جدیدترین مطالب

أحدث المقالات

راهبرد فضایی چین و پیامدهای آن

شاید بتوان قدم گذاشتن انسان به فضا را رخدادی مشابه خروج انسان اولیه از آفریقا و آغاز دوره جدیدی از تکامل انسان در روی کره زمین، قلمداد کرد؛ شروعی مبهم، بهخاطر چشمانداز کاهش منابع و به سمت شگفتیهای جدید؛ اما ماجرای خروج انسان از زمین به سمت فضا یا به بیان بهتر، امتداد قلمروی انسانی از زمین به فضا، همراه با رقابت و تبدیل به یک موضوع سیاسی نیز شده است.
این رقابت ابتدا در قالب جنگ سرد و بین شوروی سابق و ایالات متحده، در جریان بود. نیم قرن پیش، ابتدا شوروی اولین ماهواره خود را به فضا فرستاد، اما پس از آن، ایالات متحده گوی سبقت را از شوروی ربود. با این وجود، فروپاشی شوروی نیز به پایان رقابت فضایی منجر نشد.
امروزه اما دامنه این رقابت، گستردهتر شده است و از حالتی دوقطبی به حالتی چندقطبی میگراید. اگرچه ماهیت رقابت، همان رقابت بین دنیای توسعهیافته غرب و دنیای روبهتوسعه شرق است، اما رقیب جدیدی پا به عرصه گذاشته است که حتی کیفیت حضور روسیه در آینده این رقابت نیز به کیفیت رقابت و قدرت فضایی آن بستگی دارد. آن رقیب، چین است.
راهبرد چین برای توسعه قدرت فضایی، همکاری با روسیه بوده است، اما فعالیتهای خود را با شتاب بیشتری پیش میبرد، بهطوری که با وجود قانون مصوب 2011 کنگره آمریکا برای عدم همکاری ناسا با سازمان فضایی چین به دلیل خطر جاسوسی، برنامههای بلندپروازانهای را دنبال میکند که ابتدا با خرید تجهیزات روسی برای ساخت ایستگاه فضایی، اجرا شدهاند.
اکنون چین به دنبال تکمیل ایستگاه سوم خود با عنوان «قصر آسمانی» است که با 11 پرتاب، کامل خواهد شد و دستکم برای مدت یک دهه، به دور زمین خواهد چرخید.
معنای نکات بالا این است که زمین رقابت جدیدی بین آمریکا و چین شکل گرفته است و احتمال تقابل فضایی آنها نیز بسیار بالاست. جنگ تجاری دو قدرت اقتصادی روی کره زمین میتواند به جنگ فضایی آنها برای تصاحب قلمروهای فضایی، توسعه یابد.
هرچند که چین در رقابت میدانی خود در کره زمین به سمت جنگ تسلیحاتی، گام برنداشته و راهبرد وابستهسازی و بدهکارسازی را پیگیری کرده است، اما ماهیت رقابت در فضا به گونهای است که دست کم تقابل یا جنگ غیرمستقیم یا حتی نرم را ایجاب میکند. از این رو میتوان تا حدی احتمال داد جنگهای نرم فضایی یا حتی جنگهای محدود فضایی، در پیش باشد.
با این حال، چین اعلام کرده است که فضانوردان خارجی نیز میتوانند از ایستگاهش استفاده کنند؛ گرچه چشمانداز تلاش گسترده برای سکونت انسان در فضا و تلاشهایی که برای اینکار در مریخ شروع شده است، ماجرا را از برنامههای علمی ساده، پیچیدهتر میکند.
جنبه دیگر برنامه فضایی چین در ایستگاه قصر فضایی کمک به توسعه منابع آبی، معدنی و انرژی است که امکان بقای کوتاهمدت فضانوردان و ایجاد پایگاهی برای اکتشاف ژرفتر فضایی را فراهم میسازد.
وجود مواد معدنی نظیر هلیوم3 در کره ماه که منبعی برای گداخت اتمی است، مصداقی از این محورهای توسعه به شمار میرود که در حال حاضر، آمریکا در آن، پیشتازی میکند.
این نکات، اگرچه رقابت برای کسب جایگاه انحصاری قدرت سیاسی و اقتصادی را نشان میدهد، اما به معنای ادامه راهبرد جنگ فناورانه و اقتصادی چین برای تسلط بر جهان نیز هست.
بدین ترتیب، چین از هزینههای گزاف توسعه تسلیحات نظامی، پرهیز میکند و زیرکانه برنامههای خود را بر محور فناوری و اقتصادی پیش میبرد تا از رقبای خود پیشی بگیرد.
معاهده ماه سازمان ملل (1979) درباره عدم امکان ادعای مالکیت درباره اجرام آسمانی، در ظاهر احتمال بروز تقابل یا حتی جنگ فضایی را میکاهد، اما مهمترین تغییر نسبت به آن دوران، چشمانداز کنونی بشر برای گریز از فرسایش تدریجی کره زمین و جستجوی ادامه زیست در کرات دیگر است که چالش حقوق مالکیت فضایی را به چالشی جدی در آینده بسیار نزدیک، تبدیل میکند.
بنابراین، رقابت فضایی بین قدرتهای بزرگ میتواند در دو مسیر کاملا متفاوت به پیش رود که میتوان آنها را به عنوان دو سر یک طیف نیز به حساب آورد.
یک مسیر، جنگ فضایی و تلاش برای ایجاد قطب انحصاری در تسلط بر منابع فضا (مواد معدنی یا حتی زمین) است و مسیر دیگر، همکاری یا رقابت سازنده برای توسعه فناوری زیست فضایی و کمک به حل معضلات روی کره زمین.
اگرچه رویکردی نزدیک به مسیر رقابت سازنده، محتملتر به نظر میرسد، اما پیامدهای خارجی تقابل فضایی برای ساکنان کره زمین از نظر هزینههای جنگ یا کشتار، سبب میشود تا حتی مسیر جنگ نیز ولو در شکل محدود، نامحتمل نباشد.
0 Comments