جدیدترین مطالب
أحدث المقالات
اتحادیه اروپا به ترامپ هشدار داد
دعوای برجامی ترامپ – اروپا؛ چه کسی برنده می شود؟
دنیا با انتخاب ترامپ به عنوان رییسجمهور امریکا نگران است و اروپاییها بیشتر از هرکس دیگری نگرانتر. تا قبل از برگزاری انتخابات، اروپاییهای نگران از ترامپ هرچه خواسته بودند علیه او گفتند و حمایتشان را از کلینتون علنی کردند اما فردای پس از انتخابات به بدترین روز آنها در سالهای اخیر تبدیل شد. اینک اتحادیه اروپایی خود را در برابر شکست متحمل درخصوص دو پروژه مشترک با امریکا میبیند: نخست برجام و دیگری اجماع درباره فشار به روسیه. درخصوص مناسبات احتمالی اتحادیه اروپایی و امریکا و پروندههای مشترک میان آن دو، گفتوگویی با عبدالرضا فرجیراد، استاد ژئوپولتیک دانشگاه و سفیر سابق ایران در نروژ و مجارستان انجام شده است که مشروح آن را میخوانید.
وزرای امور خارجه اتحادیه اروپایی دیشب در قالب یک نشست فوقالعاده کاری با هم دیدار کردند. بهانه این دیدار فوقالعاده، انتخاب دونالد ترامپ به عنوان رییسجمهور امریکا بود. دلایل این همه اضطراب اروپاییها از حضور ترامپ در کاخ سفید چیست؟
اظطراب اروپاییها از انتخاب دونالد ترامپ در چند محور قابل تحلیل است. شاید ریشه این نگرانیها، در تجربه همکاری امریکا با اروپا در دوران جرج بوش جمهوریخواه است. او فرد نئوکانی بود که در سیاست خارجی خود توجه چندانی به اروپا نداشت و ما آن را در حمله امریکا به افغانستان و عراق مشاهده کردیم. ترامپ نیز یک فرد جمهوریخواه است و در مبارزات انتخاباتی شعارهای تندی را داده و افرادی هم که برای مناصب مهم دولت امریکا در دولت ترامپ در رسانهها مطرحند، افرادی بهشدت تندرو هستند که در دولت بوش هم مناصبی داشتهاند و همین موجب شده تا یک سابقه بدی نسبت به آن تجربه تلخ در ذهنشان شکل بگیرد. دومین دلیل در نگرانی اروپاییها ریشه در سخنانی است که ترامپ در دوران مبارزات انتخاباتیاش بیان کرده که به نوعی با رویکردهای حقوق بشری اروپاییها تضاد صددرصدی دارد. مسائل مطرحشده توسط ترامپ درباره زنان، رنگینپوستان، اقلیتها، مسلمانان و مهاجران با رویکرد ترامپ متفاوت است. مساله سوم نگرانی اروپا آن است که ترامپ در مبارزات انتخاباتیاش گفته میخواهد بیشتر به مسائل داخلی امریکا بپردازد و منافع امریکا را از درونگرایی به دست آورد تا با همکاری بینالمللی. در این راستا ترامپ میگوید اگر دوستان و متحدان واشنگتن میخواهند امریکا امنیت آنها را تامین کند، باید هزینه این تامین امنیت را بپردازند و امریکا دیگر مجانی برای کسی کاری نمیکند. مساله دیگر نگرانی برای اروپاییها، نوع روابط آینده روسیه و امریکاست. اتحادیه اروپا نمیخواهد امریکا بیش از حد با روسیه درگیر شود. در بحران اوکراین هم مشاهده کردیم امریکاییها بیشتر از اروپاییها به روسها فشار آوردند اما در دوره جدید، مساله نزدیکی بیش از حد مسکو و واشنگتن مطرح است و اروپا این را هم نمیخواهد. البته درخصوص مناسبات میان ترامپ و پوتین ممکن است مبالغههایی هم بشود ولی ترامپ گفته است که میخواهد با روسیه همکاریهایی بکند. همین مساله موجب نگرانی اروپاییها نسبت به سیاستهای امریکا درباره روسیه شده است. هماکنون نگرانیهای کشورهای اروپایی به ویژه کشورهای اروپای شرقی نسبت به روسیه به ویژه پس از اتفاقات گرجستان و اوکراین بیشتر از پیش شده است. نکته پایانی آن است که در ماجرای سرشاخ شدن اروپا و امریکا با روسیه در مساله اوکراین، شاهد بودیم که روسیه از اهرم انرژی در برابر آنها استفاده کرد. امریکا به دلیل تولید نفت شیل، نیازهای خود را تامین میکرد و بخشی از آن را هم به اروپا برای تامین نیازهایش میداد. اروپا احساس میکند رابطه احتمالی نزدیک میان روسیه و امریکا و سیاستهای درونگرایانه و منفعتگرایانه ترامپ، موجب بیتوجهی او نسبت به تامین انرژی اروپا شود و آنها بیشتر از قبل در این باره تحت فشار روسیه قرار بگیرند.
گفته شده است که روسیه و ایران و نحوه مواجهه ترامپ با این دو پرونده، اصلیترین دلیل دورهم جمع شدن اروپاییها است. هر دو این پرونده دوموردی هستند که در دولت اوباما میان اروپا و امریکا در خصوص آنها همپوشانی سیاسی وجود داشت. آیا باید منتظر جدایی اروپا و امریکا در سایه امریکای ترامپ در خصوص این دو پرونده باشیم؟
اگر قرار باشد ترامپ به سخنان انتخاباتیاش پایبند باشد و آنها را عملی کند؛ بله. این به معنای آن است که میان اروپا و امریکا درخصوص ایران و روسیه شکافها بیشتر میشود و وقتی این شکاف بیشتر شود، خود را در سیاستهای منطقهای و بینالمللی نشان میدهد ولی اگر ترامپ پس از انتخابات را تحلیل کنیم، این نگرانیها کمتر میشود. البته او در این چند روز، نظرات چندانی را درخصوص مسائل مختلف بیان نکرده که بخواهد موجب نگرانی شود. با این وجود، رویکرد قبلی ترامپ درباره برجام موجب نگرانی زیاد اتحادیه اروپایی شده و همین مساله هم سبب شد تا پس از انتخاب ترامپ، فدریکا موگرینی، مسوول سیاست خارجی اتحادیه اروپا سریعا موضعگیری کند و بگوید برجام توافق دوطرفه میان ایران و امریکا نیست و به نوعی گفت امریکا هر کاری که دلش بخواهد، نمیتواند بکند. البته پس از این ماجرا، مشاوران ترامپ هم سعی کردند رویکرد ترامپ را در این باره نرمتر کنند و بگویند او نمیخواهد این توافق را ملغی کند بلکه میخواهد آن را با مذاکره مجدد بهتر کند.
در همین مساله مذاکره مجدد، رویکرد احتمالی اروپا چه خواهد بود؟
من شخصا فکر میکنم ترامپ به دنبال تغییر چندانی درباره برجام نیست ولی چون در این باره در هنگام مبارزات انتخاباتی مانور داده، نمیتواند بیتفاوت باشد و به همین خاطر، مواضعش را در گام اول اینچنین تعدیل کرده است. به عبارت دیگر، مذاکره مجدد بیشتر بهانه است تا مسالهای عملی. او میداند این کار شدنی نیست ولی از سویی، نمیخواهد حرفش را هم پس بگیرد و به همین خاطر، این حرفها را میزند. او برای این کار باید نخست با اعضای گروه ١+۵ مذاکره کند و آنها را راضی کند. آیا روسیه و چین راضی به این کار میشوند؟ آیا اتحادیه اروپایی به این کار تن میدهد؟ آیا آنها راضی هستند تا نسبت به برجامی که در قطعنامهای در شورای امنیت مورد تایید قرار گرفته، کاری بکنند؟ من فکر میکنم پاسخ آنها منفی است. این بهانهای است که ترامپ بگوید من خواستم کاری بکنم ولی دیگران نگذاشتند و به عبارتی، در این باره شانه خالی کند. البته یک هدف دیگر نیز میتواند در این باره مطرح باشد و آن، این است که هر دولتی در امریکا بر سرکار بیاید، نیاز به گفتوگو با ایران دارد؛ چه در مسائل منطقهای و چه در مسائل برجامی. ممکن است او با طرح مذاکره مجدد به دنبال تداوم گفتوگوها با ایران با این بهانه باشد تا این کانال بسته نشود.
آیا ایران به این گفتوگوها پاسخ مثبت میدهد؟
تاکنون مقامات ایران نسبت به این مساله واکنش چندانی نداشتهاند و تنها واکنش آنها، این بوده که تغییری در روابط میان تهران و واشنگتن صورت نگرفته و امریکا موظف است برجام را اجرا کند. درخصوص مذاکره مجدد در برجام پاسخ تهران منفی است ولی درباره برجام باید مذاکرات میان طرفین ادامه یابد چراکه برجام پیچ و خمهایی دارد که نیاز به گفتوگو میان طرفین است. این کار هماکنون نیز میان آقایان ظریف و کری وجود دارد ولی معلوم نیست که در دولت جدید امریکا نیز همین گفتوگوها ادامه یابد.
بوریس جانسون، وزیر امور خارجه بریتانیا گفته است در این جلسه فوقالعاده شرکت نمیکند و دلیل آن هم این است که اینهمه شلوغ کاری در نتیجه انتخابات امریکا را نمیپسندد و دلیلی وجود ندارد که جهان از ترامپ بترسد. رابطه کاخ سفید جدید با بریتانیا که قرار است از اتحادیه اروپا خارج شود، چگونه است؟
یکی از نقاط اتکا بریتانیا برای خروج از اتحادیه اروپایی، امریکاست. بریتانیا میخواهد سیاستهای فراآتلانتیکیاش را تقویت کند و در این راستا، مناسبات میان لندن و واشنگتن بیش از پیش و بدون قیود اتحادیه اروپایی خواهد بود. عضویت در اتحادیه اروپایی و سرمایهگذاریهای کشورهای عضو در اتحادیه خواه یا ناخواه سبب یک نوع وابستگی لندن به بروکسل میشد و هرچه این وابستگیها افزایش مییافت، سیاستهای فراآتلانتیکی بریتانیا نیز کاهش پیدا میکرد. از طرفی، لندن پیشبینی میکند آلمان در سالهای آینده قدرت اول بلامنازعه اتحادیه اروپایی خواهد شد در حالی که بریتانیاییها همیشه میخواهند اول باشند. بنابراین، هر دولتی در امریکا روی کار میآمد، لندن متحد اول واشنگتن میشد و امریکاییها نیز علاقهمند به این رابطه هستند. من فکر میکنم این تشر جانسون بیشتر یک پیام به امریکاییها است تا به واشنگتن بگوید لندن با شماست.
پس میتوان منتظر ائتلاف و اتحاد بیشتر لندن و واشنگتن و جدایی امریکا از اتحادیه اروپایی در میانمدت باشیم؟
بله. در یکی، دو دهه گذشته نیز بریتانیاییها با جمهوریخواهان راحتتر کار کردهاند؛ این مساله برای چپگرایان نیز صدق میکند. تونی بلر با آنکه رهبر حزب کارگر بود با بوش همراهی بیسابقهای داشت. در دوران ترامپ، روابط لندن و واشنگتن بیشتر خواهد شد و بریتانیا از اروپاییها دورتر میشود.
این دوری سیاسی بریتانیا از تصمیمگیریهای اتحادیه اروپایی و این شکاف در برابر رییسجمهور امریکا میتواند چه ضربههایی به ماهیت جمعی تصمیمهای کشورهای قاره سبز در قالب اتحادیه اروپایی بزند؟
به هر حال بریتانیا از قدرتهای اصلی اتحادیه اروپایی است و اروپا از این جدایی ضرر میکند و به همین خاطر است که نگران هستند و سختگیری میکنند و میگویند برگشتی دیگر نخواهد بود و سرمایههایمان را خارج میکنیم تا کشورهای دیگر هوس خروج از اتحادیه را نکنند. با وجود این تهدیدها، مقامات لندن بیتوجه هستند. از طرفی، برخی از کشورهای اروپایی نشان دادند که دنبالهرو لندن هستند تا بروکسل. اگر این کشورها ببینند که روابط لندن و واشنگتن بهبود یافته، ممکن است که آنها هم بخواهند از اتحادیه اروپایی جدا شوند و همین مساله اتحادیه اروپایی را بیشتر از قبل متزلزل میکند. اگر ترامپ هم بخواهد نسبت به اروپا سختگیری کند، دوران بوش را یک بار دیگر تکرار کند، ممکن است به این روند دامن بزند. بنابراین اروپا باید دوران سختی را تجربه کند.
رییس کمیسیون اروپایی پس از انتخابات موضع بسیار تندی علیه ترامپ گرفت. وی تاکید کرده که باید به امریکا بگوییم که اروپا چیست و چگونه کار میکند. در حال حاضر اتحاد فراآتلانتیکی و همچنین ناتو در معرض خطر قرار دارد. فکر میکنید تا چه اندازه ترامپ سخنان خود در مذمت ناتو پیش از انتخابات را در صحنه عمل اجرایی میکند؟
اگر امریکا و روسیه همکاریهایشان را بیشتر کنند و مناسباتشان نزدیکتر شود، نگرانیهای اروپا درباره ترامپ بیشتر هم خواهد شد. ناتو برای حمله به افغانستان یا عراق به وجود نیامد ولی در همین مساله اختلاف شدیدی میان امریکا با متحدان اروپاییاش وجود داشت. آلمان و فرانسه از جنگ افغانستان و عراق کنارهگیری کردند. نروژ به عنوان یکی از اعضای مهم ناتو فقط حاضر به حضور در شمال افغانستان برای کارهای آموزشی و انساندوستانه شد. حضور ناتو در خروج از محیط اروپا هم ناموفق بوده است. به عبارتی، ناتو برای مقابله روسها بوده و است. الان میان اروپا، امریکا و روسیه مساله اوکراین وجود دارد. اگر رابطه روسیه و امریکا بهبود یابد، ناتو ضعیفتر خواهد شد و روسیه در محیط اروپا حضور فعالتری خواهد داشت و همین موجب نگرانی اروپاییها میشود. البته ناتو با یک چالش دیگر هم روبهرو است. یکی از ارکان ناتو، نیروی زمینی است که ترکیه و امریکا آن را تامین میکنند. هماکنون ترکیه هم با امریکا و هم با اروپا اختلافات شدیدی دارد. اگر روند اختلافات میان طرفین ادامه یابد، روند تضعیف ناتو نیز سرعت میگیرد.
ترس از سیاستهای امریکا در قبال روسیه و بیاثر شدن تحریمهای اروپا بر روسیه در نتیجه تغییر سیاستهای امریکا تا چه اندازه میتواند اروپاییها را به سمت تنشزدایی از رابطه با مسکو پیش ببرد؟
کار اروپا و امریکا روابطشان بهبود یابد، آنها حتما به سمت تنشزدایی خواهند رفت. برخی از تحریمها علیه روسیه از جانب امریکا تحمیلی بود و برخی هم برای مدیریت مسکو. وقتی آنها ببینند واشنگتن به مسکو نزدیک شده، اروپا هم به ناچار مجبور به نزدیکی میشود. وقتی آنها ببینند ترامپ دیگر آن حساسیتهای قبلی را درباره اروپا ندارد، اروپا سعی میکند مشکل امنیتی خود را با دوستی بیشتر با روسیه حل کند. البته به نظر من، روسها نیز از این کار استقبال میکنند چون به اروپا نیاز دارند. بیش از ۵٠ درصد صادرات آنها نفت و گاز است که عمده خریدارش اروپاییها هستند. صنایع روسیه پس از فروپاشی شوروی، اروپایی شده است. در دوران ترامپ، شرایط خوبی برای روسیه برای بازی کردن میان اروپا و امریکا به دست آمده و آنها بزرگترین برنده این مسابقه هستند.
گفته شده که در نشست رسمی و از پیش تعیینشده وزرای امور خارجه روز دوشنبه قرار است اعضای اتحادیه اروپایی با صدور بیانیهای بر لزوم تداوم اجرای برجام تاکید کنند. پیشبینی شما از عملکرد احتمالی اتحادیه اروپایی در صورت تشدید تحریمهای ایران از سوی امریکا چیست؟
آنچه اهمیت دارد، آن است که ایران بهانهای به طرف غربی ندهد و تاکیدش بر اجرای بینقض و کامل برجام باشد. اگر ایران بهانهای در این راستا ندهد، به هیچوجه دیگر میان اروپا و امریکا درباره ایران تفاهم و اجماعی شکل نخواهد گرفت. اوباما با سیاست توجه به اروپا و آنهم با تلاشهای بسیار توانست اروپا را به اجرای تحریمها قانع کند. اروپا هم بزرگترین ضرر را با اجرای تحریمها نسبت به ایران متحمل شد لذا به هیچوجه راضی نیست تا دوباره نسبت به ایران ضرر کند و اگر ما هم بهانهای ندهیم با امریکا همراهی نخواهد کرد. فرض کنیم امریکا تحریمی را هم اعمال کرد و برجام را دیگر اجرا نکرد. سختگیریها هم بیشتر شد. پاسخ ایران بازگشت به گذشته و افزایش سانتریفیوژهاست. اروپا و امریکا چه کار خواهند کرد؟ میخواهند حمله کنند؟ این کار اصلا شدنی نیست. منطقه هماینک بیثبات است و حمله به ایران به این بیثباتی دامنه و شدت بیشتری میبخشد و اروپا بزرگترین زیان را در این باره خواهد دید. اینکه اتحادیه اروپایی نمیخواهد برجام از بین برود، به همین خاطر است زیرا با از بین رفتن برجام، فرصت همکاری با ایران در مسائل منطقهای هم از بین خواهد رفت. اگر امریکا هم بخواهد کار ویژهای علیه ایران بکند، فشارهای یکجانبهای همانند تحریمهای دوران ریاستجمهوری بیل کلینتون خواهد بود که اروپا با آنها همراهی نمیکند.
گفته میشود که فدریکا موگرینی، مسوول سیاست خارجی اتحادیه اروپایی پیشنهاداتی درباره لزوم «استقلال بیشتر» اروپا از امریکا را به کشورهای عضو ارایه داده و آنها در حال بحث در این باره هستند که یکی از مسائل مهم پیشنهادات مسوول سیاست خارجی اتحادیه اروپایی، توانایی اقدام مستقل اروپا بدون رضایت یا کمک امریکا است. آیا اتحادیه اروپای فعلی برای اتخاذ چنین تصمیم واحدی اتحاد و انسجام کافی را دارد؟
جدایی اروپا و امریکا عملی نیست. در مناسبات میان اروپا و امریکا در دو فاکتور دخالت دارد: یکی مسائل اقتصادی است. همکاری اقتصادی میان طرفین بالاست. فارغ از اروپا و امریکا، قطب اقتصادی دیگری در شرق آسیا وجود دارد که اگر خللی در همکاری میان اتحادیه اروپایی و امریکا ایجاد شود، آن قطب میتواند تا حدی کمبودهای ایجاد شده در روابط تجاری میان اروپا و امریکا را پر کند، هم برای اروپا و هم برای امریکا؛ هرچند که امریکا گفته است که میخواهد با قدرت اقتصادی چین مقابله کند و قصد کنترل را دارد و به داخل تاکید دارد. مساله دیگر مشترک میان اروپا و امریکا، مسائل امنیتی است که اروپا در این باره دیگر جایگزینی برای امریکا ندارد. در حال حاضر، اروپاییها آمادگی ندارند امنیتشان را تامین کنند به ویژه با وجود روسیه پوتین. شاید اگر روسیه امروز مانند روسیه دو، سه دهه گذشته بود، میتوانستیم بگوییم اروپا با تهدید جدی روبهرو نیست ولی رویکرد روسیه در سوریه، گرجستان و اوکراین، اروپاییها خود را برای گام چهارم مسکو آماده کردهاند. اتحادیه اروپایی نمیتواند امنیتش را خود تامین کند. اروپا در چند دهه اخیر با دو مساله جدی روبهرو بوده است: نخست در بالکان که اروپا نتوانست آن را حل کند و فاجعهای در آنجا رخ داد و در آخرالامر امریکاییها مجبور به مداخله برای جمع کردن اوضاع شدند. مساله دوم، اتفاقات رخ داده ذیل جنبش بهار عربی بود که در کنار اروپا رخ داد و تبعات آن را اروپا متحمل شد. بنابراین اروپاییها امکان استقلال ندارند و به همین خاطر، در این باره نیازمند امریکا هستند و مجبور هستند هزینه آن را هم بدهند.
جدایی احتمالی و هرچند در ظاهر اروپا از امریکا چه تاثیری میتواند بر روند مبارزه مشترک با گروههای تروریستی نظیر داعش داشته باشد؟
من فرض جدایی میان امریکا و اروپا را ندارم. ممکن است مناسبات اقتصادی کاهش یابد ولی همکاریهای امنیتی نه و اروپا امتیازهای بیشتری به امریکا خواهد داد. با این وجود، اگر این کار صورت بگیرد، قطعا همکاریهای اطلاعاتی میان اعضای اتحادیه بیشتر میشود، سیاستهای مهاجرتی سختتر خواهد شد، جناحهای راست افراطی تقویت میشوند. کنترل مهاجران نیز بیشتر میشود. البته اروپا میتواند در مبارزه با تروریسم، همکاریهایش را با کشورهای خاورمیانه همانند ایران بیشتر کند. فشارهایش
هم به عربستان به عنوان منبع تروریسم بیشتر خواهد شد. البته در این باره اختلافات درونی هم ایجاد خواهد شد مثلا فرانسه به خاطر منافع مالی در رابطه با عربستان حاضر نیست این کار را بکند ولی ممکن است آلمان و اروپای شمالی این کار بکنند.
منبع: اعتماد
بازنشر مصاحبه به معنای رد یا تایید نظرات مصاحبه شونده از سوی پایگاه اینترنتی شورای راهبردی روابط خارجی نیست.
0 Comments