تهران تل آویو را به دوئل دعوت کرد
مرکز مطالعات استراتژیک خاورمیانه
کیهان برزگر کارشناس و تحلیلگر در مقاله ای تحت عنوان ” اضطرار ژئوپلیتیک و شکل گیری برجام” نوشته است : توافق هسته ای قدرت های جهانی با ایران (برجام) بیشتر ناشی از یک اضطرار ژئوپلیتیک منطقه ای بود که به نوعی کشورهای غربی را قانع کرد تا با حل موضوع هسته ای راه را برای حل معضلات استراتژیک منطقه ای هموار کنند. البته تلاش قدرت های جهانی برای جلوگیری از نزدیکی ایران به نقطه گریز هسته ای یا در طرف ایران، محدودیت های اقتصادی داخلی ناشی از تحریم های بین المللی و همچنین ضرورت حل مساله از طریق تعامل و پرهیز از جنگ مهم بودند.
کیهان برزگر استاد روابط بین الملل واحد علوم و تحقیقات و رئیس پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه افزوده است: شکلگیری توافق هستهای و اجرای برجام، سیاست خارجی و اقتصاد ایران را وارد دوران تازه ای از تعاملات ساخته که علاوه بر ایجاد فضا و تحرک، منجر به گسترش همکاری های منطقهای و بین المللی نیز شده است. از سوی دیگر این توافق دارای آثار و ابعاد منطقه ای است که بر نگاه بازیگران، ائتلاف ها و پویایی های منطقه ای نیز تاثیرگذار است.
در واقع از این زاویه است که این توافق موجب شده تا برخی بازیگران و در صدر آنها عربستان سعودی روندهای در حال شکل گیری از جمله برتری ایران در خاورمیانه، گشایش های اقتصادی و از همه مهمتر گفتوگوها و تماسهای ایران و ایالات متحده آمریکا را به ضرر منافع خود ببیند و درصدد کارشکنی و تاثیرگذاری منفی بر این توافق برآید.
رئیس پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه درخصوص جهتگیریهای سیاست خارجی ایران در فضای پسابرجام نیز معتقد است دولت باید سیاستی بینابینی را تعریف کند که بتواند همزمان دو هدف یعنی منفعت اقتصادی برجام و دوم رویکرد سیاسی-امنیتی مبتنی بر معادلات استراتژیک را برجسته سازد.
مرکز راهبردی خلیج فارس
مرکز راهبردی خلیج فارس در گزارشی نوشته است سازمان عفو بین الملل، نخستین سال پادشاهی “سلمان بن عبدالعزیز” را برای حقوق بشر “سیاه” توصیف کرد. در این مطلب آمده است براساس بیانیه عفو بین الملل، در نخستین سال حکومت سلمان بن عبدالعزیز وضعیت حقوق بشر در این کشور به صورت قابل ملاحظه ای بدتر شده و سال سیاهی برای حقوق بشر بوده است. این سازمان خاطرنشان کرد، نظام سعودی هرگونه اعتراض از سوی مخالفان را به صورت مستمر و با روشهای مختلف سرکوب کرده است که از جمله این روشها بازداشت منتقدان دولت، برگزاری محاکمههای بسیار ظالمانه و مطرح کردن اتهامات ساختگی تروریستی علیه آنان است.
مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC
دکتر حسن هانی زاده کارشناس مسائل عربستان در مقاله ای به بررسی ساختار “کمیته روابط عمومی عربستان و آمریکا” موسوم به “سابراک” پرداخته است .
شبکه تلویزیونی سی ان ان آمریکا اخیرا اعلام کرد که نخستین لابی سعودی در آمریکا یا “کمیته روابط عمومی عربستان و آمریکا” که به اختصار “سابراک” خوانده خواهد شد، نیمه ماه مارس آغاز به کار خواهد کرد و عربستان نیز نظیر اسرائیل از داشتن گروه فشار لابی مختص خودش در آمریکا برخوردار خواهد شد. هانی زاده نوشته است: در گذشته عربستان سعودی نوعی لابی عبری- عربی را برعلیه ایران تشکیل داد. در طول دو سال گذشته بعد از اینکه مذاکرات ایران و 5+1 جدی تر شد و احتمال میرفت که به نتیجه برسد، عربستان سعودی با کمک اسرائیل و برخی کشورهای عرب منطقه لابی عبری- عربی را علیه ایران (برای تخریب روند مذاکرات) تشکیل داد. اما این لابی با شکست مواجه شد و نتوانست روند مذاکرات را تخریب کند. در حال حاضر که برجام عملیاتی شده است و ایران وارد فضای جدید اقتصادی و سیاسی شده عربستان سعی دارد در کنار لابی صهیونیستی یک لابی عربی در ایالات متحده آمریکا تشکیل دهد تا در دورهی ریاست جمهوری آینده (که احتمالا عرصه حضور جمهوری خواهان خواهد بود) سعی کند فشار بیشتری بر ایران در کنار لابی صهیونیستی و چهرههای افراطی آمریکایی ایجاد کند تا ایران را منزوی کند و حتی ممکن است آمریکا را برای حمله نظامی به ایران تشویق کند. هانی زاده تاکید کرده است: نفوذ اعراب و عربستان بسیار کمتر از نفوذ لابی صهیونیستی است. نگاه ملت آمریکا به اعراب و مسلمانان نگاه منصفانهای نیست و نگاهی توام با تحقیر به اعراب دارند. یعنی بعد از حادثه 11 سپتامبر 2001 نوعی نفرت از اعراب مخصوصا عربستانی ها گسترده شده است. در این حال عربستان در طول 15 سال گذشته همواره سعی داشته از طریق نفوذ در نهادهای اجتماعی و سیاسی و پرداخت رشوه به شخصیتهای تأثیرگذار آمریکا به نوعی شرایط خود را بهبود ببخشد، اما در مجموع اعراب به دلیل وجود اختلاف در میان کشورهای عربی نتوانسته اند لابی قدرتمندی ایجاد کنند. در مقابل نگاه آمریکا به عربستان یک نگاه مصلحت جویانه است. از نظر آمریکا جایگاه عربستان به عنوان یک کشور نفت خیز، تنها تأمین کننده انرژی فسیلی آمریکا و غرب میباشد و از اینرو عربستان تنها به عنوان ابزار و یا عابربانک آمریکا در منطقه خاورمیانه تلقی میشد و همهی سیاستهای عربستان برگرفته از سیاستهای آمریکا و هر دستوری که واشنگتن صادر میکرد، عربستان بدون هیچ دخل و تصرف و یا اعتراضی سیاستهای آمریکا را در منطقه عملی میکرد، اما با توجه به شرایط موجود و حضور دموکراتها (مخصوصا رئیس جمهور فعلی آمریکا باراک اوباما) آنها دچار اختلاف ساختاری در مورد وضعیت حقوق بشر در عربستان شده و این امر باعث ایجاد نوعی ابهام در روابط اخیر ریاض و واشنگتن شده است. در واقع آمریکاییها بویژه باراک اوباما بارها از وضعیت حقوق بشر در عربستان انتقاد کرده اند.
سایت تحلیلی اشراف
یک اندیشکده تندرو آمریکایی پیشنهاد داد از آنجایی که اوباما همچنان با تشدید فشار مالی بر تهران مخالفت میکند، عربستان سعودی و متحدانش که از سلاحهای مالی نیرومندی برخوردارند، باید به جنگ اقتصادی با ایران بپردازند. اندیشکده بنیاد دفاع از دموکراسی به قلم مارک دوبویتز مدیر اجرایی این مؤسسه و استفان واینبرگ عضو ارشد بنیاد نوشت: اعمال تحریمهای جدید هدفمند ایالات متحده علیه ایران به دولت بعدی آمریکا موکول خواهد شد. اوباما، رئیسجمهور آمریکا همچنان با تلاشهای کنگره برای تشدید فشار مالی بر تهران به علت فعالیتهای مخربش مخالفت میکند. نهایتاً وزارت خزانهداری آمریکا در ماه ژانویه به آزمایشهای غیرقانونی موشکهای بالستیک توسط ایران واکنش نشان داد، اما تحریمهای اعمالشده موجب زیان اقتصادی نخواهد شد. در عوض تحریمهای مذکور افراد و شرکتهایی را – شبکههای تدارکاتی که تهران میتواند آنها را به آسانی بازسازی کند – مورد هدف قرار داد.
0 Comments