شوراي راهبردي آنلاين – ترجمه: ذوب شدن یخهای منطقه قطب شمال نه تنها نشانههایی از هشدار اولیه در زمینه آب و هوا است، بلکه این منطقه را به شاخصی برای تغییر در سیاست امنیت بینالملل تبدیل میسازد.
مایکل پائول در مطلبی که موسسه آلمانی امور بینالمللی و امنیتی (SWP) منتشر ساخت، نوشت: دولت ترامپ منطقه قطب شمال را عمدتاً قلمرو رقابت با قدرتهای بزرگ قلمداد میکند. چنین نگاهی میتواند به منطقه قطب شمال آسیب وارد سازد.
تعامل بیشتر در این زمینه با دیگر قدرتها امر خوشایندی به نظر میرسد، اما از دید آمریکا این تعامل به معنای نادیده گرفتن نقش دیگر کشورها در منطقه قطب شمال است. این نگرش دولت ترامپ شدیداً به همکاری در این منطقه آسیب وارد خواهد ساخت.
سیاست واشنگتن در قبال منطقه قطب شمال به متغیری تبدیل شده است که مبتنیبر رقابت بین قدرتهای بزرگ است. نتیجه قطبیشدن مناسبات شرایط را برای یافتن راهحلهای مشترک جهت پرداختن به تغییرات ناشی از گرم شدن زمین دشوار میسازد.
چین و روسیه پیشرانهای اصلی در رقابت بین قدرتهای بزرگ برای توسعه مسیرها و منابع در منطقه قطب شمال هستند. واشنگتن اخیراً به دنبال مقابله با نفوذ و سرمایهگذاری کشورهایی همچون چین در منطقه قطب شمال است. البته چین در سال 2013، به عضویت شورای منطقه قطب شمال در آمد و خود را کشور نزدیک به این منطقه قلمداد میکند.
اگرچه در برخی محافل روسیه و چین را مقصر نظامیسازی منطقه قطب شمال قلمداد میکنند، اما دولت ترامپ متهم شده است که به همکاری صلحآمیز در منطقه قطب شمال آسیب وارد ساخته است.
هرچه بیشتر امنیت نظامی در منطقه قطب شمال به یک مسئله تبدیل شود، ناتو بیشتر در این منطقه درگیر خواهد شد. کشورهای منطقه قطب شمال شامل دانمارک، ایسلند، کانادا و نروژ عضو ناتو هستند. سوئد و فنلاند به عنوان دیگر کشورهای قطب شمال ارتباطات نزدیکی با ناتو دارند. اگرچه امنیت نظامی در منطقه قطب شمال موضوع مد نظر شورای قطب شمال نیست، لکن این موضوعی است که اهمیت فزایندهای برای ناتو دارد. درحالی که نروژ این منطقه را بخش شمالی ناایمن قلمداد میکند، کانادا علاقه زیادی برای افزایش حضور ناتو در این منطقه ندارد.
آمریکا با خرید آلاسکا به مساحت 718/1 میلیون کیلومتر مربع در سال 1867 از روسیه، به کشور منطقه قطب شمال تبدیل شد. این منطقه در شرق با کانادا، در غرب با دریای برینگ، در شمال با اقیانوس منجمد شمالی و در جنوب با خلیج آلاسکا هم مرز است. روسیه و آمریکا تنها 85 کیلومتر با تنگترین نقطه تنگه برینگ فصله دارند. بعد از پایان جنگ سرد، در بدو امر منطقه قطب شمال نقشی سیاسی در واشنگتن نداشت. البته تشدید رقابت بین قدرتهای بزرگ و ذوب شدن یخ منطقه قطب شمال، برداشتها را تغییر داده است و قطب شمال نسبتاً به اولویت دولت ترامپ تبدیل شده است.
در فرمانی در ژوئن سال 1994، بیل کلینتون بر فرصتهای بیسابقه برای تشریک مساعی میان هشت کشور منطقه قطب شمال براساس همکاری جدید با روسیه تاکید زیادی نمود؛ اما بعد از این، سیاست منطقه قطب شمال آمریکا به مدت 10 سال تدوین نشد.
دولت جورج دبلیو بوش اجازه اکتشاف نفت در دریای چوکچی (به عنوان بخشی از اقیانوس منجمد شمالی) را در فوریه 2008، صادر کرد. نتایج اکتشاف مثبت نبود. دو فرمان ریاست جمهوری در ژانویه 2009، در پایان دوره ریاست جمهوری جورج دبلیو بوش صادر شد، ولی آمریکا در دوره ریاست جمهوری بوش پسر همانند دوره ریاست جمهوری بیل کلینتون حضور حداقلی در منطقه قطب شمال داشت.
باراک اوبا اهداف سیاست منطقه قطب شمال دولت متبوعش را تا مه 2013، تعیین نکرد. استراتژی دولت وی در قبال منطقه قطب شمال توسعه زیرساختها و تقویت همکاری بینالمللی بود. استراتژی دولت اوباما تکمیل فرامین اجرایی رؤسای جمهور قبلی آمریکا بود.
یکی از تفاوتهای اصلی میان دولت ترامپ و سلفش این است که وی به توافق پاریس در خصوص تغییرات آب و هوایی پشت کرده و از بسیاری از اقدامات برای حفاظت از محیط زیست دست کشیده است. از آنجایی که ترامپ تغییرات آب و هوایی را منکر میشود، دستور داده است منابع در منطقه قطب شمال استخراج شود و از آنها حفاظت نشود. وی همچنین برنامه انرژی پاک دولت اوباما را مضر و غیرضروری برشمرد. ترامپ در سال 2019، با صدور فرمان ریاست جمهوری 52 میلیون هکتار از مناطق حفاظتشده در منطقه قطب شمال را برای حفاری آزاد کرد. در اوت 2019، ترامپ به وزیر کشاورزی آمریکا دستور داد جنگل ملی تونگاس را که بیش از نیمی از بزرگترین جنگل بارانی معتدل بکر جهان است، از ممنوعیت قطع درختان معاف نماید.
برای اولین بار در تاریخ شورای منطقه قطب شمال، نشست این شورا در مه 2019، بدون هیچگونه بیانیهای خاتمه یافت، چراکه هیئت آمریکایی به سرپرستی مایک پمپئو وزیر امور خارجه این کشور مفهوم تغییرات آب و هوایی را رد کرد. به جای بیانیه پایانی نشست شورای منطقه قطب شمال، متن سفید منتشر شد.
از سوی دیگر در حالی که همه سخنرانان در نشست مدار منطقه قطب شمال در اکتبر 2019، در یکیاویک پایتخت ایسلند بر ضرورت کاهش انتشار کربن و کاهش تاثیرات مخرب تغییرات آب و هوایی تاکید داشتند، ریک پری، وزیر انرژی آمریکا بر منابع بالقوه انرژی در منطقه منطقه قطب شمال تاکید کرد.
موارد فوق نشان دهنده این امر است که سیاست انرژی ترامپ بر شخم زدن منابع در قطب شمال با تمام قوا بنا نهاده شده است.
امنیت بینالمللی در منطقه قطب شمال
در ارتباط با امنیت بینالمللی باید گفت سیاست رقابت بین قدرتهای بزرگ در دولت ترامپ، چگونگی برخورد آمریکا با منطقه قطب شمال را تعیین میکند. قطب شمال به شکلی گذرا در استراتژی سال 2017، آمریکا اشاره شد و در استراتژی دفاعی واشنگتن در سال 2018، هیچ اشارهای بدان نشد. استراتژی ژوئن سال 2019، پنتاگون از رویکرد همکاریمحور فاصله گرفته و بر چین و روسیه به عنوان چالش اصلی امنیت و رفاه بلندمدت آمریکا متمرکز است. در این استراتژی، منطقه قطب شمال به زبان جنگ سرد، بُرداری برای حملات به آمریکا اعلام شده است. در راستای اجرای استراتژی 2019 پنتاگون، دولت ترامپ در نظر دارد اقدامات گستردهای برای حفظ و توسعه پایگاههای آمریکا در منطقه قطب شمال، بهویژه پایگاه هوایی این کشور در منطقه یادشده به عمل آورد.
پنتاگون شبکهای از متحدان و شرکای خود در منطقه قطب شمال را مزیت راهبردی آمریکا و سنگ بنای راهبردش قلمداد میکند؛ اما ایده ترامپ برای خرید گرینلند از دانمارک چگونه باید تفسیر شود؟ مته فردریکسون، نخستوزیر دانمارک این ایده را مسخره برشمرد و رد کرد. باتوجه به وضعیت خودمختاری گرینلند، جمعیت این کشور باید تصمیم بگیرد که به بخشی از آمریکا تبدیل شود یا خیر. در حقیقت پیشنهاد ترامپ واکنشی به علاقه چین در گرینلند به عنوان بخشی از جاده ابریشم قطبی ارائه شد.
عنصرهای خاکی کمیاب جزیره گرینلند که 90 درصد تولید آنها در دست شرکتهای چینی قرار دارد، این جزیره را جذاب ساخته است. براساس گزارشی که محققان چین جمعآوری کردهاند جمعیت اندک و ضعیف گرینلند در آینده میتواند به مهمترین حلقه برای اجرای موفقیتآمیز جاده ابریشم قطبی تبدیل شود. مایک پمپئو، وزیر امور خارجه آمریکا این امر را با رویکرد چین در منطقه هندوپاسیفیک مقایسه کرد. از این رو، سیاست فعلی آمریکا در قبال منطقه قطب شمال مبتنیبر رقابت بین قدرتهای بزرگ میباشد.
در ژوئیه 2018، نیروی دریایی آمریکا با مد نظر داشتن روسیه، ناوگان دوم خود را مجدداً فعال ساخت که در آغاز برای مقابله با نیروی دریایی شوروی سابق در اقیانوس اطلس شمالی در جریان جنگ سرد طراحی و راهاندازی شده بود. منطقه استقرار جدید این ناوگان شامل قطب شمال نیز میباشد. مرکز عملیات به طور موقت در کپلاویک (ایسلند) تاسیس شد. گارد ساحلی آمریکا در سند استراتژی سال 2019 خود همچنین به چالشهای مختلفی از ناحیه چین و روسیه اشاره میکند.
البته همانند منطقه پاسیفیک، آزادی ترابری دریایی در آبهای منطقه قطب شمال در دست بررسی قرار دارد. این امر مربوط به مسیرهای دریایی مورد ادعای کانادا و روسیه است که آبهای یادشده را داخلی میدانند نه آبراههای بینالمللی. واشنگتن به طور خاص منتقد سیاست مضیق درباره مسیر دریایی شمالی است. پتانسیل رقابت کشتیهای صیادی نیز به عنوان دلیلی برای آزادی ترابری دریایی در این منطقه بیان شده است.
سالها بر سر بندر آبهای عمیق در دریای برینگ بحث شده است که در این قبیل بنادر کشتیها با ظرفیت بالا میتوانند در آنجا پهلو بگیرند. هدف از این امر حضور مجدد در منطقه قطب شمال است، با توجه به اینکه رفتوآمد دریایی در این منطقه افزایش قابل توجهی داشته است. در حال حاضر فقط تعداد اندکی از هواپیماهای گارد ساحلی آمریکا در تنگه برینگ و منطقه قطب شمال مستقر هستند. معهذا در نظر است بار دیگر کشتیها و هواپیماها در پایگاه نظامی در جزیره الیوشن مستقر شوند. از آنجایی که در حال حاضر گارد ساحلی آمریکا فقط یک فروند کشتی یخشکن سنگین دارد، در نظر دارد چند فروند کشتی یخشکن جدید برای عملیات در منطقه قطب شمال خریداری کند. ساخت اولین کشتی یخشکن جدید قرار است در سال 2021 آغاز شده و در سال 2024 به آب انداخته شود.
در چند سال اخیر نظامیسازی منطقه قطب شمال در دستورکار واشنگتن قرار گرفته است. در سال 2018 و برای اولین بار از سال 1991، ناوگان ششم آمریکا به آبهای قطب شمال به عنوان بخشی از تمرینهای ناتو برگشت. منطقه قطب شمال همچنین منطقه مهمی برای دفاع موشکی و هوایی در بستر بازدارندگی و دفاعی استراتژیک خواهد بود. کوتاهترین مسیر موشکهای روسیه و چین به سمت آمریکا، راه میانبر از منطقه قطب شمال است.
نیروی دریایی آمریکا به طور منظم ظرفیتهای جنگی زیردریاییها در آبهای به شدت سرد منطقه قطب شمال را آموزش داده و تمرینهای نظامی در این زمینه انجام میدهد. آمریکا این قبیل تمرینها را با نیروی دریایی انگلیس در سال 2018، برای اولین در یک دهه اخیر انجام داد.
در حال حاضر دیپلماتها و مقامات کشورهای نوردیک نسبت به رفتار تهاجمی آمریکا در قطب شمال ابراز نگرانی میکنند. مارگوت والستروم، وزیر امور خارجه سابق سوئد از رویکرد بد و خطرناک آمریکا در قبال منطقه قطب شمال انتقاد کرده و بیان داشت سیاست کنونی واشنگتن در قبال قطب شمال دههها همکاری با چین و روسیه در این منطقه را به خطر انداخته است. وی همچنین خاطر نشان ساخت که سیاست امنیتی هرگز مورد توجه شورای منطقه قطب شمال نبوده است و نباید باشد.
واشنگتن چرخشی در سیاست خود در قبال منطقه قطب شمال انجام داده وقتی که مایک پمپئو، وزیر امور خارجه آمریکا اعلام داشت شورای منطقه قطب شمال تاکنون درگیر موضوعات لوکسی همچون همکاری علمی، فرهنگی و زیست محیطی بوده است. اما اینک این منطقه به سرعت اهمیت راهبردی پیدا کرده است و حضور امنیتی و نظامی ما در این منطقه ضروری است و این قبیل حضور باید تقویت شود.
نتیجهگیری و چشماندازها
تاکنون موارد اندکی برای درگیری بین آمریکا و چین و روسیه در منطقه قطب شمال وجود داشته است. ادعاهای روسیه در این منطقه هیچ تاثیری بر مناطق سرزمینی آمریکا نداشته است. اما همکاری طولانیمدت در این منطقه به واسطه رویکرد دولت ترامپ نسبت به قطب شمال ممکن است متوقف شود.
دولت ترامپ تغییرات اقلیمی و آب و هوایی را قبول ندارد و این پدیده را نادیده گرفته و به همین شکل پیامدهای آن را جدی نمیگیرد. براین اساس دولت ترامپ اعتقادی به همکاری در منطقه قطب شمال نداشته و سیاست نادیده گرفتن دیگر کشورها را دنبال میکند.
روسیه ریاست دورهای شورای منطقه قطب شمال را از 2021 به عهده خواهد گرفت. مسائل امنیتی باید بموقع در چارچوبی مناسب همچون مجمع گارد ساحلی قطب شمال مورد بحث و بررسی قرار گیرد و آییننامه رفتاری برای افزایش شفافیت و جلوگیری از سوءمحاسبه تنظیم شود.
0 Comments