جدیدترین مطالب
أحدث المقالات
تقابل آمریکا و چین به جای هماهنگی در مقابله با بحران کرونا
رایان هاس در تحلیلی که اندیشکده بروکینگز منتشر کرد، نوشت: در شرایط عادی بحرانی در این مقیاس باعث اقدام آمریکا برای بسیج منابع و به صف کردن کشورها در مسیری مشترک میشد. همچنین مرسوم بود که واشنگتن و پکن پاسخهای خود به بحرانهای جهانی را هماهنگ کنند.
مشارکت چین اغلب انتظارات آمریکا را برآورده نمیکرد، اما در هر صورت در طول زمان در این خصوص یک الگو شکل گرفت: وقتی جهان با بحرانی روبرو میشد، آمریکا و چین اختلافاتشان را کنار میگذاشتند و به همراه هم برای دادن یک پاسخ هماهنگ کار میکردند.
اما دیگر این طور نیست. شیوع ویروس کرونا آینهای را مقابل این رابطه دوجانبه گرفت؛ تصویری که در آن ظاهر شد تصویر زشتی بود. اکنون، رهبران هر دو کشور به جای اندیشیدن به این که برای متوقف کردن این بحران چه کاری باید به صورت جمعی انجام شود، به مشاجره در خصوص محل ظهور این ویروس و مقصر ظهور آن مشغولند.
به نظر میرسد اقدامات در راستای برچسب زدن، مقصر نشان دادن و شرمنده کردن چین توسط آمریکا از تلاشها برای جستجوی اقدامات مشترک با پکن با هدف متوقف کردن شیوع مرگبار این ویروس سبقت گرفته است.
این تلخیها از جانب هر دو طرف به بروز مارپیچی رو به پایین در روابط آمریکا-چین منجر شده است. در چنین محیطی حتی پای وقایع غیر مرتبط با این بحران هم به میان کشیده میشود تا به عنوان شواهدی دال بر خیانت طرف دیگر تعبیر شوند. در این روند، الگوی اقدام مشترک آمریکا-چین در مقابله با چالشهای جهانی شکسته شده است.
تردیدی نیست که رهبران واشنگتن و پکن هیچکدام به این زودی چرخه تلاشهای تلافیجویانهای را که در این رابطه شکل گرفته است، نخواهند شکست. اگر آمریکا و چین رابطهای کارآمد داشتند، منطقی بود از هر دو طرف خواسته شود قابلیتهای خود را در مسیر تسریع پژوهش در خصوص واکسن و درمان این بیماری قرار دهند و به طور مشترک تولید صنعتی تجهیزات مورد نیاز در این رابطه را بسیج کنند و کمکهای بینالمللی را برای جمعیتهایی که بیشتر به آن نیازمند هستند، هماهنگ شدند.
متاسفانه بهترین چیزی که در شرایط فعلی میتوان امیدش را داشت این است که رهبران این دو کشور به جای انداختن تقصیر به گردن دیگری، بر مشکلات خودشان تمرکز کنند.
با توجه به ویرانگری کرونا باید منتظر بحرانهای دیگری هم پس از آن باشیم. اگر آمریکا و چین راهی برای بازگشت به یک رابطه ثمربخشتر که اجازه همکاری در بحرانهای جهانی را حتی در بحبوحه رقابت و دشمنی دو جانبه به آنها بدهد، پیدا نکنند، هر دو از این بحرانها رنج خواهند برد.
وقتی دولتی جدید روی کار آید باید «حافظه عضلانی» را که در دولتهای قبلی برای هماهنگی آمریکا و چین در پاسخ به بحرانها ایجاد شده است، احیا کنند. اگرچه هر بحرانی منحصر به فرد است، اما اصول راهنمای متعددی وجود دارد که میتواند در هدایت اقدامات مربوطه کمک کند. این اصول شامل ترتیب دادن ارتباطاتی در سطح رهبران در آغاز وقوع بحران است. این ارتباطات باید به سرعت با ارتباط میان دو هماهنگکننده عالیرتبه دنبال و با ارتباطات روزانه میان سفیران در هر دو پایتخت تقویت شود.
در نهایت نیازی نیست که رهبران آمریکا همتایان چینی خود را دوست داشته یا با آنها موافق باشند، اما باید بتوانند رابطهای را با آنها ایجاد کنند که اجازه دهد در لحظات تعیین کننده هر دو کشور در یک مسیر حرکت کنند که هم در جهت منافع دو طرف و هم منافع جهان باشد. این حداقل استاندارد در حال حاضر برآورده نمیشود.
0 Comments