شورای راهبردی آنلاین – رصد: درحالیکه لبنان دوران چالشبرانگیزی را پشت سر میگذارد، روسیه درحالتوسعه روابط راهبردی خود با بیروت است.
وبسایت موسسه امور بینالملل استرالیا (AIIA) در یادداشتی نوشت: چالشهای اقتصادی – اجتماعی، افزایش تورم و بیکاری، سوء مدیریت در حوزه سیاست پولی و رقابت منافع بازیگران خارجی، همگی تصویر لبنان را پیچیده میکنند. بااینحال، یک مؤلفه وجود دارد که این بار متفاوت است: ایالاتمتحده، عربستان سعودی و امارات متحده عربی علاقه خود را برای کمک مالی به بیروت از دست دادهاند. همزمان، تمایل ژئوپلیتیکی کشورهای غیر غربی مانند روسیه و چین به لبنان در حال افزایش است.
لبنان اکنون نه ماه است که دولت ندارد و دلیل اصلی آن اختلافات بین بازیگران سیاسی مختلف است. روسیه تنها کشور بزرگی است که با طرفهای مختلف سیاسی و حتی مخالف در لبنان روابط فعال دارد. در ماه آوریل، روسیه میزبان سعد حریری، نخستوزیر مکلف لبنان بود. یک ماه قبل از آن نیز، میزبان هیئتی از حزبالله بود. نفوذ روسیه در لبنان به حدی افزایشیافته است که جورج شعبان، نماینده ویژه حریری گفت: «ما معتقدیم که روسیه میتواند به حل بنبست سیاسی در لبنان کمک کند، زیرا مسکو با همه احزاب سیاسی لبنان و با کشورهای منطقهای که در اوضاع کشور ما تأثیر دارند، ارتباط خوبی دارد.» گفته میشود حزبالله و روسیه در حال بررسی ایده افتتاح یک دفتر برای این حزب در مسکو هستند. مقالهای که این گزارش را منتشر کرد همچنین ادعا کرد که «روسها حزبالله را بهعنوان یک سازمان لبنانی نمیشناسند. بلکه ازنظر آنها، حزبی است که در بسیاری از کشورهای منطقه حضور دارد.»
باید توجه داشت که این علاقه رو به رشد روسیه به امور سیاسی لبنان تنها نتیجه منافع راهبردی روزافزون آن در این کشور است. منافع راهبردی مسکو در لبنان پس از کشف تعداد زیادی میدان بزرگ گازی در دریا در حوزه شامات شدت بیشتری گرفت. شرکت روسی نواتک بخشی از کنسرسیومی است که شامل توتال فرانسه و انی ایتالیا میباشد و اکتشاف نفت و گاز را به نیابت از بیروت آغاز کرده است. درعینحال، در میان بسیاری از کشورهای دیگری که ابراز علاقه کردهاند، روسیه نیز علاقه زیادی به بازسازی بندر بیروت نشان داده است که در اثر انفجار در اوت سال 2020 با تخریب گستردهای روبرو شد. در سال 2019، شرکت روس نفت روسیه یک توافقنامه 20 ساله با لبنان امضا کرد که مدیریت عملیاتی تأسیسات ذخیره نفت در بندر طرابلس را بر عهده میگرفت.
روسیه قصد دارد با افزایش همکاری با لبنان و ایجاد رقابت با خطوط لوله رقیب، ازجمله خط لوله گاز دوستی بین ایران، سوریه و عراق، به بازیگر اصلی مدیترانه شرقی تبدیل شود و حتی آن را کنترل کند. رقابت روسیه برای دستیابی به گاز مدیترانه شرقی به سال 2013 برمیگردد، زمانی که روسیه و سوریه توافقنامهای را امضا کردند که به روسیه اجازه میداد در ازای تلاش برای محافظت از رژیم بشار اسد، گاز خارج از سواحل مدیترانه سوریه را استخراج کند. کاوش اولیه این معامله 100 میلیون دلار هزینه در بر داشت. علاوه بر این، در ماه آوریل، توافقنامه دیگری امضا شد که به دو شرکت روسی اجازه میداد اکتشاف نفت و گاز را در سواحل سوریه آغاز کنند. این توافقنامه برای لبنانیها تعجببرانگیز بود، زیرا حوزه آبی بین لبنان و سوریه مورد مناقشه بود. درعینحال، این توافقنامه روسیه را مستقیماً در برابر کشورهای مجمع گاز مدیترانه شرقی قرارداد. بااینحال، روسیه به این موضوع بهعنوان یک اهرم استراتژیک نگاه میکند که به مسکو این امکان را میدهد تا بخشی از مذاکرات آتی باشد که آینده هیدروکربنهای منطقه را تعیین میکنند.
همزمان، حضور روسیه در آبهای مدیترانه شرقی میتواند وابستگی اقتصاد سوریه را بهطور مستقیم و غیرمستقیم به روسیه بیشتر کند، زیرا روسیه بهطور بالقوه میتواند به پلی برای تحویل کالاهای ایرانی به بازار سوریه تبدیل شود؛ بنابراین، روسیه نیز افزایش همکاری با لبنان را راهی برای محافظت از منافع خود در سوریه میداند.
در میان همه این تحولات، یک فرصت دیگر نیز وجود دارد. اگر ایالاتمتحده نیز چنین دیدگاهی داشته باشد، علاقه روزافزون روسیه به لبنان میتواند به زمینه همکاری واشنگتن و مسکو تبدیل شود. ضمن آنکه هیچیک از این دو کشور نمیخواهند لبنان یک کشور شکستخورده باشد، زیرا هرگونه چشمانداز بیثباتی در لبنان، فقط افراطگرایی را در خاورمیانه تقویت میکند. به همین ترتیب، نه ایالاتمتحده و نه روسیه خواهان حضور بیشتر ایران در منطقه شامات نیستند؛ ایالاتمتحده به این دلیل که میخواهد با منافع ایران در هلال شیعی و خلیجفارس مقابله کند و روسیه به دلیل اینکه میخواهد نقش اصلی را در تصمیمگیری درباره سوریه داشته باشد. متعاقباً، هرگونه همکاری ایالاتمتحده و روسیه در لبنان، چشماندازها و امکانات همکاری آنها در دیگر زمینههای مهم منطقهای و جهانی را افزایش میدهد.
یک مقام ارشد وزارت امور خارجه روسیه در یک سخنرانی در ماه فوریه اظهار داشت که «بسیاری میگویند که لبنان ازدسترفته است و ما بعد از تغییر شرایط بعداً باز خواهیم گشت.» خوب، مشکل این تصور این است که جدا شدن از درگیری هیچ مشکلی را حل نمیکند، بلکه ممکن است فقط به هرجومرج بیشتر در داخل کشور منجر شود. از همین رو غرب باید مشارکت خود را حفظ کند و اصلاحات را از طریق کمکهای مشروط و حیاتی تشویق نماید.
0 Comments