شورای راهبردی آنلاین – یادداشت: آمریکا در اوایل دهه 1990 و متعاقب فروپاشی رقیب سنتی خود، اتحاد جماهیر شوروی، متوجه تبعات افزایش قدرت و گسترش نفوذ چین شد.
احمد آدینهوند - دانشجوی دکتری روابط بینالملل
رئیسجمهور وقت آمریکا جرج بوش پدر از لزوم مهار یا موازنه سازی افزایش قدرت چین و حمایت از آن سخن به میان آورد. بیل کلینتون نیز در راستای سیاست تشویق پکن به مشارکت فعال در نهادهای اقتصادی منطقهای و بینالمللی ایدهی ایجاد پاسیفیک جدید را ارائه داد که بر حضور قوی ایالاتمتحده در پاسیفیک تأکید میکرد.
در نوامبر 2011 اوباما رئیسجمهور آمریکا از تغییر در سمتگیری سیاست خارجی آن کشور از خاورمیانه که محور سیاست خارجی سلف او جرج بوش پسر بود، به منطقه پاسیفیک خبر داد و توجه به این منطقه را بهعنوان اولویت خود مطرح کرد. هیلاری کلینتون، وزیر خارجه وقت آمریکا از جایگاه محوری آمریکا در آسیا پاسیفیک و راهبرد ویژه این کشور برای گسترش سرمایهگذاری، ارتباطات دیپلماتیک و روابط اقتصادی و استراتژیکی در این منطقه سخن به میان آورد و افزود ظهور قدرتهای اقتصادی جدید از آسیا پاسیفیک نویددهنده این بود که قرن کنونی، قرن آسیا پاسیفیک است و آمریکا نیز خواستار نفوذ بیشازپیش در آن است.
دونالد ترامپ رئیسجمهور کنونی آمریکا رویکردی سراسر تهاجمی در منطقه آسیا پاسیفیک با تمرکز بر تقابل با چین را محور سیاست خارجی خود قرارداد و ضمن نادیده گرفتن سیاست تعاملی در قبال پکن و خروج از سازوکارهای مشارکتی نظیر اتحادیه ترانس پاسیفیک مهار چین را سیاست رسمی خود قرارداد. در این راستا ایالاتمتحده علاوه بر برخورداری از نیروهای نظامی و غیرنظامی در منطقه، برای گسترش و تحکیم اتحادهای رسمی و روابط خود با ژاپن، کره جنوبی، فیلیپین، تایلند و استرالیا همکاریهای راهبردی با دیگر دولتهای منطقه پاسیفیک را هم به انجام رساند تا از این راه هزینههای امنیتی حفظ نظم در منطقه را کاهش دهد و طیف وسیعی از مشارکتهای غیررسمی میان این کشور و هند، سنگاپور، اندونزی، نیوزیلند و ویتنام در قالب همکاریهای راهبردی به انجام رساند.
این توجه به آسیا پاسیفیک باعث کاهش تمرکز آمریکا از سایر مناطق خصوصاً منطقه خلیجفارس شد و خلأ قدرتی را به وجود آورد که سایر قدرتها ازجمله چین از آن استفاده نموده و به گسترش نفوذ و دایره منافع خود اقدام کردند. زمانی که دولت دونالد ترامپ سیاست تحریم ایران در قالب راهبرد فشار حداکثری بهقصد تغییر سیاستهای جمهوری اسلامی ایران در منطقه و کوتاه کردن دست این کشور از منطقه را در دستور کار خود قرار داد، ایران انگیزه بیشتری برای نزدیکی به چین پیدا کرد و به این کشور بهعنوان گزینهای برای تعدیل فشارهای واشنگتن نگریست و گسترش روابط خود با پکن را محور تلاشهای دستگاه دیپلماسی خود قرارداد.
در این راستا در ماههای اخیر سخن از تمایل ایران و چین برای ورود به روابط نزدیک در قالب یک پیمان جامع استراتژیک بیشازپیش به گوش میرسد. بهطوریکه پیشنویس آن از سوی ایران بهطرف چینی ارائه گردید.
خلیجفارس بهصورت استراتژیک و در ابعاد مختلف با منافع پکن گرهخورده است. اهمیت خلیجفارس برای پکن به موقعیت ژئوپلیتیک آن، فرصتهای اقتصادی، مسائل امنیت و از همه مهمتر بهوفور منابع انرژی این منطقه برمیگردد. در این میان جمهوری اسلامی ایران و چین از امکانات بالقوه و بالفعل وسیعی برای گسترش مناسبات خود، بهویژه روابط بازرگانی و اقتصادی برخوردارند. روشن است جمهوری اسلامی ایران به دلیل برخورداری از منابع غنی انرژی، تسلط بر سواحل وسیع در خلیجفارس و دریای عمان، دارا بودن زیرساختهای فکری و مادی لازم برای پیشرفت صنعتی و استقلال عمل در سیاست خارجی خصوصاً در مواجهه با ایالاتمتحده بیش از دیگر کشورهای منطقه خلیجفارس از امکانات لازم برای گسترش روابط با چین برخوردار است. از طرف دیگر چین با اتخاذ اصول احترام متقابل به تمامیت ارضی و حق حاکمیت کشورها، عدم تجاوز و مداخله در امور داخلی کشورها، برابری و منافع متقابل و همزیستی مسالمتآمیز بهعنوان چراغ راهنمای سیاست خارجی خود و مخالفت با سیاستهای تهاجمی و مداخلهگرایانه آمریکا گزینهای جذاب برای ایران است.
آنچه اهمیت روابط گسترش روابط ایران و چین را برای دو طرف ضروری ساخته عبارت است از:
– پیشینه تاریخی و تمدنی دو کشور که به قدمت راه باستانی ابریشم است.
– سیاست مستقل تهران و پکن در مقابل ایالاتمتحده آمریکا در منطقه که بر مقابله با یکجانبهگرایی و مداخله جویی واشنگتن تأکید دارد.
– موقعیت استراتژیک ایران و قرار گرفتن آن در مسیر راهبردی پروژه کمربند-جاده که از اهمیت فراوانی برای چین برخورداراست.
– وحدت نظر دو کشور در بسیاری از مسائل و بحرانهای منطقه نظیر بحران سوریه، مقابله با تروریسم تکفیری و حل مسالمتآمیز بحرانها.
قابلیت فعلیت بخشیدن به همکاری گسترده پکن در سایه روابط استراتژیک با تهران بیش از هر چیز مدیون انحراف توجه واشنگتن از خلیجفارس به آسیا پاسیفیک است. ایران ضمن پافشاری بر راهبرد منطقهای خود می تواند با روابط گسترده با چین بخش مهمی از فشارهای واشنگتن را خنثی نماید.
0 Comments