جدیدترین مطالب

حمایت سیاه پوستان آمریکا از اعتراضات ضد صهیونیستی

اعتراضات ضدصهیونیستی سراسری در دانشگاه‌های آمریکا، محدود به ملیت، نژاد یا دین خاصی نیست. تصاویر و گزارش‌های رسانه، از مشارکت و حضور فعال دانشجویان مسلمان، یهودی، مسیحی و سیاهپوست در این اعتراضات حکایت دارد.

Loading

أحدث المقالات

حمایت سیاه پوستان آمریکا از اعتراضات ضد صهیونیستی

اعتراضات ضدصهیونیستی سراسری در دانشگاه‌های آمریکا، محدود به ملیت، نژاد یا دین خاصی نیست. تصاویر و گزارش‌های رسانه، از مشارکت و حضور فعال دانشجویان مسلمان، یهودی، مسیحی و سیاهپوست در این اعتراضات حکایت دارد.

کاخ سفید مدعی شتاب تازه ای در مذاکرات غزه شد

نیویورک – ایرنا- مشاور امنیت ملی کاخ سفید در پی هفته ها بن بست در مذاکرات سیاسی میان اسرائیل و حماس برای برقراری آتش بس در غزه و تبادل اسرا اعلام کرد که او شتاب تازه‌ای در مذاکرات برای توقف جنگ در غزه و بازگرداندن اسرای باقی‌مانده اسرائیلی می‌بیند.

انگلیس سفیر روسیه را احضار کرد

لندن – ایرنا – وزارت امور خارجه انگلیس روز جمعه «آندره کلین» سفیر روسیه در لندن را به اتهام آنچه فعالیت‌های سازمان‌دهی شده و مخرب روسیه در خاک انگلیس نامید احضار کرد.

Loading

اقتصاد و دیپلماسی؛ دو چالش چین در دنیای پساکرونا

شورای راهبردی آنلاین – رصد: چین به پیشبرد دیدگاه خود در مورد موفقیت مطلق این کشور در مدیریت بحران کرونا و ضعف مدیریت باقی جهان پرداخته و دولت آمریکا نیز مشغول مقابله با پکن است.

مارک ژولین در یادداشتی که وب سایت موسسه فرانسوی روابط بین‌الملل (ایفری) آن را منتشر کرد؛ نوشت: در بحبوحه این نبرد دیدگاه‌ها، اتخاذ رویکرد بی‌طرفانه درباره پیامدهای این بحران، خود یک چالش محسوب می‌شود. به همین منظور، تشخیص و تمییز دو جنبه بحران کووید-19 حائز اهمیت است: نخست، مدیریت خود بحران بهداشتی و چگونگی مهار ویروس و دوم، روش دولت‌ها در مقابله با عوارض جانبی این بحران (پیامدهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی) که در برخی موارد شدیدتر از خود بحران بهداشتی است. مورد دیگر این است که روش مقابله با این همه‌گیری مد نظر نبوده، بلکه چگونگی احیای پس از آن و بازگشت به شرایط گذشته اهمیت یافته است. این جنبه دوم ظاهرا در ارزیابی وضعیت جهان در ماه‌ها یا سال‌های آتی و به‌ویژه نقش چین، اهمیت بیشتری دارد.

اقتصاد داخلی و دیپلماسی بین‌المللی دو حوزه‌ای است که برای قدرت چین حیاتی است و به واسطه کووید-19 مختل شده است. پیامدهای کووید-19 در این دو حوزه احتمالا ماندگار بوده و توانایی چین در خروج پرقدرت از این بحران را تضعیف خواهد کرد.

 

مشکلات اقتصادی پایدار

اقتصاد چین قبل از بحران کووید-19 با کاهش سرعت رشد و مشکلات همراه بود و این بحران چهار ضربه متوالی بر آن وارد کرد. موج اول عبارت بود از تعطیلی کسب و کارها که اقتصاد چین را متوقف کرد و به کاهش 6.8 درصدی تولید ناخالص داخلی در سه ماهه اول [سال 2020] نسبت به سه ماهه اول سال 2019 منجر شد.

موج دوم که پس از پایان تعطیلات و شروع مجدد اقتصاد به وجود آمد، کاهش تقاضای داخلی و تردید مردم در خرج پول در فعالیت‌های تفریحی بود. تقاضای جهانی نیز کاهش یافت که موج سوم به شمار می‌رود. با تعطیلی فعالیت‌های اقتصادی در اروپا، شمال آمریکا و دیگر بخش‌های جهان، تقاضا برای تولید چین حداقل برای چند ماه سقوط کرد و مانع از احیای ظرفیت کامل صادرات و تولید چین شد.

موج چهارم (اگرچه هنوز فرضی است)، پیکربندی مجدد زنجیره ارزش جهانی است که بسیار مورد بحث قرار گرفته است. صنایع داخلی که وابستگی زیادی به بازار و زنجیره عرضه چین داشتند، ظاهرا به بازبینی در راهبردهای خویش پرداخته‌اند. این امر ممکن است به تغییر مکان سرمایه‌گذاری و کارخانجات از چین به دیگر کشورهای جنوب شرق آسیا، شمال آفریقا یا اروپا منجر شود. ظاهرا صنایع بهداشتی اولین بخشی هستند که تغییر خطوط تولید خویش را مد نظر قرار داده‌اند، چراکه بخش بهداشت در اروپا در عرضه تجهیزات بهداشتی شاهد فقدان استقلال بوده است.

به نظر می‌رسد که اشتغال و مصرف در احیای اقتصادی چین نقش مهمی دارند. بر اساس اداره آمار ملی چین، نرخ بیکاری چین در فوریه 2020 حدود 6.2 درصد و در ماه مارس 5.9 درصد بوده است. این میزان در سال 2019 بین 5 و 5.3 درصد در نوسان بود. با این حال، این آمار شامل تعداد عظیم کارگران مهاجر نمی‌شود که شغل خود را از دست داده و به روستاها بازگشته‌اند. گزارش یک شرکت مشاوره چینی (Zhongtai Securities) که در 24 آوریل منتشر شد، نرخ بیکاری را در واقع 20.5 درصد (تقریبا 70 میلیون نفر) برآورد کرده است که کارگران مهاجر را نیز دربرمی گیرد.

کاهش تقاضای داخلی و تغییر مکان صنایع خارجی ممکن است در میان مدت بیکاری در چین را بیش از این‌ها تحت تاثیر قرار دهد. مصرف، چالشی ساختاری در چین محسوب می‌شود که در آن، متوسط درآمد خانوار در مقایسه با جهان، بسیار پایین و نرخ پس‌انداز (45 درصد تولید ناخالص داخلی) جزو بالاترین‌هاست. در عین حال که مصرف، موتور احیای اقتصادی چین محسوب می‌شود، بیکاری و بلاتکلیفی ناشی از کووید-19 در مورد آینده، نرخ پایین مصرف را بدتر کرده است. مقامات محلی برای افزایش مصرف، به صدور میلیادرها یوان کوپن خرید اقدام کرده‌اند، اما مردم آنها را برای ضروریات روزانه خود مصرف می‌کنند.

سایر بخش‌ها، ازجمله املاک و نظام بانکداری، با ریسک‌های میان مدت مواجه هستند، اما بانک مرکزی چین (برخلاف بحران سارس در سال 2004 و بحران مالی 2008) برای تامین کمک مالی چشمگیر به اقتصاد چین اهرم چندانی در اختیار ندارد. از این رو، شوک اقتصادی کووید-19 مشکلات ساختاری قبلی پکن را وخیم‌تر کرده و احتمالا پیامدهای ماندگاری در ثبات اجتماعی چین برجای خواهد گذاشت.

 

تخریب وجهه چین با «دیپلماسی گرگ جنگنده»

اگرچه جمهوری خلق چین یکی از بازیگران بزرگ عرصه بین‌المللی است، اما ظرفیت دیپلماتیکی قوی ندارد. بطوریکه چین از متحدان راهبردی (به جز کره شمالی) برخوردار نیست و تنها شرکای اقتصادی و شریک موقعیت (موسوم به «کشورهای همفکر») دارد. ظاهرا قدرت نرم چین تحقق نیافته و سرمایه اعتماد به پکن در سراسر جهان حقیقتا اندک است.

به نظر می‌رسد که همه‌گیری کووید-19 موجب تشدید این بی‌اعتمادی شده و مزید بر سه علت دیگر، یعنی دیپلماسی «گرگ جنگنده» و دیدگاه تهاجمی چین، شک و تردید و عدم اعتماد جهانی به اطلاعات چین در خصوص مدیریت بحران کووید-19 و مدیریت ضعیف دیپلمات‌های چین در بحران‌های روابط عمومی، شده است. به‌طور کلی، دیپلماسی چین در بحبوحه این همه‌گیری در بهترین حالت، غیر موفق بوده و در بدترین حالت، نتیجه عکس داشته و وجهه چین را در خارج تحلیل برده است. علاوه بر عدم موفقیت چین در فروش مدل پکن (گاهی بصورت تهاجمی) به سراسر جهان، مشکلات اقتصادی در داخل نیز روی دیگر این سکه است. وضعیت جهان پساکرونا هنوز معلوم نیست، اما با توجه به توانایی و اراده چین، مسلما ظهور جهانی با رهبری چین بعید است.

0 Comments

یک دیدگاه بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *