وقتی، نه خبری از تشکیل کشور فلسطینی است و نه ایجاد ارتش فلسطینی
دکتر علی کربلائی حسینی – پژوهشگر حقوق بین الملل
در ماده 2 (4) منشور سازمان ملل متحد به صراحت آمده است:
« همه اعضا باید در روابط بینالمللی خود از تهدید یا توسل به زور علیه تمامیت ارضی یا استقلال سیاسی هر کشوری یا از هر طریق دیگری که با اهداف سازمان ملل متحد مغایرت داشته باشد، خودداری کنند».
تنها استثناهای این قاعده، توسل به زور برای دفاع از خود است که در ماده 51 منشور به رسمیت شناخته شده و همچنین در زمانی است شورای امنیت سازمان ملل متحد (UNSC) ذیل فصل هفتم منشور، به منظور حفظ یا اعاده صلح آن را تایید کرده باشد.
با این حال، در عمل و به ویژه در این سالها این روند تشدید شده که دولتها اغلب بدون اجازه شورای امنیت سازمان ملل، چه با استناد به توجیهاتی مانند مداخله بشردوستانه، دفاع پیشگیرانه از خود، یا مسئولیت حفاظت، یا با نادیده گرفتن یا دور زدن نظام سازمان ملل متحد به زور متوسل شده اند.
نقش و محدودیت های شورای امنیت سازمان ملل متحد
شورای امنیت سازمان ملل متحد ارگان اصلی سازمان ملل متحد است که مسئول حفظ صلح و امنیت بین المللی شناخته میشود. به این شورا اختیار داده شده که وجود هرگونه تهدید علیه صلح، نقض صلح یا اقدام تجاوزکارانه را احراز کند و تصمیم بگیرد که چه اقداماتی برای مقابله با آنها از جمله توسل به زور اتخاذ شود. تصمیمات شورای امنیت برای همه اعضای سازمان ملل متحد، بدون توجه به رضایت آنها یا سایر تعهدات معاهداتی الزام آور است.
این شورا به دلیل سوابق عملکردیاش، با انتقادهای متعددی از جمله، فقدان نمایندگی و مشروعیت به ویژه با توجه به تغییر واقعیت های جهانی و ظهور بازیگران و مسائل جدید؛ ناکارآمدی و ناهماهنگی شورای امنیت سازمان ملل به ویژه در برخورد با بحران های پیچیده و فوری؛ گزینش پذیری و اعمال استانداردهای دوگانه شورای امنیت سازمان ملل به ویژه در رابطه با توسل به زور مواجه است.
نگاهی به سوابق توسل به زور بدون مجوز شورای امنیت سازمان ملل
با وجود ممنوعیت توسل به زور و نقش شورای امنیت سازمان ملل در این حوزه، ناتو و بعضی دولت ها اغلب بدون اجازه شورای امنیت سازمان ملل متحد به زور متوسل شده اند که برخی از بارزترین نمونه های این گونه موارد عبارتند از:
اکنون، حمله آمریکا و انگلیس به یمن نیز از تازهترین موارد نقض آشکار حقوق بینالملل و توسل به زور غیرمجاز از سوی این کشورهاست. چنین اقدامی چالش جدی برای حقوق بین الملل و در تضاد با نظم جهانی است، زیرا:
– نقض اصل اساسی منع توسل به زور محسوب میشود که سنگ بنای منشور ملل متحد و نظم حقوقی بین المللی است. توسل به زور بدون مجوز شورای امنیت سازمان ملل، حاکمیت قانون و حل و فصل مسالمت آمیز اختلافات را تضعیف می کند و خطر تشدید تنش و انتقام را افزایش می دهد. توسل به زور بدون مجوز شورای امنیت سازمان ملل، اقتدار و مشروعیت شورای امنیت و سازمان ملل را به طور کلی از بین می برد و نظام امنیت جمعی و همکاری چندجانبه را تضعیف می کند.
– حاکمیت و تمامیت ارضی دولت ها را که عناصر اساسی نظم سیاسی بین المللی هستند، تهدید می کند. توسل به زور بدون مجوز شورای امنیت سازمان ملل، حقوق و منافع دولت ها را نقض می کند و در امور داخلی و انتخاب های سیاسی آنها دخالت می کند. توسل به زور بدون مجوز شورای امنیت سازمان ملل همچنین بی ثباتی و ناامنی را برای دولت ها ایجاد می کند و اعتماد و اطمینان به روابط برابر بین الملل را در میان آنها تضعیف می کند. علاوه بر این، توسل به زور بدون مجوز شورای امنیت سازمان ملل، اصل برابری و عدم تبعیض دولت ها را به چالش می کشد و سلسله مراتب و عدم توازن قدرت را در میان آنها ایجاد می کند.
– حقوق بشر و رفاه مردم را که اهداف غایی نظم اخلاقی بین المللی است، به خطر می اندازد. توسل به زور بدون مجوز شورای امنیت سازمان ملل موجب رنج و زیان انسانی و نقض حیثیت و حقوق مردم می شود. توسل به زور بدون مجوز شورای امنیت سازمان ملل بحران های انسانی و زیست محیطی ایجاد می کند، توسعه اجتماعی و اقتصادی مردم را مختل کرده، خواسته ها و مشارکت مردم را نادیده می گیرد و دموکراسی و پاسخگویی جامعه بین المللی را تضعیف می کند.
توسل به زور بدون مجوز شورای امنیت سازمان ملل یک موضوع پیچیده و بحث برانگیز است که ابعاد حقوقی، سیاسی، اخلاقی و عملی دارد. چنین اقدامی نشان دهنده چالش ها و معضلات نظام بین المللی معاصر است که در آن جای همزیستی و همکاری را درگیری، جای نظم را بی نظمی و جای ثبات را بیثباتی گرفته است.
0 Comments