بر اساس گزارش پایگاه دیپلمات، موشک بالستیک ضدناو DF-21D چین از زمان ورود به خدمت در سال 2010 نگاههای بسیاری را به قدرت تخریب بالایش در مقابل ناوهای هواپیمابر آمریکایی، آن هم از فاصله 1450 کیلومتری، به خود جلب کرده است. این موشک نقشی کلیدی در برقراری موازنه قدرت در جنوب و شرق دریای چین (در کمک به پکن) ایفا کرد و حوزه غیرقابل دسترس دریایی این کشور را که با حضور فزاینده ناوهای آمریکایی مواجه بود، به طور وسیعی گسترش داد. به تصدیق موسسه دریانوردی آمریکا، نیروی دریایی ایالات متحده هیچ سپر دفاعی مستحکمی در مقابل چنین حملاتی ندارد، فلذا این موشک توانایی ایالات متحده را برای پاسخ به بحرانهای بالقوه در تنگه تایوان ( همانطور که پیش از این در سال 1996 صورت داده بود) به میزان قابل توجهی کاهش داده است. در حالی که DF-21D ویژگیهایی منحصر به فرد و سیستم تسلیحاتی بسیار قدرتمندی دارد، اما سیستمهای تسلیحاتی به کار گرفته شده از سال 2018 احتمالا تهدید بزرگتری برای ناوهای جنگی آمریکایی در حوزه پاسیفیک به حساب میآیند. در این راستا معروفترین نمونه، موشک جدید هایپرسونیک Kh-47M2 با نام کینژال میباشد که در ارتش روسیه به کار گرفته شده است.
موشک کینژال (به معنای خنجر) در ماه مارس سال 2018 توسط شخص رئیسجمهوری روسیه، ولادیمیر پوتین، به عنوان یکی از شش سلاح هایپرسونیکی که به زودی وارد خدمت نیروهای نظامی روسیه میشوند، رونمایی شد. در حالی که دیگر پلتفورمهای هایپرسونیک مانند موشک سارمات یا موشکهای بالستیک قارهپیمای آوانگارد منحصرا برای کاربردهای استراتژیک هستهای استفاده شده است، آنچه کینژال را متمایز از آنها میسازد تواناییاش برای استفاده در یک پلتفورم تهاجمی تاکتیکی با کلاهک غیراتمی است. این به معنای استفاده از حملات دقیق علیه اهداف نظامی در میدان نبرد میباشد. کینژال قادر است یک کلاهک هستهای را نیز برای حملات اتمی راهبردی، حمل کند. اما آن چه ارزش این موشک را غیرقابل توصیف میکند، توانایی آن برای اجرای عملیات تاکتیکی به منظور مورد اصابت قرار دادن کشتیها از فواصل طولانی است. در حقیقت بهتر از هر پلتفورم مشابه دیگری که در حال حاضر در دیگر نقاط جهان مشغول به خدمت است، این موشک قابلیت از بین بردن بزرگترین و پیشرفتهترین ناوهای جنگی را دارد.
وزن کلاهک جنگی کینژال بین 500 تا 700 کیلوگرم برآورد میشود، بار جنگی سهمگینی که همچنان کمتر از نسخه چینی DF-21D است. اما آنچه کینژال را متمایز ساخته و آن را سلاحی مهلک برای شکار ناوها میسازد، ترکیب دقت، برد و سرعت هایپرسونیک بیش از 5 ماخ است. حتی بدون سر جنگی، انرژی جنبشی ناشی از پیشران این موشک اگر بزرگترین ناوهای جنگی را نابود نکند، به تنهایی برای از کار انداختن آنها کافی است. در این میان به منظور فهم بهتر این حقیقت، بهتر است مقایسهای با موشک کروز ضدکشتی براهمون که ساخت مشترک روسیه و هندوستان است، انجام دهیم. پلتفورمی که به سرعت 2.8 ماخ محدود شده و سر جنگی 250 کیلوگرمی را حمل میکند. در خصوص براهماس باید اشاره کرد صرف قدرت ناشی از سرعت بالای آن برای شکافتن کشتیهای جنگی بزرگ به دو نیم کافی است. این موشک کروز به رغم فقدان سرعت هایپرسونیک اثبات کرده که توانایی انجام این امر را دارد. از این موضوع میتوان دریافت که کینژال یک پلتفورم با برد بیشتر و بسیار سریعتر است که تقریبا دو برابر انرژی جنبشی براهموس را دارا بوده، سر جنگی که حمل میکند دو برابر قویتر از آن است و برد آن نیز بیش از 2000 کیلومتر میباشد. لذا میتوان انتظار داشت که توانایی نابود کردن بزرگترین ناوهای جنگی دشمن را تنها در یک حمله، داشته باشد.
به گفته معاون وزیر دفاع روسیه، یوری بوریساف، نیروهای نظامی این کشور 10 هواپیمای رهگیر از نوع میگ-31 را برای حمل موشکهای هوا به هوای کینژال از ماه مارس، نوسازی کردهاند. مقامات رسمی روس در خصوص قابلیتهای این سلاح تصریح میکنند: این(موشک) در کلاس سلاحهای با دقت بالا قرار دارد که با برخورداری از یک کلاهک چندمنظوره، توانایی حمله به اهداف ثابت و متحرک را دارا میباشد. … این (موشک) در هوا رها میشود، تا سرعت مشخصی در ارتفاع بالا اوج میگیرد، و سپس حرکت مستقل خود را آغاز میکند. مقامات روس بر سرعت پیشران بالا در طراحی کینژال تاکید کرده و علاوه بر این میگویند که این موشک برای مانور در حین پرواز و عبور از مناطق خطرناک حاوی سامانههای ضدموشکی و ضدهوایی نیز، قابلیتهای بسیار خوبی دارد. به خصوص این قابلیت مانور در پرواز هایپرسونیک است که عدم آسیبپذیری موشک را مورد تضمین کرده و احتمال قریب به یقین برخورد به هدف را ممکن میسازد.
تعدادی از چهرههای کلیدی نظامی ایالات متحده در پی رونمایی موشکهای جدید هایپرسونیک روسیه اشاره کردهاند که ایالات متحده قابلیتهای مشخصی برای رهگیری حملات این موشکها در چنین سرعتهای بالایی را ندارد. جان هایتن، از فرماندهان امور راهبردی ایالات متحده در خلال جلسهای در کمیته خدمات نظامی سنا در این باره تصریح میکند که سیستمهای دفاع هوایی ایالات متحده برای متوقف کردن این حملات ( موشکهای مبتنی بر پلتفورم هایپرسونیک) کاملا ناتواناند. در حقیقت، بنا بر شماری از گزارشها از منابع آمریکایی، برخی از پیشرفتهترین سامانههای دفاع هوایی نظامی اخیرا مبارزهای را برای رهگیری حملات موشکهای سابسونیک(مادون سرعت صوت) مانند اسکاد-بی، با طراحی اولیهای که به 50 سال پیش باز میگردد، صورت دادهاند. در این آزمایشها سامانههای مذکور توانایی قابل توجهی برای مقابله با موشک مهاجم از خود نشان ندادهاند. این مساله الزامات امنیتی را نه تنها برای قلمرو ایالات متحده در مواجهه با موشکهای قارهپیمای بالستیک جدید روسیه، بلکه برای نیروی دریایی این کشور که میتواند غرق شدن ناوهای جنگی و هواپیمابر خود را توسط حملات جدید بر مبنای پلتفورم کینژال در بردهای بسیار زیاد در حین نبرد، نظاره کند، فراهم میآورد.
در حالی که روسیه در مرزهای غربیاش، در جایی که فواصل دریایی نسبتا محدودتر است، نیاز کمتری به موشکهای ضدکشتی با برد بلند دارد، استقرار و توسعه کینژال در شرق دور این کشور پیامدهای قابل توجهی بر موازنه قدرت در حوزه پاسیفیک خواهد داشت. با حضور رهگیرهای میگ-31 که یک دایره تهاجمی 1500 کیلومتری را در بر میگیرند، نیروی هوایی روسیه میتواند ناوهای جنگی ایالات متحده را تا فاصله 3500 کیلومتری از مرزهایش هدف قرار دهد. هواپیماهای تهاجمی روسیه از نزدیکی ولادی وستوک در شرق دور در روسیه حملات خود را برای پوشش شرق دریای چین و اکثر مناطق جنوب این دریا صورت میدهند، و تا فیلیپین و ازجمله منطقه دریایی مورد مناقشهای که مورد ادعای چین بوده و دغدغه اصلی ایالات متحده برای آزادی گشتهای ناوبریاش است، را در بر میگیرد. پیامدهای این امر واقعا قابل توجه بوده و میتواند موقعیت مسکو را در حوزه پاسیفیک تقویت کند. روسیه به دنبال راهی برای قطع دسترسی دریایی ایالات متحده و متحدینش به جنوب و شرق دریاهای چین به منظور یاری رساندن به پکن و یا بنا به دلایل خاص خودش است. با وجود کینژال این سلاح روسیه دسترسی بیشتری برای این امر را بیشتر و بهتر از هر سلاح چینی دیگری اعطا میکند. مسکو میتواند از این اهرم برای دستیابی به نفوذ قابل توجه در حوزه پاسیفیک، که میتواند کمبود نسبی تاسیسات نظامیاش در منطقه را جبران کند، استفاده کند.
موشک کینژال تا مدتها ممکن است لقب شکارچی بزرگ ناوهای هواپیمابر در پاسیفیک را برای خود نگه داشته و تداوم اهداف بلندمدت چینی- روسی در کاهش نفوذ و حضور نظامی بلوک غرب در حوزه پاسیفیک را با ترک شناورهای سطحی ایالات متحده که کاملا بیدفاع هستند، تحقق بخشد. البته در این میان باید به تضعیف سلطه دریایی بیرقیب آمریکا که از سال 1945 پایه و اساس نظم منطقه بوده است، نیز اشاره کرد. مسکو احتمالا از این اهرم موثر برای به دست آوردن منافعش در آینده استفاده خواهد کرد.
منبع: تسنیم
0 Comments