جدیدترین مطالب
أحدث المقالات
لیبی؛ صحنه جنگ نیابتی ترکیه و مصر
با اوجگیری درگیریهای مسلحانه در لیبی و بهویژه پیشروی نیروهای دولت وفاق ملی به ریاست فائز السراج در مناطقی فراتر از پایتخت این کشور، صحنه نظامی داخلی در لیبی و معادلات موجود در آن بسیار مشخصتر شده است. همچنین این موضوع به شناخته شدن بیشتر رقبای بینالمللی دخیل در این جنگ که حامیان هر یک از دو طرف درگیر در منازعات داخلی لیبی هستند، منجر شده است. البته عقبنشینیهای نیروهای موسوم به ارتش ملی که تحت فرمان ژنرال حفتر هستند نیز به جنجالی شدن ماجرا کمک کرده و نگرانیهای ناشی از فروپاشی این نیروها (ارتش ملی)، حامیان غربی و منطقهای ژنرال حفتر را به واکنشهای گستردهای واداشته است. این در حالی است که پیشازاین حضور پرتعداد کشورهای مداخلهگر در لیبی و همچنین رقابتهای فشرده آنها بر سر سیطره بر منابع غنی نفت این کشور، اجازه نمیداد تا معادلات پشتصحنه منازعات لیبی آشکار شده و به مسئلهای قابلفهم تبدیل شود.
درواقع بر این اساس بود که تا پیش از درگیریهای اخیر برخی از تحلیلگران از رقابتها و منازعات سیاسی میان آنکارا و مسکو در لیبی سخن میگفتند و برخی دیگر اختلافات منطقهای شمال آفریقا نظیر اختلافات میان مغرب و الجزایر و یا اختلافنظرها میان مقامات مصر با الجزایر و تونس را علت اصلی تداوم درگیریها در لیبی قلمداد میکردند. حالآنکه آنچه در لیبی لااقل طی یک سال اخیر در جریان بوده است را میتوان در قالب منازعات میان مصر و ترکیه موردبررسی قرار داد و با نگاهی واقعبینانه جایگاه هر یک از کشورهای منطقهای و فرامنطقهای را در این معادله (قاهره-آنکارا) مشخص کرد.
درواقع جنگهای داخلی لیبی در سه سطح داخلی، منطقهای و بینالمللی تحلیل میشود و برداشتهای مربوط به هر یک از این سه بخش با پیوند به بخش دیگر، تصویر کامل و روشنی از آنچه در لیبی طی یک سال گذشته به وقوع پیوسته و در ماههای آینده نیز ادامه پیدا خواهد کرد ارائه میدهد. چنانچه در سطح داخلی با چشمپوشی از یک سلسله مسائل جزئی میتوان درگیریهای میان نیروهای تحت فرمان دولت وفاق ملی و نیروهای تحت فرمان ژنرال حفتر را برخوردی میان گروههای اسلامگرا با نیروهای سکولار قلمداد کرد. نبردی که بهنوعی از ساختار اجتماعی و عقیدتی موجود در لیبی ناشی میشود و در چهره دیگر به تحولات تاریخی این کشور بهویژه تحولات پیش از دوران قذافی مربوط است.
در تشریح این موضوع میتوان به گرایشهای غیرمذهبی ژنرال حفتر و همچنین مجموع نیروهای سیاسی و نظامی دولت مستقر در شرق لیبی به پایتختی طبرق اشاره کرد. نیروهایی که درمجموع نتوانستهاند پیوند عمیقی با مردم لیبی برقرار کنند و از این نظر از دید بسیاری از مردم لیبی، نیروهای غیرخودی محسوب میشوند. این در حالی است که با وجود نقشآفرینی سازمان ملل متحد در برپایی دولت وفاق ملی به ریاست فائز سراج، نیروهای تحت فرمان این دولت به دلیل برخورداری از گرایشهای مذهبی، پیوندهای عمیقتری با مردم لیبی پیدا کرده و توانستهاند از این پیوند بهخوبی برای پیشبرد مقاصد نظامی خود در درگیریهای چند ماه اخیر بهرهبرداری کنند.
اما در زاویه نگرش منطقهای و بینالمللی، رقابتها و منازعات از مسائل مهم و راهبردی همانند سیطره بر مخازن نفت، داشتن سهم بیشتر در فروش تسلیحات و از آن مهمتر موضوع جنجالی نقشآفرینی ترکیه باهدف سیطره بر مخازن گاز تازه کشفشده لیبی سرچشمه میگیرد و به این دلیل است که پای مقامات واشنگتن، پاریس و مسکو نیز در عرصه چالشهای سیاسی نشات گرفته از این منازعات به میان کشیده میشود. چنانکه برخی صحنه لیبی را مهمترین صحنه رقابتهای بینالمللی قلمداد میکنند و برخی دیگر صحنه این کشور را به رینگ بوکسی میان پوتین و اردوغان و دسته سومی آن را میدان نبرد میان قاهره و آنکارا به شمار میآورند. در این صحنه مقامات واشنگتن در فاصله کمتر از یک ماه مواضع خود را در جانبداری از یکی از طرفین درگیر در لیبی را بیش از سه بار تغییر دادهاند. در تازهترین موضعگیری نیز مخالفت شدید خود را با ورود هر نوع تسلیحات جدید به لیبی اعلام کردند.
این در حالی است که مجموعه کشورهای غربی درصدد هستند که بعد از اجلاس برلین در پاییز گذشته از طریق بهکارگیری سازمان ملل، زمام تحولات لیبی را به دست گرفته و از خطراتی که از دیدگاه آنها از جانب ترکیه و تقویت گروههای اسلامی تحت فرمان دولت وفاق ملی ایجاد شده و منافع غرب را تهدید میکند، جلوگیری کنند. چراکه بهزعم غربیها، هرگونه شکست و عقبنشینی نیروهای ژنرال حفتر به معنی شکست مصر و مجموعه کشورهای ارتجاعی عرب است که بهصورت نیابتی درصدد تأمین منافع غرب در لیبی بودهاند و اینک با شکست فاحش نیروهای حفتر، صحنه نبرد را به نیروهای رقیب که موردحمایت ترکیه هستند واگذار کردند. این همان چیزی است که از یکسو به معنی حضور نیروهای اخوانی موردحمایت ترکیه در کنار مرزهای مصر است و از سوی دیگر به مفهوم مسدود شدن تمام راههایی است که دنیای غرب در تلاش بود تا از آن برای سیطره بر مقدرات آینده لیبی بهرهبرداری کند. طبیعی است که با پیدایش چنین روندی نهتنها مصر و ارتجاع عربی بلکه دیگر دولتهای غربی حامی حفتر خود را بازنده این صحنه میدانند و این در حالی است که ترکیه به دلیل نقشآفرینی نیروهای نظامیاش در پشتیبانی از نیروهای سراج و موفقیتهای چشمگیر آنها خود را برنده منازعات جاری در لیبی ارزیابی میکند؛ موضوعی که نباید آن را تثبیت شده تلقی کرد. چراکه قاعدتاً مجموعه کشورهای حامی حفتر به دنبال آن هستند تا شرایط جنگ داخلی در لیبی و موقعیت برتر ترکیه را در این صحنه به حالت اول بازگردانند.
0 Comments