جدیدترین مطالب
أحدث المقالات
تداوم چالشهای پوپولیستی اروپا در سال 2018
متیو گودوین در مقالهای که اندیشکده چتم هاوس منتشر کرد، نوشت: به این ترتیب، با به پایان رسیدن سال 2017، به نظر میرسد که بسیاری از ناظران نسبت به «اهمیت ماکرون» و شکست احتمالی پوپولیسم ملیگرایانه که در باخت مارین لوپن و گیرت وایلدرز در هلند منعکس شده بود، بیش از اندازه خوش بین بودند.
در واقع با فروکش کردن محبوبیت ماکرون، اتریش بهشدت به سمت راست حرکت کرد و سباستین کورتس، جوان محافظه کاری را که برای تشکیل ائتلاف با “حزب آزادی راست افراطی” وارد مذاکرات شده بود، انتخاب کرد.
سپس، حزب “جایگزین برای آلمان” 6/12 درصد از آراء و 94 کرسی بوندستاگ را در انتخابات فدرال آلمان به دست آورد که قویترین نتیجه برای پوپولیسم در تاریخ پس از جنگ این کشور بود و این تصور را که چنین احزابی نمیتوانند در کشورِ مولد سوسیالیسم ملی موفق شوند، دگرگون کرد.
بدیهی است که اگر آنگلا مرکل ائتلاف بزرگ دیگری با حزب سوسیال دموکراتهای چپ میانه ایجاد کند، این اقدام تقریباً بهطور قطع حزب “جایگزین برای آلمان” را در چشم بسیاری از رأی دهندگان بهعنوان تنها جایگزین در برابر اکثریت قرار میدهد (در حالی که مرکل خود تحت فشار منتقدان داخلی حزب برای حرکت به سمت راست است). مطمئناً امکان دارد این مذاکرات ناکام بماند و در این صورت آلمان انتخابات تازهای خواهد داشت یا دولت اقلیت حاکم خواهد شد.
همه این وقایع جریانات عمیقتری را که در زیر سیاستگذاریهای اروپا در چرخش است، منعکس میسازند. داستان کلی در باره یکی از سیستمهای حزبی است که بیشتر دچار تفرقه شده و ناپایدار هستند و کمتر قابل پیشبینی. این بیثباتی در این واقعیت انعکاس یافته است که 208 روز طول کشید تا یک دولت ائتلافی در هلند تشکیل شود و آلمان هنوز چنین دولتی ندارد.
در واقع تحقیقات اخیر نشان میدهد که نظامهای سیاسی اروپا هرگز تا این اندازه ناپایدار نبودهاند.
انتخابات ملی افشا کننده
این چالشها در انتخابات سال آینده در ایتالیا، مجارستان و سوئد منعکس خواهد شد. هر یک از این کشورها، به شیوه خود، چالش مداوم در برابر اجماع لیبرالها و اتحادیه اروپا از سوی انواع مختلفی از احزاب ضد اصول تشکیلاتی، یورو-اسکیپتیک (مخالف اتحادیه اروپا) و یا آشکارا پوپولیستی مورد تأکید قرار میدهند.
مهمترین آنها کشور ایتالیا به خاطر بازارهای مالی آسیبپذیر و چشمانداز سیاسی بهشدت متلاشی آن است. حزب چپ میانه حاکم از سوی “جنبش پنج ستاره” پوپولیست و اتحادی از احزاب پوپولیست راست تحت فشار قرار دارد. لوئیجی دی مایو و پنج ستاره در 13 نظرسنجی متوالی اول بودهاند، در حالی که “فورزا ایتالیا”، لیگ شمالی و برادران ایتالیا در حال حاضر از حمایت کافی برای تشکیل یک ائتلاف برخوردارند.
آنها عمدتاً از خشم عمومی نسبت به بحران پناهندگان و اضطراب فزاینده در مورد عضویت در اتحادیه اروپا بهره میبرند. در یک نظرسنجی اخیر، کمتر از 40 درصد ایتالیاییها احساس کردند که عضویت آنها در اتحادیه اروپا سودمند است و بدین ترتیب آنها را در پایینترین سطح در میان کشورهای عضو قرار میدهد که نشانهای شوم پیشاپیش انتخاباتی است که سیاستمداران پوپولیستی برای کسب موقعیت به رقابت خواهند پرداخت.
در همین حال، در آخرین نظرسنجی در مجارستان، 57 درصد آرا به ویکتور اوربان و فیدز پوپولیست راست تعلق گرفت. این امر نه تنها از مخالفت شرق با مدیریت بحران پناهندگان توسط اتحادیه اروپا حمایت میکند، و کسانی را که خواستار حرکت اروپا بهسوی مسیری محافظهکارانهتر هستند تقویت مینماید، بلکه همچنین ترس نسبت به عقبگرد دموکراسی را تجدید میکند.
انتخابات سوئد شاید اهمیت کمتری داشته باشد و ممکن است شاهد ادامه دولت فعلی به رهبری سوسیال دموکراتها باشد، اما سهم آرا برای دموکراتهای پوپولیست سوئد نشان دهنده این است که چگونه بحران پناهندگان و احساسات ضد اصول تشکیلاتی همچنان در شمال اروپا ادامه مییابد.
مسئله هویت
اصل برای هر یک از اینها، و بهطور کلی برای دستور کار اروپا، سیاست هویت است. همان طور که در گزارش دیگری در چتم هاوس در سال 2017 در مورد “قبایل” اروپا نشان دادیم، بسیاری از رأی دهندگان بهطور غریزی در مورد چگونگی مدیریت مهاجرت و بحران پناهندگان توسط اتحادیه اروپا، و همچنین در مورد یکپارچگی اروپا بهطور کلی شک و تردید دارند. در واقع، در حالی که خوش بینی محتاطانهای در مورد رشد اقتصادی و منطقه یورو وجود دارد، در آخرین نظرسنجی Eurobarometer که افکار عمومی را در سراسر قاره اروپا دنبال میکند، بیشتر رأی دهندگان میگویند که مهاجرت و تروریسم اولویتهای اصلی هستند.
اگر اتحادیه اروپا واقعاً بخواهد جذبه احزاب پوپولیستی را از بین ببرد، باید این احساس وحشت اساسی را نسبت به پناهندگان، مرزها و امنیت حل کند.
جنبه برگزیت
چنین مسائلی نیز در مذاکرات برگزیت وجود دارد. تقریباً 18 ماه پس از همه پرسی در مورد برگزیت، شواهد کمی وجود دارد که مردم بریتانیا در حال تغییر اذهان خود باشند. اگرچه آنها در مورد اثرات اقتصادی برگزیت بدبینانهتر و از مدیریت مذاکرات توسط دولت محافظهکار ناراضیتر شدهاند، اما عمیقاً دچار تفرقه گردیدهاند.
در آخرین نظرسنجی، 44 درصد از رأی دهندگان احساس میکنند که این تصمیم درست بوده، 45 درصد احساس میکنند اشتباه بوده و 11 درصد مطمئن نیستند.
در حالی که تغییرات بزرگ در افکار عمومی بعید است، شکست اخیر دولت انگلیس در اصلاح لایحه خروج از اتحادیه اروپا، به نمایندگان مجلس یک تضمین قانونی برای رأی به معامله نهایی برگزیت با اتحادیه اروپا داده است. اگرچه شورشیان نسبت به آنچه میخواهند، دچار تفرقه هستند، اما این امر حتی موجب بیثباتی بیشتری در فرایند ناپایداری موجود خواهد شد و شاید ضد برگزیتیها را متحد کند و راه را برای نبردی مهمتر هموار سازد.
0 Comments