شورای راهبردی آنلاین – رصد: برنامه دولت ترامپ برای صلح خاورمیانه که نام نامناسبی هم دارد اهداف زیادی را دنبال میکند اما برقراری صلح ازجمله آن اهداف نیست.
آرون دیوید میلر و رابرت مالی در گزارشی تحلیلی که وبسایت موسسه کارنگی منتشر کرد، با تأکید بر اینکه برنامه خاورمیانه ترامپ بدون مشارکت فلسطینیها ترسیم شده است، نوشتند: دشوار است که شاهد تلاش دونالد ترامپ در این دوره زمانی برای کمک به بنیامین نتانیاهو در انتخابات آتی اسرائیل و نیز شاهد تلاش ترامپ برای کمک به ترامپ، برای جلب حمایت انجیلیها و جمهوریخواهان محافظهکار در مبارزات انتخاباتی پیش رو نباشیم.
منتقدان میگویند که دولت باید برای این کار منتظر انتخابات ماه مارس در اسرائیل و تشکیل دولت جدید آن میماند اما این کار را نکرد. انتظار برای انجام این کار به معنای منتظر ماندن دستکم تا ماه مه بود و این به معنای پذیرفتن احتمال خطرِ اصلاً منتشر نکردن آن سند بود. بهعلاوه این کار به شکل خوشایندی توجهات را از روند استیضاح منحرف کرد و به ترامپ اجازه داد مدعی شود درحالیکه دموکراتها مشغول سیاستهایی احمقانهاند، او مشغول کارهای مهمتری در دولت است.
اینکه این اقدام درنهایت چقدر به کمک نتانیاهو و ترامپ آمده باشد، مشخص نیست. تیم ترامپ معتقد است که این برنامه هم به کمپین او و هم به نتانیاهو کمک میکند. برخی حوزههای راستگرا ممکن است با این نظر که این اقدام بتواند به کشوری فلسطینی منتهی شود مخالفت کنند؛ اگرچه چنین چیزی در آینده و فقط در صورتی و زمانی رخ خواهد داد که فلسطینیها یک مجموعه شروط غیرواقع گرایانه را بپذیرند؛ و حتی در آن زمان هم هرگونه کشور به رسمیت شناختهای شده فلسطین ناپیوسته، تکهتکه و تحت محاصره اسرائیل و هدف کنترل امنیتی اسرائیل خواهد بود و در بهترین حالت فقط نام کشور را خواهد داشت. آن منتقدان همچنین ممکن است از این پیشنهاد که فلسطینیها بتوانند در بیتالمقدس شرقی پایتختی داشته باشند خشمگین شوند؛ اگرچه بخشهایی از این شهر که طبق برنامه آمریکا میتواند پایتخت شود، آنقدر کماهمیت هستند که اغلب مردم بهسختی میتوانند آن را معادل خود بیتالمقدس بدانند. به لحاظ نظری، اسرائیلیهای تندرو میتوانند به این مفهوم که تا سالها شهرکسازی جدیدی انجام نخواهد شد، اعتراض کنند اما حتی آن محدودیت هم ضرورتاً بیمعنا است زیرا این برنامه تمامی سرزمین کرانه باختری را سخاوتمندانه به اسرائیل که آرزوی شهرکسازی در آنجا را داشته است، میبخشد. خلاصه اینکه این برنامهای است که به اسرائیل هر چیزی را که میخواهد میدهد و به فلسطینیها فقط چیزهایی را میدهد که برای اسرائیل اهمیتی ندارد و نیز میکوشد با وعده کمکی 50 میلیارد دلاری که هرگز محقق نخواهد شد، دهان فلسطینیها را ببندد و سپس آن را صلح بنامد.
بنابراین این برنامه یک اقدام سیاسی مناسب است که هدف از آن تقویت شانس ترامپ و نتانیاهو در انتخابات است؛ اما هیچ تأثیر بزرگتری ندارد؟ نه به این زودی.
این ایده که توسط دولت آمریکا مطرح شد ممکن است درباره آینده صلح خاورمیانه جز بیان سادهتر آنچه تاکنون رخداده است، چیز بیشتری به ما نگوید؛ اینکه مفهوم یک راهحل دو کشوری پایدار به گذشته تعلق دارد و الحاق دوفاکتوی کرانه باختری ممکن است بهزودی به دوژوره تبدیل شود. اسرائیلیها این پیشنهاد را خواهند پذیرفت و فلسطینیها آن را رد خواهند کرد و دولتهای عربی اعلامیههای رسمی ملایمی خواهد داشت تا نه رئیسجمهور آمریکا را که از اقدامات تلافیجویانهاش هراس دارند، خشمگین کنند و نه افکار عمومی کشورهای خود را به خشم آورند؛ اما آن ایدهها کمی از ماهیت در حال آشکار شدن سیاست خارجی ترامپ را که تلاشی در حال گسترش و تهاجمی برای حذف قواعد سنتی و تحمیل قواعدی جدید است، به ما نشان میدهند.
از تصمیم برای به رسمیت شناختن بیتالمقدس بهعنوان پایتخت اسرائیل تا ترور قاسم سلیمانی و تلاش برای بازنویسی اساسی پارامترهای برقراری صلح اسرائیل و فلسطین به ضرر فلسطینیها میتوان به یک نتیجه رسید. هرکدام از این اقدامات بازتاب حضور دولتی است که بهشدت به خود اطمینان دارد، به نظرات دیگران بیتفاوت است، شیفته اعمال قدرت خود است و اطمینان دارد که میتواند صرفاً با عمل به ارادهاش، واقعیت را تغییر دهد. هر تصمیم این دولت با تصمیم قبلی تغذیه میشود زیرا این دولت در نبود عکسالعمل جدی و فوری در برابر گامهای مخرب قبلیِ خود، جسورتر میشود.
پس اگر خشم فلسطینیها از برنامهای که مغایر با آرمانهای آنهاست با اقدامی ملموس همراه نشود، دولتهای عربی با لحنی خاموش به پیشنهادی واکنش نشان دهند که ادعای مسلمانان بر بیتالمقدس را نادیده میگیرد و وقتی دولتهای اروپایی از یک راهحل دو کشوریِ غیرواقعی حمایت کنند، درسی که دولت ترامپ خواهد گرفت این است که مادامیکه جسارت انجام کاری را دارد، میتواند آن را انجام دهد و از مجازات انجامش در امان باشد.
میتوان بهراحتی دولت ترامپ را به دلیل فقدان راهبرد محکوم کرد. این کار ساده اما اشتباه است.
راهبرد دولت ترامپ با هر قدم جدیدی که برمیدارد، در برابر دیدگان ما آشکارتر میشود. این راهبرد بازتاب عقیده تیم ترامپ با این مضمون است که قدرتی که اعمال نشود قدرتی هدر رفته است و از قدرت باید برای پایان دادن به راههای گذشته استفاده کرد و روسای جمهور قبلی زمان خیلی زیادی را صرف دلواپسی برای چگونگی واکنش دشمنان به اقدامات آمریکا کردند درحالیکه دشمنان آمریکا باید نگران واکنش آمریکا در برابر اقداماتشان باشند. تا زمانی که واکنشی جدی به این اقدامات نشان داده نشود، جهان با دولتی بیقیدوبند روبرو خواهد بود و چشم اندازهای برقراری یک صلح عادلانه و پایدار میان اسرائیل و فلسطین فقط یکی از تلفات بسیار آن خواهد بود.
0 Comments