جدیدترین مطالب
أحدث المقالات
شهادت ۲ فرمانده جماعت اسلامی لبنان در حمله اسرائیل
جماعت اسلامی لبنان و نیروهای الفجر، شاخه نظامی آن با صدور بیانیهای شهادت دو تن از فرماندهان خود «مصعب سعید خلف» و «بلال محمد خلف» در جریان حمله اسرائیل را تایید کرد.جماعت اسلامی لبنان اعلام کرد این دو فرمانده حین انجام وظیفه خود در دفاع از ملت لبنان و در حمایت از ملت فلسطین در جریان حمله هوایی اسرائیل به یک خودرو در منطقه «البقاع غربی» واقع در شرق لبنان، بعد از ظهر امروز به شهادت رسیدند.
اینستکس؛ گامی مهم برای اروپا، ناکافی برای برجام
واسیلیس انتوساس، پژوهشگر بنیاد مطالعات مترقی اروپایی در مقالهای که روی پایگاه اینترنتی این اندیشکده منتشر شد، نوشت: از منظر اروپا در این دوره که آبستن تردیدهایی درباره توان اروپا برای هرگونه اقدامی است، این پرسش کمی غیرمنتظره است. نادر بودن این رویداد که اتحادیه اروپا به لحاظ بینالمللی از استانداردهای بالایی برخوردار است که باعث میشود بازیگر قدرتمندی در نظر گرفته شود که خصوصا در مواجهه با مخالفت آمریکا میتواند کاری انجام بدهد، این سوال معقول را حتی جالبتر میکند.
در پی ایفای نقش رهبری اروپا در مذاکرات درباره توافق هستهای ایران که با نام برجام شناخته میشود، انتظاراتی درباره نقش و اهمیت وزن دیپلماتیک و اراده سیاسی این اتحادیه مطرح شد. با این وجود، از زمان تصمیم ترامپ برای خروج یکجانبه از برجام در سال 2018، مشاهده شده که عملکرد اتحادیه اروپا عمیقا ناکافی بوده است.
احساس خشمی که این امر به تدریج در ایران ایجاد کرده، در اغلب مذاکرات، چه در سطح مقامات و چه در سطح خیابان، فراگیر شده است. با وجود لفاظیهای جسورانه تهران در ماههای اخیر، به اروپا به درستی به عنوان تنها نهاد بینالمللی نگاه میشود که میتواند این توافق را حفظ کند. در حالی که سیاست کوتهبینانه دولت ترامپ آشکار شد و شکل گرفت، مسئولیتی که برای دفاع از برجام در برابر ناسازگاریهای بیپروای آمریکا بر شانه اتحادیه اروپا قرار گرفت، به موجودیت این توافق در آینده ربط پیدا کرده است. این امر با این واقعیت ساده روبرو است که توافق هستهای ایران با وجود خروج آمریکا میتواند نجات پیدا کند، اما با خروج ایران نمیتواند به بقای خود ادامه دهد.
محاسبات ایران
در چنین شرایطی در میان نخبگان ایران سه گرایش فکری درباره اروپا مشاهده میشود. اول، اینکه اتحادیه اروپا از ظرفیت عمل به تعهداتش و ارائه مزایای اقتصادی گنجانده شده در برجام برخوردار است، اما اراده انجام آن را ندارد و تصمیم گرفته است کار اعمال فشار بر ایران را بر عهده آمریکا بگذارد و در حالی که آمریکا در تمامی دیگر موضوعات اعمال فشار میکند، خود به دنبال نگه داشتن ایران در برجام باشد. دوم، اتحادیه اروپا به دلیل وابستگی به واشنگتن به ویژه در حوزههای امنیتی و دفاعی، از اراده انجام این کار برخوردار است، اما ظرفیت آن را ندارد. از منظر سومین و آخرین خط فکری، اتحادیه اروپا هم اراده و هم ظرفیت دارد، اما برای آنکه کاری انجام دهد به زمان بیشتری نیاز دارد.
مورد سوم تاکنون، از هر لحاظ، تعیینکننده محاسبات ایران بوده است. این رویکرد در پاسخی حساب شده ضمن اعلام یک سری بیانیههای مبهم (و برخی قدرتنماییهای نظامی) محقق شده بدون این که تعهدات پذیرفته شده تحت این توافق نقض شود.
شکیبایی که ایران از خود نشان داده، با در نظر گرفتن سیاست «فشار حداکثری» واشنگتن در قبال ایران که در نشست ناشیانه ورشو و خودستایی نسبی دولتهای اروپایی برای اقدام کردن در زمانی که حمایت از موضوعات اساسی توافق مطرح میشود، بسیار قابل توجه بوده است.
اکنون روشن است که زمان این رویکرد سیاسی که مبتنی بر این پیش فرض است که اروپا فقط به زمان بیشتری نیاز دارد، در حال رسیدن به انتها است. علت این امر فقط این واقعیت نیست که زمان زیادی گذشته و گامهایی که اروپا تاکنون برداشته به وضوح مطابق شروط توافق هستهای نبوده است، بلکه به مجموعهای از عوامل داخلی ایران ربط دارد.
پاسخهای اروپا
برای اروپایی که تحت فشار زمان، واقعیتها و حتی نیاز شدید به حفظ ظاهر در خصوص تواناییاش برای دفاع از منافع اقتصادی و سیاسی و تمامیت این اتحادیه قرار دارد، اوج واکنش به این معادله بسیار دشوار، خلق ابزار حمایتی تبادلات ارزی (اینستکس) بوده که هدفش کمک به تسهیل تجارت با ایران در برابر تحریمهای ثانویه آمریکا بوده است. این اتفاق در پی ماهها فکر و کار فنی رخ داد و فرانسه، آلمان و انگلیس (سه کشور معروف به E3) آن را در تاریخ 31 ژانویه ثبت کردند.
برقراری اینستکس با استقبال ایران مواجه شد، اما با آن به عنوان چیزی برخورد کرد که بیش از یک گام در روندی طولانی نیست و محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران دقیقا آن را «اولین گام دیرهنگام» نامید. برعکس، دولت ترامپ و جنگ طلبان کنگره به احتمال خیلی زیاد این سازوکار را در نطفه خفه خواهند کرد و نشست لهستان-آمریکا در ورشو قصد روشن برای دنبال کردن این هدف یا دست کم تمایل به انجام آن را نشان داد.
در هر صورت و تا زمانی که بسیاری از ناشناختههای اینستکس روشنتر شود، دو نکته مهم وجود دارد که هنگام ارزیابی پاسخ اروپا باید بر آنها تاکید شود.
اول، اهمیت این گام کوچک، اما قابل توجه برای برقراری اینستکس را نباید هیچ انگاشت. این اقدام هم به لحاظ نمادین و هم به لحاظ حقیقی، نشان دهنده تعهد سیاسی جدی برای کاری است که اروپا به ندرت انجام داده یا حتی اصلا انجام نداده است؛ یعنی برقراری ابزاری که از هر لحاظ مستقیما از منافع آمریکا تخطی میکند. این فقط نشانه آن نیست که اتحادیه اروپا چه اندازه به دولت فعلی آمریکا بیاعتماد است، بلکه نشانگر آمادگی دردناک، اما واقعی برای شکستن شیوه عملیاتی بلند مدت خودکار در روابط آمریکا و اروپا است.
دومین نکته مستقیما در ادامه نکته اول قرار دارد، به این معنا که اروپا این امر را در رابطهاش با آمریکا روندی طولانی مدت ارزیابی میکند و به این دلیل به احتمال خیلی زیاد کار فراوانی که با وجود مخالفت شدید آمریکا در خصوص این سازوکار انجام شده برای نجات برجام ناکافی است. حتی با در نظر گرفتن تدابیر پیشین اروپا نظیر احیای مقررات مسدودسازی اتحادیه اروپا هم، به دشواری میتوان مشاهده کرد که تاثیر و دامنه این سازوکار بتواند به آرامشی منجر شود که تهران تحت این توافق انتظارش را داشت. به همین دلیل است که ما استدلال کردهایم اینستکس نمیتواند معرف کل پیشنهادات ملموس و برنامههایی باشد که اروپا باید برای نگه داشتن ایران در برجام انجام دهد. این رویکرد علاوه بر دیگر گامهای ملموس باید با دو مولفه حیاتی دیگر تکمیل شود و آن اتحاد میان دولتهای عضو و مخالفت اصولی و قابل اجرا با سیاستهای آمریکا است.
به دلایل مختلف، این تراژدی وجود دارد که نه تهران و نه واشنگتن صبر ندارند تا ببینند که اروپاییها یک سیاست مستقل را برای ارائه پادمانهای جامع در خصوص این توافق تشریح کنند. هسته مخمصهای که اروپا خود را در آن گرفتار میبیند، در اینجا قرار دارد – حتی با وجود خلق اینستکس، از نظر ایرانیها گامهایی که تا کنون برداشته شده برای حفظ توافق هستهای کافی نیست و از نظر آمریکاییها گامهایی که تا کنون برداشته شده فراتر از قابل قبول است.
در نهایت اینستکس یک گام قابل توجه رو به جلو برای اروپا، اما یک گام بزرگ ناکافی برای برجام است و اگر با یک سری از دیگر تدابیر تقویت نشود، حتی اگر تمامی اقدامات پاریس، برلین و لندن و بیش از آنها بروکسل نشانگر یک تغییر بیسابقه در رابطه اروپا و آمریکا باشد، باز هم برای حفظ ایران در برجام کافی نخواهد بود. ممکن است این پاسخ رضایت بخشی برای آن راننده تاکسی در تهران نباشد، اما شاید دقیقترین پاسخی باشد که اروپا در حال حاضر میتواند بدهد.
واسیلیس انتوساس، مشاور سیاسی عالی رتبه روابط بینالملل در بنیاد مطالعات مترقی اروپا (FEPS) است.
0 Comments