جدیدترین مطالب
اوکراین: نقطه عطف در همپیمانی راهبردی چین و روسیه
شورای راهبردی آنلاین-رصد: «درگیریهای جاری در اوکراین باعث تغییر قابل توجهی در پویایی قدرت جهانی شده و به طور خاص همکاری میان چین و روسیه را تقویت کرده است. این رابطه به یک همپیمانی راهبردی بادوام تکامل یافته، اگرچه هنوز به یک اتحاد نظامی کامل تبدیل نشده است. این تحول، فرضیات سنتی غرب درباره محدودیتهای همکاری میان قدرتهای اقتدارگرا را به چالش میکشد و ممکن است الگویی جدید را برای مشارکت بینالمللی معرفی کند.»
منافع، رویکرد و مسئولیت قدرتهای بزرگ در قبال بحران سوریه
شورای راهبردی آنلاین-رصد: «سقوط ناگهانی رژیم بشار اسد در سوریه برای همه بازیگران خارجی، از جمله مسکو، غافلگیرکننده بود. اگرچه کارشناسان منطقهای هشدارهایی داده بودند اما هیچکس نمیتوانست وقایع دراماتیک اواخر نوامبر تا اوایل دسامبر، به ویژه عدم تمایل ارتش سوریه برای دفاع از رهبری که تقریباً ربع قرن قدرت را در سوریه به دست داشت، پیشبینی کند.»
تحلیلی بر رویکرد عربستان در قبال دولت موقت سوریه
شورای راهبردی آنلاین – گفتگو: یک کارشناس مسائل منطقه، سفر وزیر خارجه دولت موقت سوریه به عربستان را اقدامی رو جلو و مهم ارزیابی کرد و گفت: برخلاف برخی اخبار و تحلیلها درباره موافقت و همراهی عربستان با تحولات جدید در سوریه و تشکیل دولت موقت توسط نیروهای معارض سوری، دولت ریاض دغدغهها و نگرانیهای جدی نسبت به آینده این حکومت دارد.
راهبرد ملی آمریکا برای مقابله با اسلام هراسی و رویههای عملی متناقض با آن
شورای راهبردی آنلاین – یادداشت: راهبرد ملی ایالات متحده در مقابله با اسلامهراسی، ظاهراً با هدف توجیه و تبیین سیاستهای دفاع از حقوق اقلیتهای نژادی، بهویژه مسلمانان مقیم آمریکا، در شرایطی توسط کاخ سفید در 12 دسامبر2024 رو نمایی می شود که افکار عمومی جهان بیش از یکسال است با شگفت زدگی شاهد افزایش بی سابقه ارسال تسلیحات مرگبار و حمایت سیاسی، حقوقی، بین المللی و رسانهای تمام قد ایالات متحده از نسل کشی و ارتکاب جنایات فجیع رژیم اشغالگر و کودک کش اسراییل در باریکه غزه، کرانه باختری و سایر بخش های سرزمین ها اشغالی علیه فلسطینیان، بویژه شهروندان غیر نظامی، زنان، کودکان، سالمندان، خبرنگاران، بیمارستان ها و همه مراکز و زیر ساخت های حیاتی ساکنین اراضی اشغالی است.
عوامل دخیل در راهبرد کشورهای شرق آسیا در قبال خیزش چین
شورای راهبردی آنلاین-رصد: کشورهای شرق آسیا در مواجهه با خیزش چین، راهبردهای متفاوتی از جمله ایجاد موازنه، محافظهکاری یا همراهی را اتخاذ میکنند. این تصمیمات عمدتاً تحت تأثیر جغرافیا، دموکراسی و هویت تاریخی این کشورها قرار دارد. عوامل مذکور، بر نحوه نگرش به تهدیدها و تدوین سیاستها تاثیر میگذارد و نشاندهنده یک وضعیت پیچیده منطقهای است که تحت تأثیر مجاورت جغرافیایی، نظامهای سیاسی و حافظه جمعی قرار دارد.
أحدث المقالات
تأثیر سیاستهای ترامپ بر قدرت جهانی آمریکا
در افکار عمومی مطرح شود که آیا این سیاستهای ترامپ، باعث جهش آمریکا میشود یا ممکن است تضعیف قدرت این کشور را در سطح بینالملل به دنبال داشته باشد؛ اقداماتی همچون انتقال سفارت اسرائیل به بیتالمقدس، خروج از برجام، جنگ اقتصادی با چین، تحریم روسیه، خروج از پیمانهای بینالمللی و …
برای پاسخ به این سؤال، پاسخدهنده ابتدا باید به این پرسش ابتدایی پاسخ دهد که آیا از دید چندجانبه گرایی و بینالمللگرایی به تحولات 2،3 سال اخیر در سیاست خارجی آمریکا نگاه میکند یا از منظر حمایتگرایانه و ملیگرایانه. دونالد ترامپ نماینده جریان ملیگرا در آمریکا است؛ گروهی که معتقد هستند سیاستهای چندجانبهگرایی و بینالملل گرایی باعث تضعیف قدرت آمریکا در جهان شده و منجر به ظهور دیگر قدرتها شده است و در نهایت باعث شده برتری و سروری آمریکا به خطر بیفتد. لذا این گروه بر سیاستهای ملیگرایانه و یکجانبهگرایانه در قالب شعار اول آمریکا متمرکز میشوند. از دید این گروه اقداماتی که ترامپ انجام میدهد احیای قدرت ایالاتمتحده آمریکا است و وی میخواهد نشان دهد که آمریکا در حوزههای سیاسی، اقتصادی، نظامی، فرهنگی و اجتماعی برتری دارد. ازاینجهت این گروه معتقد هستند اقدامات ترامپ کمککننده است و قدرت، اقتدار و شکوه را به آمریکا بازخواهد گرداند. شعار ترامپ نیز همین است که آمریکا را دوباره قدرتمند خواهد ساخت؛ اما اگر کسی از منظر چندجانبه گرایی یا جهانی شده به تحولات نگاه کند بدون شک اقداماتی که ترامپ انجام میدهد به جایگاه و اقتدار ایالاتمتحده بهعنوان رهبر جهان یا موتور محرکه شکلگیری نظم بینالملل لطمه میزند. چراکه با از بین رفتن پیوندهایی که بین آمریکا و متحدانش وجود دارد نقشآفرینی آمریکا در عرصه بینالملل کاهش پیدا میکند.
ازاینجهت اقداماتی مانند نادیده گرفتن پیمانهای بینالمللی، اقدامات یکجانبه در حمایت از اسرائیل و یا جنگهای تجاری درنهایت موجب تضعیف آمریکا در عرصه جهانی میشود. لذا به این پرسش که آیا سیاستهای ترامپ باعث تضعیف آمریکا خواهد شد یا تقویت آن نمیتوان پاسخ صفر و یکی داد و بستگی دارد که با چه عینکی این تحولات را نگاه کرد. البته شاید بتوان گفت که ایالاتمتحده آمریکا یا دولت ترامپ در تلاش است بین این دو الگو یک پیوند ایجاد کند. طی این مدت برخی از سیاستهای دولت ترامپ فرآیند مثبتی را طی کرده است. بهعنوانمثال اگر وابستگی آمریکا به اقتصاد کشورهایی مانند چین کاهش پیدا کند میتواند به احیای قدرت آمریکا بیانجامد؛ اما درعینحال نادیده گرفتن افراطی نظم بینالملل و کنار گذاشتن سیاستهای مشارکت جویانه میتواند به جایگاه آمریکا آسیب بزند؛ بنابراین به نظر میرسد که دولت آمریکا بهتدریج یک مسیر میانه را در پیش میگیرد و چارهای جز این ندارد. چراکه سیاستهای حمایتگرایانه بهتنهایی کمککننده نیست و دردسرهای زیادی را برای دولت ترامپ ایجاد میکند. بههرحال وابستگیهای متقابلی که آمریکا به متحدان یا رقبایش دارد یا آسیبپذیریاش در برابر دشمنان اجازه نمیدهد آنگونه که جریان ملیگرا در آمریکا خواهان آن است، سیاستهای این کشور پیش برود. لذا علیرغم میل باطنی جریان ملیگرا در آمریکا، سیاست خارجی دولت ترامپ بر پایه نفی جنگ و خروج از درگیریهای نظامی شکل نگرفته است. در مقابل نیز شاهد هستیم که باوجود تمام شعارهایی که ترامپ سر داده نمیتواند سیاستهای چندجانبه گرایی و جهانیشدن را کنار بگذارد. چراکه اقتصاد آمریکا بهشدت در نظم اقتصادی مبتنی برجهانی شدن تنیده شده است و خروج از این وضعیت نیز خیلی ساده نیست. درنتیجه میتوان گفت که بخشی از سیاستهای دولت ترامپ در راستای تقویت اقتدار و قدرت آمریکا بوده و بخشی دیگر از سیاستهایش آسیبزننده بوده و باید بهصورت مصداقی و مورد به مورد سیاستهای وی را مورد واکاوی قرار داد.
0 Comments