جدیدترین مطالب
أحدث المقالات
بحران شبهجزیره کره و انفعال اروپا
رامون پاچکو پاردو در گزارشی تحلیلی که وب سایت فرندزآویوروپ منتشر کرد، نوشت: اگر از جنبه مثبت نگاه شود، اکنون بر روابط فعلی آمریکا و کره شمالی، دیپلماسی و نه «آتش و خشم 2017» حاکم است. حتی با وجودی که واشنگتن و پیونگ یانگ از ماه اکتبر تا کنون دور دیگری از گفتوگوهای کاری را برگزار نکردهاند، هر دو طرف تأکید کردهاند که به مذاکرات متعهدند. این نشان میدهد که ترامپ و کیم معتقدند که میتوانند بر مبنای اعلامیه مشترکی که در ژوئن 2018 امضا کردند، به یک توافق برسند.
در واقع تاریخ به ما میگوید که واشنگتن و پیونگ یانگ احتمالا در آینده یک توافق قابل اجرا را امضا میکنند. بیل کلینتون و جورج بوش، هر دو با کره شمالی به توافقاتی رسیده بودند. باراک اوباما نیز بلافاصله بعد از روی کار آمدن کیم جونگ اون توافقی را با این کشور امضا کرد. تمامی این توافقات شامل تعهد کره شمالی به خلع سلاح در ازای صلح و روابط دیپلماتیک با آمریکا بود.
بنابراین تا حدودی به نظر میرسد که کیم با یک رئیس جمهور آمریکایی، چه ترامپ باشد یا رئیس جمهور بعد از او، به توافقی خواهد رسید. در عین حال اتحادیه اروپا میتواند نقشی بزرگتر را در تسهیل دیپلماسی و در نهایت حمایت از اجرای هرگونه توافقی ایفا کند که واشنگتن و پیونگ یانگ امضا کنند.
عادلانه است اگر بگوییم که بروکسل در شبه جزیره کره کمتر از ظرفیتش اقدام میکند. این درست است که واشنگتن و پکن به دلایل جغرافیایی و ساختاری بازیگران مهمی در این منطقه هستند، اما به معنای آن نیست که اتحادیه اروپا نمیتواند برای تبدیل شدن به بازیگری فعال کار بیشتری انجام دهد. این به معنای آن است که برخی از اشتباهات سالهای اخیر جبران شود. به عنوان مثال، اختلال در گفتوگوی سیاسی که در سال 2015 برگزار شد، به معنای آن است که بروکسل از بهترین سکو برای مذاکره درباره خلع سلاح، صلح یا حقوق بشر با پیونگیانگ صرف نظر کرده است و مقامات اروپایی باید در عوض بر محاسباتی دست دوم تکیه کنند.
ممکن است تسهیل گفتوگو میان کره شمالی و آمریکا، مفید باشد، اما در نهایت اتحادیه اروپا باید بهطور مستقیم با کره شمالی گفتوگو کند. احیای گفتوگو سکویی را برای بروکسل فراهم میکند تا نگرانیهایش را بهطور مستقیم با پیونگ یانگ مطرح کند.
به علاوه، اتحادیه اروپا برای حمایت از صلح در شبه جزیره کره کار چندانی انجام نداده است. مطمئنا مقامات اتحادیه در اظهاراتی از برنامههای آشتی رئیس جمهور مون جائه حمایت کردهاند؛ اما برای یک راهبرد در دسترس عموم که تعیین کننده ملاکهای دیپلماتیک یا اقتصادی باشد که ممکن است اروپا به حمایت از آنها تمایل داشته باشد، کار چندانی انجام شده است.
مطمئنا اتحادیه اروپا میتواند و باید نقش فعالتری را ایفا کند تا آمریکا و کره شمالی توافقی را امضا کنند. بروکسل باید به دنبال حمایت دیپلماتیک و سیاسی از هرگونه توافق باشد تا تضمین کند که آن توافق فرو نمیپاشد. مورد توافق ایران نشان میدهد که اروپا دست کم میتواند یک توافق را حتی در صورتی که یک طرف آن را ترک کرده باشد، برای چند سال زنده نگهدارد.
به علاوه در صورت انعقاد یک توافق، از اتحادیه اروپا درخواست خواهد شد که از کره شمالی حمایت اقتصادی کند. بروکسل باید این درخواست بپذیرد، اما فقط در صورتی که در خصوص نوع بسته اقتصادی که کره شمالی دریافت میکند امکان اظهار نظر داشته باشد. به عبارت دیگر، اتحادیه اروپا باید اعمال فشار کند تا جایی را برای نشستن بر سر میز مذاکره پیدا کند. در خصوص شرط کمک به کره شمالی، تاسیسات سرمایهگذاری آسیایی، بانک اروپایی بازسازی و توسعه یا بودجه کمکی خودِ اتحادیه اروپا میتواند برای این هدف مورد استفاده قرار گیرد.
دولتهای عضو اتحادیه میتوانند برای پشتیبانی از خلع سلاح کره شمالی کمک فنی ارائه کنند. خلع سلاح، حمل و نقل، انبار و نابودی مواد هستهای کره شمالی وظیفهای بسیار دشوار خواهد بود. نظارت بر این که آیا کره شمالی به تعهداتش عمل میکند یا خیر امری مهم خواهد بود. دانشمندان و بازرسان فرانسه، سوئد و دیگر دولتهای عضو با مهارتهایی مرتبط میتوانند در این روندها مشارکت داشته باشند.
در کل، بروکسل، باید تصمیمش را بگیرد که آیا میخواهد بازیگری مرتبط در یکی از مسائل امنیتی مهم در شرق آسیا باشد یا خیر؟ اگر پاسخ آری است، کمیسیون جدید فرصتی طلایی برای جبران سالها انفعال و رهبری تلاشهای اروپایی برای پشتیبانی از توافق در شبه جزیره کره خواهد داشت.
0 Comments