جدیدترین مطالب

پیامدهای تنش نظامی ایران و رژیم صهیونیستی بر جنگ غزه

شورای راهبردی آنلاین – گفتگو: یک کارشناس مسائل منطقه گفت: یکی از ابعاد راهبردی و بلندمدت پاسخ سخت موشکی – پهپادی ایران به سرزمین‌های اشغالی، عقب‌‌ نشینی بیش‌از‌پیش رژیم صهیونیستی از مواضع خود در جنگ غزه خواهد بود.

چشم‌انداز رقابت ژئوپلیتیکی قدرت‌های بزرگ در قفقاز

شورای راهبردی آنلاین – گفتگو: یک کارشناس مسائل قفقاز گفت: اگر روند واگرایی کشورهای منطقه به‌ویژه جمهوری‌های ارمنستان و آذربایجان از روسیه با سرعت اتفاق بیفتد، ممکن است روس‌ها واکنش جدی‌تری نسبت به آن نشان داده و حتی با استفاده از قدرت سخت از تغییر نظم سنتی منطقه جلوگیری کنند.

تحلیلی بر تقابل نظامی ایران و رژیم صهیونیستی

شورای راهبردی آنلاین – گفتگو: یک کارشناس مسائل غرب آسیا گفت: جمهوری اسلامی ایران در واپسین ساعات 26 فروردین، حمله‌ای موشکی و پهپادی را علیه سرزمین‌های اشغالی آغاز کرد که تا صبح روز بعد ادامه داشت. این در حالی بود که علی رغم اطلاع‌رسانی قبلی ایران به برخی کشورهای منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای درباره قطعی بودن پاسخ و اقدام نظامی کشورمان، آمریکا و رژیم اسرائیل نتوانستند مانع از انجام این حمله شوند.

چالش‌های پیش‌روی مودی در انتخابات سراسری هند

شورای راهبردی آنلاین – گفتگو: یک کارشناس مسائل شرق آسیا گفت: علیرغم شانس پیروزی، لیکن احتمالا تعداد کرسی‌هایی که نارندار مودی، نخست وزیر هند در پارلمان آینده این کشور در اختیار خواهد داشت، کمتر باشد، چون به نظر می‌رسد مسلمانان و دیگر اقوام هند در انتخابات سراسری به سمت احزاب مخالف حزب حاکم حرکت کنند.

پیچیدگی‌ها و ضرورت مقابله با داعش خراسان

شورای راهبردی آنلاین – یادداشت: با قدرت‌گیری طالبان در افغانستان موضوع داعش خراسان و درگیری این دو گروه و گسترش دامنه تهدیدات امنیتی آن در منطقه بیشتر از گذشته اهمیت پیدا کرده است، زیرا فعالیت‌های تروریستی این گروه تروریستی، اختلال در امنیت منطقه را به همراه دارد. علاوه بر این، حمایت از فعالیت‌های انتحاری و افراد مسلح در منطقه، امنیت ایران را نیز به خطر انداخته است. از این رو، داعش خراسان به‌عنوان یک تهدید مهم برای امنیت شرقی کشورمان شناخته می‌شود.

برخورد تبعیض آمیز دبیرکل سازمان ملل در قبال تنش ایران و رژیم صهیونیستی

شورای راهبردی آنلاین – تحلیل و گفتگو: حقوقدانان بین‌المللی معتقدند اگر آمریکا و کشورهای غربی اقدام ایران را به‌عنوان یک اقدام دفاعی به رسمیت می‌شناختند، حمله احتمالی مجدد رژیم اسرائیل به ایران یک اقدام تهاجمی محسوب می‌شد و نتانیاهو نمی‌توانست در صحنه بین‌المللی توجیهی برای آن داشته باشد.

همکاری در حوزه انرژی؛ مانع بروز شکاف در روابط آذربایجان – اتحادیه اروپا؟

شورای راهبردی آنلاین-رصد: پرچم جمهوری آذربایجان در سال 2001 در شورای اروپا برافراشته شد، اما عضویتش در مجمع پارلمانی این شورا 23 سال بعد، به دلیل سوابق ضعیف حقوق بشری به حالت تعلیق درآمد. این مساله نشان دهنده تنش‌هایی رو به رشد میان باکو و برخی کشورهای غربی است.

Loading

أحدث المقالات

بیداری نسل جدید آمریکا و تاثیر آن بر آینده روابط با اسرائیل

در حالی که نسل‌های قبلی آمریکا با تبعیت از رویکردی که دولت‌های این کشور به آنها تحمیل کرده بودند خود را موظف به حمایت مطلق از رژیم صهیونیستی می‌دانستند اما نسل جدید در ایالات متحده که رهبران آینده این کشور هستند یک مسیر کاملا متضاد پیش گرفته‌‌اند.

Loading

علل یأس و نگرانی اروپا نسبت به بایدن

شورای راهبردی آنلاین – رصد: مشورت نکردن هم در دولت‌های دموکرات و هم در دولت‌های جمهوری‌خواه آمریکا، یک عامل آزاردهنده در روابط دو سوی آتلانتیک بوده است.

ناتالی تاچی در تحلیلی که در وب‌سایت اندیشکده بلفر منتشر شد، نوشت: در عصر چندقطبی امروز، تدابیر جدید سیاست خارجی برای گسترش ارزش‌های غربی در داخل و در سطح بین‌المللی، از دغدغه‌های اصلی کشورهای غربی است.

اما چرا اروپایی‌ها از جو بایدن تا این حد مأیوس شده‌اند؟ در پی خروج نمادین آمریکا از افغانستان، رهبران اروپایی خشم خود را از سیاست خارجی رئیس‌جمهور آمریکا پنهان نکردند. اگر آن‌ها توجه می‌کردند، متوجه می‌شدند که رویکرد بایدن اساساً اروپایی به نظر می‌رسد. همچنین متوجه می‌شدند که اگرچه ممکن است با آمریکا مشکلاتی داشته باشند، اما آن مشکلات هم دقیقاً مانند مشکلاتی است که آن‌ها هم در داخل با آن روبرو هستند.

یکی از نگرانی‌های اصلی اروپا، بازگشت رویکرد انزواطلبی به سیاست خارجی آمریکاست. وقتی بایدن با اعلامِ «آمریکا برگشته است»، به قدرت رسید، اروپایی‌ها که از چهار سال ریاست جمهوری دونالد ترامپ دچار آسیب شده بودند، با تردید جواب دادند: «برای چه مدت؟»

از آن زمان تاکنون بایدن مجموعه‌ای از اقداماتی را انجام داده که نشان می‌دهد این پرسش هنوز پاسخ داده نشده است. اگر آمریکا به این راحتی از افغانستان خارج شد، آیا در بالکان هم این کار را خواهد کرد؟ در بالتیک چطور؟

دکترین سیاست خارجی بایدن، دکترین یک قدرت بزرگ است که متوجه است منابع محدودی دارد و به لحاظ راهبردی مسیری را انتخاب کرده تا آن منابع به‌جایی که بیشترین اهمیت را دارد، یعنی علیه دشمنان اصلی (چین و روسیه) و در جهت متحدان لیبرال دموکرات خود به‌ویژه در اروپا، هدایت شود.

خروج از افغانستان عامل تقویت این رویکرد است. در پی سقوط افغانستان، بایدن در تشریح سیاست خارجی خود اعلام کرد که «حقوق بشر، محور سیاست خارجی ما خواهد بود؛ اما نحوه اجرای آن از طریق اعزام‌های بی‌پایان نظامی نخواهد بود، بلکه از طریق دیپلماسی، ابزارهای اقتصادی و همراه کردن باقی کشورهای جهان برای حمایت از آن به اجرا درخواهد آمد.»

این رویکرد کاملاً اروپایی است. اروپایی‌ها نیز عمیقاً از نبود هماهنگی در افغانستان دلسرد شده‌اند. این‌یک انتقاد سازنده است، اما جدید نیست. فقدان مشورت یک عامل آزار دهنده دیرینه در روابط فرآ آتلانتیک هم در دولت‌های دموکرات و هم جمهوری‌خواه بوده است.

متحدان آمریکا از گذشته همواره با تصمیمات این کشور برای مداخله نظامی به‌عنوان عملی انجام‌شده روبرو بودند. در دهه 1990 و 2000، از بالکان تا خاورمیانه، بسیاری در اروپا احساس می‌کردند که آمریکایی‌ها چیزی را پخته‌اند و کار ناخوشایند شستن ظرف‌ها برای آن‌ها باقی‌مانده است.

درهرصورت، اروپایی‌ها دلیل خوبی داشتند تا درباره افغانستان مأیوس شوند. این مسئله با یک گرایش مهم سیاست خارجی غرب یعنی بازگشت ارزش‌های لیبرال در تضاد بود.

بعد از یک دهه که در طول آن غرب درگیر بحران مالی، جنگ‌های بی‌پایان، عقب‌گردهای دموکراتیک در اروپای شرقی و خاورمیانه و ظهور پوپولیسم ملی‌گرایانه بود، به آرامی به کشف دوباره دلیل وجودی خود پرداخت.

از رویارویی در حال ظهور با چین و روسیه به‌عنوان مناقشه میان نظام‌های سیاسی و ایدئولوژی‌ها یاد می‌شود. رها کردن افغان‌ها در دست طالبان احساس عقب‌نشینی از چیزی را دارد که غرب در حمایت از آن ایستاده بود.

درحالی‌که باید از بازگشت ارزش‌ها به سیاست خارجیِ غرب استقبال شود، اما معنایش این نیست که باید بازگشت به گذشته داشت. همان‌طور که دکترین سیاست خارجی بایدن بیان می‌کند، دوران ترویج دموکراسی از طریق مداخلات نظامی و ملت‌سازی گذشته است.

ممکن است مداخلات بشردوستانه، تحریم‌ها، توسعه و تجارت مشروط، وارد کردن نخبگان به اجتماع از طریق دیپلماسی و جامعه مدنی، در اوج نظم بین‌المللی لیبرال کارآمد بوده باشند، اما بعید است که امروز کارایی داشته باشند.

شاید این روش‌ها هنوز در نقاطی مانند گرجستان یا اوکراین شانس موفقیت داشته باشد، اما به‌احتمال‌زیاد در اکثر کشورهای دیگر بی‌اثر است. فقط افغانستان نیست. به بلاروس، صربستان یا ترکیه فکر کنید.

پس مسئله این است که چطور می‌توان این کار غیرممکن را به انجام رساند. اگر نمی‌توان ارزش‌ها را نادیده گرفت و درعین‌حال نمی‌توان آن‌ها را مانند گذشته در خارج ترویج کرد، پس چگونه می‌توان آن‌ها را اعمال کرد؟

بخشی از پاسخ به این سوال جنبه داخلی دارد: با توجه به شکست‌های دموکراتیک در دو سوی اقیانوس اطلس، برای پیگیری لیبرال دموکراسی، نیاز به اقدامات بیشتری است.

اما درعین‌حال به یک مؤلفه بین‌المللی نیز نیاز است و آن است که باعث ایجاد ناراحتی زیادی در آمریکا و اروپا می‌شود. شاید گسترش ارزش‌های غربی با زور اسلحه امکان‌پذیر نباشد، اما معنایش این نیست که غرب نباید راه‌های دیگری برای انجام این کار پیدا کند.

ترویج ارزش‌های غربی در عصر چندقطبی نیازمند ابزارها و روش‌های جدید سیاسی، تلفیق اصول و عمل‌گرایی است. این امر مستلزم آن است که اروپایی‌ها مسئولیت و ریسک بیشتری را نه‌فقط روی کاغذ بلکه در عمل نیز بر عهده بگیرند و نیز مستلزم تدوین قالب‌های جدید چندجانبه از طریق نهادهای جدید یا محیط‌های غیررسمی‌تر است.

مهم‌تر از همه این‌که این امر نیازمند آن است که خیال اروپایی‌ها از رویکرد بایدن راحت شود.

0 Comments

یک دیدگاه بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *