اقتصادی و فناوری ادامه میدهد.
تلاش اروپا برای استقلال دیجیتالی میتواند نقطه توازن باشد؛ زیرا اروپا با کاهش وابستگی خود به هر یک از قدرتها، توانایی مقاومت در برابر فشارهای سیاسی و اقتصادی را افزایش میدهد. بااینحال، موفقیت این رویکرد نیازمند هماهنگی داخلی و سرمایهگذاری هدفمند در فناوریهای نوین و منابع انرژی و مواد معدنی کمیاب است. کشورهای جنوب نیز در این میان نقش حساسی ایفا میکنند. وابستگی آنها به صادرات منابع و فناوریهای نوین، و درعینحال فشارهای اقتصادی و سیاسی قدرتهای بزرگ، آنها را در موقعیتی بحرانی قرار میدهد. این کشورها با چالشهایی نظیر محدودیتهای سرمایهگذاری، ریسک وابستگی فناورانه و احتمال اعمال فشار سیاسی روبهرو هستند. درعینحال، فرصتهایی برای بهرهگیری از همکاریهای چندجانبه و توسعه فناوری داخلی نیز وجود دارد که میتواند بخشی از آسیبها را کاهش دهد.
رقابت جهانی میان آمریکا و چین بیش از آنکه صرفاً اقتصادی باشد، عرصهای برای شکلدهی نظم ژئوپلیتیکی آینده است. این رقابت، شبکههای اقتصادی و فناوری جهانی را دستخوش تحول میکند و پیامدهایی عمیق برای اروپا و کشورهای جنوب دارد. موفقیت هر کشور به توانایی آن در مدیریت منابع، نوآوری فناوری و ایجاد ائتلافهای هوشمندانه بستگی دارد.
اروپا و کشورهای جنوب باید با طراحی راهبردهای بلندمدت، ضمن بهرهگیری از فرصتهای فناوری، از تبدیل رقابت به بحرانهای منطقهای جلوگیری کنند. راهبردی هوشمندانه شامل توسعه فناوری بومی، مدیریت منابع معدنی کمیاب و ایجاد همکاریهای چندجانبه است تا استقلال نسبی کشورها در برابر فشارهای خارجی تضمین شود.
رقابت آینده، بدون درک درست از اهداف راهبردی قدرتها و پیامدهای اقتصادی و امنیتی، میتواند به افزایش تنش و بیثباتی منطقهای و جهانی منجر شود؛ بنابراین ضروری است کشورها با دوراندیشی و توجه به ظرفیتهای داخلی، ضمن بهرهبرداری از فرصتها، از پیامدهای منفی ناشی از این رقابت جلوگیری کنند و در مسیر حفظ امنیت و توسعه پایدار حرکت نمایند.
0 Comments